«اندیشه دینی» در ایستگاه شصت و هفتم
شصت و هفتمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی اندیشه دینی مشتمل بر مقاله های علمی پژوهشی همچون «انسانِ دینی» و «دینِ انسانی» منتشر شد.
خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: شصت و هفتمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «اندیشه دینی» ویژه تابستان ۹۷ به صاحب امتیازی دانشگاه شیراز و سردبیری «عبدالعلی شکر» با هدف ارتقای سطح علمی استادان الهیات و معارف اسلامی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور و ایجاد زمینههای رشد و توسعه تحقیقات علمی در بین آنان و کمک به تعالی دانش و گسترش نتایج پژوهشهای اصیل در زمینههای فلسفه و کلام اسلامی در داخل و خارج کشور و تقویت معارف و فرهنگ اسلامی در دانشگاهها منتشر شد.
عناوین مقالات منتشره بدین قرار است: «فضیلت گرایی اخلاقی در تفسیر متن مقدس»، «تاملی بر نظریه انسجام صدق یانگ»، «بررسی حقیقت وجود و مواجهه با آن در آثار عزیز نسفی (با تاکید بر آرای رودلف اتو)»، «هویت استعاری الهیات از دیدگاه ونسان برومر»، «انسانِ دینی» و «دینِ انسانی»، «کارکردهای قاعده «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» در فلسفه ملاصدرا»، «تحلیل و توجیه اعمال فراوظیفه در فلسفه اخلاق».
در مقاله «فضیلت گرایی اخلاقی در تفسیر متن مقدس» طی یک روش تحلیلی مقایسهای، پس از تشریح معنا، دامنه و مصداق متون مقدس، ابتدا روش شناسی تفسیر و در ادامه رویکرد اخلاقی مطلوب در فرایند تفسیر این متون معرفی شده است. نتیجهی این اثر پژوهشی این است که متن مقدس واجد سه وصف رازآمیزی، قدرتمندی و هیبت است؛ با نظر به موفقیت تاریخی و تاثیر ایمانی متن مقدس، تعیین و تحدید مصداق برای آن امکان پذیر خواهد بود؛ تفسیر متن مقدس از پیش فرض مومنانه خوانندگان خود آغاز شده و با طی دو مرحله نشانه ساختاری و بطون معنایی، تا لایههای پایان ناپذیری از معانی پیدا و پنهان اثر امتداد مییابد؛ اگر خواننده مومن به متن، بر مدار موازین اخلاق فضیلت سلوک کند، ضمن عبور از مرحله تبعیت محض از قواعد و سنتها، بی واهمه از آثار هم نشینی خود با متن، نفس متعالی زیستن در جهان اثر مقدس را تجربه میکند که این تعالی با تعالیم عارفان، مشخصاً آموزههای ابن عربی درباب سلوک انسان، مقارن است.
در چکیده مقاله «انسانِ دینی» و «دینِ انسانی» میخوانیم: «مفهوم «انسان دینی» در گذر تاریخ دچار تحول معنایی شده و به تبع آن، مختصات و شاخصههای آن نیز تغییر کرده است. معنای کلمه دینی یا دیندار به عنوان یک صفت برای انسان و وسعت دامنه مفهومی آن، به تعریفِ خودِ دین بستگی دارد. در دوره پیشامدرن اعتقاد بر این بود که دین، امری آسمانی، قدسی، جزمی، واقع گرا و بی بدیل است و مصداق آن، ادیانِ نهادین و رسمیِ حاکم بر جامعه بود. اما در دوره مدرن، مفهوم دین وسیعتر شده و همه دستگاههای فکری را که به نوعی کارکرد دارند و به کار معنابخشی جهان میآیند، شامل میشود. از این نوع دین به «دین انسانی» تعبیر میشود. به دلیل وسیعترشدن دایره مفهومی کلمه دین، هم مفهوم «انسان دینی» وسیعتر شده است و هم شاخصههای آن تغییر کرده است. شاخصههای «انسان دینی» از دورهای به دوره دیگر و از دینی تا دین دیگر، با یکدیگر تفاوت دارند. اما درعین حال میتوان برخی از شاخصههای مشترک مانند التزام و تعهد، انتخابگری، انگیزه مندی و شعف، انتخابگری و هدفمندی را برای آن نام برد.
دین انسانی که محصول دوره مدرن است، به دینی گفته میشود که معلولِ انسان و نیازمندیهای مختلف اوست و در آن، بر ارزشها، خواستها و نقاط قوت انسان تاکید فراوان میشود. برخی از شاخصههای دین انسانی عبارتاند از: منشا بشری داشتن، کارکرد داشتن، غیر قدسی بودن، این جهانی بودن، محوریت انسان، تغییر پذیری، فردی و خصوصی بودن، بدیل پذیری و ….«
یکی از مباحث اخلاقی که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته و پرسشها و چالشهای جذابی در فلسفه اخلاق به وجود آورده، بحث اعمال فراوظیفه است. اعمالی که به واسطه ویژگیهای خاص خود، به ظاهر در هیچ یک از تقسیمبندیهای سنتی فعل اخلاقی یعنی ضروری، جایز و ممنوع نمیگنجند. مفهوم فراوظیفه در اصل، ریشه در سنتهای دینی و اخلاقی و رویکردهای فضیلت محور دارد که فرد را به تعالی معنوی از طریق هدفگیری قلههای اخلاقی دعوت میکنند. مقاله «تحلیل و توجیه اعمال فراوظیفه در فلسفه اخلاق» درصدد پاسخگویی به سه پرسش مهم در باب این اعمال است. در ابتدا، ضمن اشاره به پیشینه و زمینههای ظهور مفهوم اعمال فراوظیفه، ماهیت و چگونگی تعریف این اعمال را بررسی میشود.. سپس مهمترین دیدگاهها درباره اینکه آیا اساساً چنین اعمالی وجود دارند یا خیر، مرور و ادله موافقان و مخالفان فراوظیفه نقد میشود. سرانجام ضمن تبیین معضلی مشهور به پارادوکس فراوظیفه، راهکارهایی برای توجیه آن ارائه میشود.
در طلیعه مقاله «کارکردهای قاعده «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» در فلسفه ملاصدرا» میخوانیم: «از مبانی تاثیرگذار در حکمت صدرایی، «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» است که با وجود پژوهشهای فراوان ازسوی صدراپژوهان، به نقش و جایگاه آن پرداخته نشده است. پژوهش حاضر حاکی از آن است که بسیاری از نوآوریهای فلسفی ملاصدرا در گروی فهمِ دقیقِ جایگاه قاعدهی «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» است. به کارگیری این قاعده ازسوی ملاصدرا و ارائه دیدگاه نوین و نقد آرای پیشنیان در مسائلی، چون رابطه عاقل و معقول، ترکیب اتحادی، اصالت وجود و ماهیت، تبیین ملاکِ حمل شایع صناعی، رابطه نفس و قوا و رابطه اسما و صفات با ذات الهی، از یافتههای این پژوهش است که به تفصیل بدان اشاره میشود.»
پایان پیام/248