دانش اخلاق سیاسی در کشور نحیف و لاغر است/ دانش سیاسی؛ مقدمه حقوق شهروندی
گروه سیاست و اقتصاد_ عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: دانش اخلاق سیاسی در حکومت اسلامی با همه تاکیدی که بر آن شده بود دانشی لاغر و نحیف است لذا هنوز گزاره های مختلف سیاسی به فقه سیاسی تبدیل نشده است.
به گزارش ایکنا از قم؛ حجت الاسلام والمسلمین سید کاظم سید باقری، عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 24 مهرماه در نشست سیاسی با عنوان نقش انقلاب اسلامی در تاسیس و توسعه علوم انسانی با موضوع سیر تحول فقه سیاسی و اخلاق سیاسی پس از انقلاب اسلامی در این پژوهشگاه عنوان کرد: دانش اخلاق سیاسی در حکومت اسلامی با همه تاکیدی که بر آن شده بود دانشی لاغر و نحیف است لذا هنوز گزاره های مختلف سیاسی به فقه سیاسی تبدیل نشده است.
وی افزود: در زمان گذشته یکی از شاخه های دانش سیاسی مسلمانان اندرزنامه نویسی بوده است و پند و اندرزهایی که اندیشه وران برای سلطنت و پادشاهان می نوشتند در قالب نصیحت الملوک بوده است ولی این دانش به این شکل در تمدن اسلامی وجود ندارد و هم چنان که فقه سیاسی پیش از انقلاب اسلامی سابقه چندانی نداشته اخلاق سیاسی نیز سابقه ای ندارد.
سید باقری چرایی شکل نگرفتن اخلاق سیاسی در نظام اسلامی بعد از انقلاب را این گونه بیان کرد: درباره این موضوع دو رویکرد عملی و نظری داریم که منظور از رویکرد عملی آن است که با وجود بی اخلاقی های سیاسی در بین کارگزاران سیاسی نمی توان آن را نادیده گرفت، بعد از انقلاب اسلامی نیز بسیاری از مدیران ارشد و رهبران، مقید به اصول و آموزه های اخلاقی و سیاسی بودند.
وی افزود: یکی از دلایل شکل نگرفتن اخلاق سیاسی در نظام اسلامی از لحاظ نظری عدم احساس ضرورت به اخلاق سیاسی است لذا در اوایل تمدن اسلامی کسانی مانند ابو اسحاق کندی و فارابی فلسفه اسلامی را از یونان باستان گرفته و با تلاش های بسیاری به عامه مردم انتقال دادند و فرهنگ بومی کردند اما امروزه با وجود این که مورد هجوم علمی و فرهنگی قرار داریم برای این که بتوانیم داشته های خود را سامان دهیم و ارائه جدیدی داشته باشیم تلاشی انجام ندادیم هم چنین حاکمیت بعد از انقلاب اسلامی گرفتار نوعی فراگرد اعمال قدرت شدند و چگونگی اِعمال قدرت در جامعه مورد اهمیت واقع شد که باعث دور شدن نظام اسلامی از پرداختن دانش ورانه به دانش اخلاق سیاسی شده است.
سید باقری ادامه داد: فقه و حقوق نمی تواند جانشین اخلاق باشد و فقه سیاسی می تواند همه مسائل را در همه عرصه ها حتی اخلاقی و اخلاق سیاسی حل کند اما این همه امر نیست و ما علاوه بر فقه و حقوق سیاسی نیاز به اخلاق سیاسی نیز داریم.
وی با اشاره به این که عدم آمادگی شرایط سیاسی_اجتماعی جامعه از دلایل دیگر شکل نگرفتن اخلاق سیاسی بعد از انقلاب سیاسی است، افزود: بی اخلاقی سیاسی غالبا در میان کارگزاران نظام اتفاق می افتد و کارگزاران سطح پایین قابل اعتراض بودند و رفتار آن ها قابل تحلیل بود اما در مواردی که کارگزاران از سطح قدرت بالاتری برخوردار بودند این کار صورت نمی گرفت چون ممکن بود برای شخص مشکلات سیاسی را بوجود آورد.
عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بر تحولاتی که باید در آینده در اخلاق سیاسی ایجاد شود تاکید و بیان کرد: باید برای راهبردنویسی و خط مشیگذاری تلاش کنیم، خط مشی گذاری یعنی رهیافتی که در آن پژوهشگر دشوارهای اجتماعی را با نگاهی فراگیر، آینده گرا و آگاهانه و همه جانبه مورد توجه قرار داده و وضعیت موجود را ارزیابی کرده و برای رسیدن به وضعیت مطلوب تلاش کند و اگر ما بخواهیم با این شیوه از وضعیت موجود گذر کنیم باید به تولید علم برسیم.
سیدبافری در پایان گفت: دانش بومی باید برخاسته از مبانی و باورها و ارزش فکری_فرهنگی جامعه و دارای منابع خاص خویش و روش ویژه ای باشد تا بتواند پویایی و دگرگونی در عرصه های مختلف را تجربه کرده و پاسخ گوی نیازهای زمانه باشد هم چنین اخلاق سیاسی را می توان به عنوان یک گرایش و گرد یک هدف واحد برای تحلیل و تبیین رفتارهای سیاسی حاکمان مورد توجه قرار داد تا شاید زمینه های دانشی آن شکل بگیرد و اگر دانش اخلاق سیاسی شکل بگیرد می توان در سطح بینشی و کارکردی به آن عمل کرد و زمانی که به دانش سیاسی عمل کردیم می توانیم در مورد چگونگی رعایت حقوق شهروندی و فراگیر شدن اخلاق، عدالت و شجاعت در جامعه صحبت کنیم.
انتهای پیام