خبرگزاری مهر، گروه استانها - پدرام حکیم: محرم با نوستالژیهایش شناخته میشود و مداحی و نوحههای سنتی جزء لاینفک این نوستالژیها است نوحههایی که در یک دهه اخیر بیش از هر زمان دیگر مورد بیمهری قرارگرفتهاند حالآنکه بیشترین تأکیدات از سوی مسئولان امربر حفظ این نوع نوحهها و سنن است.
مدح سنتی کجاست؟
جوانان بسطامی سالها است که دیگر نوای «ای سری که بر نیزه، همچو ماه تابانی» را فراموش کردهاند، شاهرودیها جز در باغزندان شاید در مکان دیگری «محمل نبند بر اشتران» را نمیشنوند و «طوطی شعرخوان» فقط بهپای نخل شاهرود زنده است اما چرا این نوحهها با غنای فرهنگی که دارند امروز جای خود را به نوحههایی دادهاند که بهجای عزای امام حسین(ع) بعضاً در خودرو گوشداده میشود آیا ذائقه مردم همانند آنچه در موسیقی صورت گرفته، تغییریافته یا مداحان و فعالان این حوزه در حفظ نواهای سنتی کمکاری کردهاند؟
در اینجا دو نظریه وجود دارد که درنهایت ما را به این پاسخ میرساند که هر دو عامل بیتأثیر نیستند اما پیش از آن باید بپذیریم که برای ماندگاری نواهای سنتی اقدامی درخور توجه از سوی مسئولان ذیربط صورت نگرفته است و تمام همت مسئولان در یک دهه گذشته منجر به چاپ یک کتابچه کوچک از نواهای سنتی استان سمنان محدودشده است حالآنکه در سوی دیگر نواهای جدید در تیراژهای میلیونی در فضای مجازی نشر مییابند.
نبرد نابرابر
به نظر میرسد اشعار و نواهای جدید زمانی وارد مداحی و جایگزینی نواهای سنتی شد که مداحان از خود این پرسش را پرسیدند که آیا بهتر نیست برای نسل جدید به فراخور سلیقه موسیقیاییشان مداحیهای نوین را نیز ساخت؟ این تفکر از اوایل دهه ۸۰ خورشیدی در استان سمنان نیز رسوخ کرد و کار را بهجایی رساند که امروز شاهد نصب برنوشتههای تبلیغاتی در برابر فروشگاههای عرضه محصولات صوتی و تصویری هستیم که روی آنها نوشتهشده «نوحه اسپرت ویژه ماشین رسید»! اما اینکه فقط سلیقه نسل موسیقیایی نسل جوان را ملاک تولیدات قرار دهیم کافی است؟
قطعاً اینگونه نیست باید به اقتضائات زمان و مکان و جامعه نیز نگاه کرد بسیاری از مداحیهای جدید که امروز آن را در کف خیابان مداحی اسپرت هم میشناسند فاقد محتوای غنی هستند اشعاری در ستایش چشم و ابروی حضرت عباس(ع) و نه رشادتها و سیره آن حضرت که با الهام از موسیقی رپ فارسی تنها به چیدمانی از کلمات همقافیه خلاصهشده تا یکضرب آهنگ(ریتم) را برای سینهزنی بسازد حال در این ریتم مداح هر کلامی را هم که خواست بیان کند!
متأسفانه وقتی مداحی ضربه خود که ریتم جایگزین کلام شد، یعنی مداحی ریتمیک با الهام از موسیقی پاپ رواج یافت این امر اما شایسته ایران اسلامی و همچنین فرهنگ کهن استان سمنان نیست اما نکته قابلتأمل آن است که تلاشی هم برای احیای نواهای سنتی صورت نگرفت بااینکه شکلگیری نواهای جدید آشکارا داشت، سلیقه جوانان را از محتوا به ریتم تغییر میداد.
چه باید کرد؟
دست بالا اما در رقابت بین مداحیهای سنتی و نوین بانواهای جدید بود چراکه آنها ابزاری به نام فضای مجازی را داشتند که با جوانان سروکار داشت، امروز محل ذخیره نواهای نوین در هارددیسکهای ترا بایتی است درصورتیکه نوحههای قدیمی استان سمنان را فقط در سینه چند پیر غلام بسطامی و شاهرود و سمنانی و دامغانی میتوان یافت. این جنگ نابرابری بود که ما را به اینجا رساند.
اما هنوز هم دیر نشده است، میتوان با ترویج نواهای سنتی برای آنها جایگاهی جدید ساخت، میتوان با حمایت پیر غلامان صداهای گرمشان را دوباره جانی تازه بخشید و همچنین میتوان با انتشار کتابهای مداحیهای سنتی این امر را دوباره احیا کرد اما مهمتر از آن این است که باید ذائقه مردم را تغییر داد و دوباره مفاهیم عمیق را به مداحی بازگرداند تا جایگزین ریتم شوند چراکه ما امروز در هجمه فرهنگی دشمنان نیازمند ریتم نیستیم تا با ضربآهنگی خاص بر سر و سینه بزنیم و نام مداح را بالاتر از نام سخنران یک جلسه در سر چهارراههایمان بارنگ قرمز بنویسم بلکه نیازمند مفاهیم غنی هستیم که بهجای آرایش چشم و ابروی ابوالفضل(ع) به سیره رفتاری ایشان در برابر ظلم و جور و دشمنان و عشق به ولایتمداری اولیاءالله بپردازیم.
خبرگزاری مهر، گروه استانها - پدرام حکیم: محرم با نوستالژیهایش شناخته میشود و مداحی و نوحههای سنتی جزء لاینفک این نوستالژیها است نوحههایی که در یک دهه اخیر بیش از هر زمان دیگر مورد بیمهری قرارگرفتهاند حالآنکه بیشترین تأکیدات از سوی مسئولان امربر حفظ این نوع نوحهها و سنن است.
مدح سنتی کجاست؟
جوانان بسطامی سالها است که دیگر نوای «ای سری که بر نیزه، همچو ماه تابانی» را فراموش کردهاند، شاهرودیها جز در باغزندان شاید در مکان دیگری «محمل نبند بر اشتران» را نمیشنوند و «طوطی شعرخوان» فقط بهپای نخل شاهرود زنده است اما چرا این نوحهها با غنای فرهنگی که دارند امروز جای خود را به نوحههایی دادهاند که بهجای عزای امام حسین(ع) بعضاً در خودرو گوشداده میشود آیا ذائقه مردم همانند آنچه در موسیقی صورت گرفته، تغییریافته یا مداحان و فعالان این حوزه در حفظ نواهای سنتی کمکاری کردهاند؟
در اینجا دو نظریه وجود دارد که درنهایت ما را به این پاسخ میرساند که هر دو عامل بیتأثیر نیستند اما پیش از آن باید بپذیریم که برای ماندگاری نواهای سنتی اقدامی درخور توجه از سوی مسئولان ذیربط صورت نگرفته است و تمام همت مسئولان در یک دهه گذشته منجر به چاپ یک کتابچه کوچک از نواهای سنتی استان سمنان محدودشده است حالآنکه در سوی دیگر نواهای جدید در تیراژهای میلیونی در فضای مجازی نشر مییابند.
نبرد نابرابر
به نظر میرسد اشعار و نواهای جدید زمانی وارد مداحی و جایگزینی نواهای سنتی شد که مداحان از خود این پرسش را پرسیدند که آیا بهتر نیست برای نسل جدید به فراخور سلیقه موسیقیاییشان مداحیهای نوین را نیز ساخت؟ این تفکر از اوایل دهه ۸۰ خورشیدی در استان سمنان نیز رسوخ کرد و کار را بهجایی رساند که امروز شاهد نصب برنوشتههای تبلیغاتی در برابر فروشگاههای عرضه محصولات صوتی و تصویری هستیم که روی آنها نوشتهشده «نوحه اسپرت ویژه ماشین رسید»! اما اینکه فقط سلیقه نسل موسیقیایی نسل جوان را ملاک تولیدات قرار دهیم کافی است؟
قطعاً اینگونه نیست باید به اقتضائات زمان و مکان و جامعه نیز نگاه کرد بسیاری از مداحیهای جدید که امروز آن را در کف خیابان مداحی اسپرت هم میشناسند فاقد محتوای غنی هستند اشعاری در ستایش چشم و ابروی حضرت عباس(ع) و نه رشادتها و سیره آن حضرت که با الهام از موسیقی رپ فارسی تنها به چیدمانی از کلمات همقافیه خلاصهشده تا یکضرب آهنگ(ریتم) را برای سینهزنی بسازد حال در این ریتم مداح هر کلامی را هم که خواست بیان کند!
متأسفانه وقتی مداحی ضربه خود که ریتم جایگزین کلام شد، یعنی مداحی ریتمیک با الهام از موسیقی پاپ رواج یافت این امر اما شایسته ایران اسلامی و همچنین فرهنگ کهن استان سمنان نیست اما نکته قابلتأمل آن است که تلاشی هم برای احیای نواهای سنتی صورت نگرفت بااینکه شکلگیری نواهای جدید آشکارا داشت، سلیقه جوانان را از محتوا به ریتم تغییر میداد.
چه باید کرد؟
دست بالا اما در رقابت بین مداحیهای سنتی و نوین بانواهای جدید بود چراکه آنها ابزاری به نام فضای مجازی را داشتند که با جوانان سروکار داشت، امروز محل ذخیره نواهای نوین در هارددیسکهای ترا بایتی است درصورتیکه نوحههای قدیمی استان سمنان را فقط در سینه چند پیر غلام بسطامی و شاهرود و سمنانی و دامغانی میتوان یافت. این جنگ نابرابری بود که ما را به اینجا رساند.
اما هنوز هم دیر نشده است، میتوان با ترویج نواهای سنتی برای آنها جایگاهی جدید ساخت، میتوان با حمایت پیر غلامان صداهای گرمشان را دوباره جانی تازه بخشید و همچنین میتوان با انتشار کتابهای مداحیهای سنتی این امر را دوباره احیا کرد اما مهمتر از آن این است که باید ذائقه مردم را تغییر داد و دوباره مفاهیم عمیق را به مداحی بازگرداند تا جایگزین ریتم شوند چراکه ما امروز در هجمه فرهنگی دشمنان نیازمند ریتم نیستیم تا با ضربآهنگی خاص بر سر و سینه بزنیم و نام مداح را بالاتر از نام سخنران یک جلسه در سر چهارراههایمان بارنگ قرمز بنویسم بلکه نیازمند مفاهیم غنی هستیم که بهجای آرایش چشم و ابروی ابوالفضل(ع) به سیره رفتاری ایشان در برابر ظلم و جور و دشمنان و عشق به ولایتمداری اولیاءالله بپردازیم.