به گزارش خبرنگار مهر غلامحسین ابراهیمی دینانی، عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران و چهره ماندگار فلسفه در برنامه معرفت که از شبکه ۴ پخش می شود در تفسیر اشعار باباطاهر همدانی اظهار داشت: انسان هم بدن دارد و هم نفس. از نظر بدنی آثار یک موجود مادی را دارد. ولی انسان نفس و تفکر و تعقل هم دارد. تعقل مجرد است. نفس و بدن از آن جهت است که ممتد و دامنه دور دارد که این مادی است. از آن جهت که امتداد دارد ولی اصل نفس است.
ابراهیمی دینانی گفت: نفس ناطقه در حد اعلای آن عقل است. همه ادراک و احساسات، اوجش عقلانیت است. عقل، طول و عرض و عمق و وزن ندارد.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران اظهارداشت: متأسفانه در عصر مدرن با این همه پیشرفت های علمی، بیشتر به دو بعد انسان توجه می شود. انسان یک بعد سومی هم دارد که بعد متعالی است. آیا در پیشرفت های محیرالعقول علمی مسئله تعالی ماوراءالطبیعه خدا، جاودانگی و ابدیت مطرح است و یا فقط پیشرفت علمی است. امروزه متأسفانه به بعد متعالی انسان کمتر توجه می شود. پس انسان هم مادی است و هم مجرد. از نظر فکر و اندیشه، بی زمان و بی مکان است.
چهره ماندگار فلسفه افزود: عقل هم تغذیه می خواهد. با خواندن، دانشگاه رفتن و... و. تغذیه فکر خواندن است. وقتی فکر تغذیه کرد، رشد و نمو هم می کند. عقل تولید مثل هم می کند، گسترش پیدا می کند. از این عالم فراتر می رود از برزخ هم فراتر می رود. تا عالم لاهوت می رود. تا سر حد می رود. تا ذات صفات حق تعالی می رود.
وی یادآور شد: اما این راه برای عقل سخت است و آسان نیست. وقتی می گوییم عقل همه مردم می گویند بله چیز خوبی است اما وقتی با عقل با مسائل سنگین عقلی روبرو می شوند فرار می کنند. می گویند سخت است. عقل معمولاً با مسئولیت روبرو است. اگر انسان عقل نداشت مسئول نبود. مسئولیت انسان به واسطه عقل است.
ابراهیمی دینانی گفت: سخت ترین چیز در این دنیا مسئولیت است. بار مسئولیت را به دوش کشیدن سخت است، انسان بودن یعنی مسئولیت. من می خواهم یک تعریف جدید برای انسان بگویم. انسان حیوان مسئول است. هیچ حیوانی خودش را مسئول نمی داند. انسان مسئول است. انسانیت یعنی مسئولیت.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران افزود: قرآن نمی گوید انسان حیوان ناطق است یا انسان حیوان اقتصادی است بلکه می گوید انسان ها مسئولند. بار مسئولیت را بر دوش کشیدن بار سنگینی است. انسان چون عاقل است مسئولیت دارد.
چهره ماندگار فلسفه گفت: هگل می گوید عقل ناخرسند. عقل چرا ناخرسند است؟ یکی اینکه عقل به هر جایی که برسد هر چه تعالی پیدا کند می گوید بیشتر می خواهم. عقل جز جاودانگی به چیز دیگر رضایت نمی دهد. حالا عقلی که جاودانه طلب است چگونه می تواند به جاودانگی برسد. سر بعثت انبیاء همین است. انبیاء آمده اند که جاودانگی را برای ما تأمین کنند. دنیا را هم اصلاح کنند اما غرض اصلی آنها جاودانگی بوده است.
وی تصریح کرد: جهل موت است. انسان اگر در مقام فکر جاهل باشد، رشد ندارد. جهل مرگ ابدی است. جهل را نمی شود به علم تبدیل کرد. حالا چگونه انسان های جاهل عالم می شوند. جاهل محض هیچ وقت انسان نمی شود.
ابراهیمی دینانی اظهار داشت: وای به حال کسانی که نمی دانند و نمی دانند که نمی دانند و بر جهل خود متعصبانه اصرار می ورزند. همین امروز که ما زندگی می کنیم در کره زمین با چه متعصبانی روبرو هستیم که همه جای دنیا هستند. آدم های متعصب به جهل خود تعصب می ورزند. بدتری بیماری در عالم هستی جهل و نادانی است. بیماری ای از بیماری جهل خداوند بدتر نیافریده است.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران گفت: چند روز حیات خیلی مهم است. نباید آن را از دست بدهیم. اگر این چندروز حیات را به بطالت بگذرانیم یک مرتبه بعد از مرگ چشمانمان باز می شود و حقیقت را می بینیم و از خودمان می پرسیم این چند وقت عمر را چه کردیم و آن وقت حسرت می خوریم. حسرت یعنی افسوس. یعنی چرا سرمایه بزرگ را از دست داده ایم. چه فرصتی از عمر بالاتر است. ما باید از این فرصت چند روزه دنیا حداکثر استفاده را ببریم. راه جاودانی راه عقل و دیانت است. انبیاء بیشتر خواسته اند انسان را جاودانه کنند.
چهره ماندگار فلسفه تصریح کرد: کلمه شهوت یعنی خواستن. خواستن اگر براساس عقل و خرد و تدبیر باشد اینجا اراده متعالی است ولی اگر با عقل خواستن ها را محاسبه نکردیم، آن شهوت است. فرق بین شهوت و اراده این است. در خواستن بدون تدبیر اسیر شهوات هستی ولی اگر تدبیر کنیم و بیندیشیم و معقولانه حرکت کنیم با اراده و اختیار هستیم. باید بین شهوت و اراده فرق قائل شد.
به گزارش خبرنگار مهر غلامحسین ابراهیمی دینانی، عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران و چهره ماندگار فلسفه در برنامه معرفت که از شبکه ۴ پخش می شود در تفسیر اشعار باباطاهر همدانی اظهار داشت: انسان هم بدن دارد و هم نفس. از نظر بدنی آثار یک موجود مادی را دارد. ولی انسان نفس و تفکر و تعقل هم دارد. تعقل مجرد است. نفس و بدن از آن جهت است که ممتد و دامنه دور دارد که این مادی است. از آن جهت که امتداد دارد ولی اصل نفس است.
ابراهیمی دینانی گفت: نفس ناطقه در حد اعلای آن عقل است. همه ادراک و احساسات، اوجش عقلانیت است. عقل، طول و عرض و عمق و وزن ندارد.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران اظهارداشت: متأسفانه در عصر مدرن با این همه پیشرفت های علمی، بیشتر به دو بعد انسان توجه می شود. انسان یک بعد سومی هم دارد که بعد متعالی است. آیا در پیشرفت های محیرالعقول علمی مسئله تعالی ماوراءالطبیعه خدا، جاودانگی و ابدیت مطرح است و یا فقط پیشرفت علمی است. امروزه متأسفانه به بعد متعالی انسان کمتر توجه می شود. پس انسان هم مادی است و هم مجرد. از نظر فکر و اندیشه، بی زمان و بی مکان است.
چهره ماندگار فلسفه افزود: عقل هم تغذیه می خواهد. با خواندن، دانشگاه رفتن و... و. تغذیه فکر خواندن است. وقتی فکر تغذیه کرد، رشد و نمو هم می کند. عقل تولید مثل هم می کند، گسترش پیدا می کند. از این عالم فراتر می رود از برزخ هم فراتر می رود. تا عالم لاهوت می رود. تا سر حد می رود. تا ذات صفات حق تعالی می رود.
وی یادآور شد: اما این راه برای عقل سخت است و آسان نیست. وقتی می گوییم عقل همه مردم می گویند بله چیز خوبی است اما وقتی با عقل با مسائل سنگین عقلی روبرو می شوند فرار می کنند. می گویند سخت است. عقل معمولاً با مسئولیت روبرو است. اگر انسان عقل نداشت مسئول نبود. مسئولیت انسان به واسطه عقل است.
ابراهیمی دینانی گفت: سخت ترین چیز در این دنیا مسئولیت است. بار مسئولیت را به دوش کشیدن سخت است، انسان بودن یعنی مسئولیت. من می خواهم یک تعریف جدید برای انسان بگویم. انسان حیوان مسئول است. هیچ حیوانی خودش را مسئول نمی داند. انسان مسئول است. انسانیت یعنی مسئولیت.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران افزود: قرآن نمی گوید انسان حیوان ناطق است یا انسان حیوان اقتصادی است بلکه می گوید انسان ها مسئولند. بار مسئولیت را بر دوش کشیدن بار سنگینی است. انسان چون عاقل است مسئولیت دارد.
چهره ماندگار فلسفه گفت: هگل می گوید عقل ناخرسند. عقل چرا ناخرسند است؟ یکی اینکه عقل به هر جایی که برسد هر چه تعالی پیدا کند می گوید بیشتر می خواهم. عقل جز جاودانگی به چیز دیگر رضایت نمی دهد. حالا عقلی که جاودانه طلب است چگونه می تواند به جاودانگی برسد. سر بعثت انبیاء همین است. انبیاء آمده اند که جاودانگی را برای ما تأمین کنند. دنیا را هم اصلاح کنند اما غرض اصلی آنها جاودانگی بوده است.
وی تصریح کرد: جهل موت است. انسان اگر در مقام فکر جاهل باشد، رشد ندارد. جهل مرگ ابدی است. جهل را نمی شود به علم تبدیل کرد. حالا چگونه انسان های جاهل عالم می شوند. جاهل محض هیچ وقت انسان نمی شود.
ابراهیمی دینانی اظهار داشت: وای به حال کسانی که نمی دانند و نمی دانند که نمی دانند و بر جهل خود متعصبانه اصرار می ورزند. همین امروز که ما زندگی می کنیم در کره زمین با چه متعصبانی روبرو هستیم که همه جای دنیا هستند. آدم های متعصب به جهل خود تعصب می ورزند. بدتری بیماری در عالم هستی جهل و نادانی است. بیماری ای از بیماری جهل خداوند بدتر نیافریده است.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران گفت: چند روز حیات خیلی مهم است. نباید آن را از دست بدهیم. اگر این چندروز حیات را به بطالت بگذرانیم یک مرتبه بعد از مرگ چشمانمان باز می شود و حقیقت را می بینیم و از خودمان می پرسیم این چند وقت عمر را چه کردیم و آن وقت حسرت می خوریم. حسرت یعنی افسوس. یعنی چرا سرمایه بزرگ را از دست داده ایم. چه فرصتی از عمر بالاتر است. ما باید از این فرصت چند روزه دنیا حداکثر استفاده را ببریم. راه جاودانی راه عقل و دیانت است. انبیاء بیشتر خواسته اند انسان را جاودانه کنند.
چهره ماندگار فلسفه تصریح کرد: کلمه شهوت یعنی خواستن. خواستن اگر براساس عقل و خرد و تدبیر باشد اینجا اراده متعالی است ولی اگر با عقل خواستن ها را محاسبه نکردیم، آن شهوت است. فرق بین شهوت و اراده این است. در خواستن بدون تدبیر اسیر شهوات هستی ولی اگر تدبیر کنیم و بیندیشیم و معقولانه حرکت کنیم با اراده و اختیار هستیم. باید بین شهوت و اراده فرق قائل شد.