سروده افشین اعلا درباره اربعین حسینی
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، روز اربعین حسینی(ع) و اوج عزاداریهای عاشقان اهلبیت عصمت و طهارت(ع) است، به همین مناسبت «افشین علا» از شاعران آئینی کشور قطعهشعری را ویژه این ایام سروده است: * * * * * افکند، از عطش چو به رخساره، چین، حسین خشکاند هرچه آب بهروی زمین، حسین با یاد دستهای اباالفضل میگریست وقتی که حصر شد ز یسار و یمین،...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، روز اربعین حسینی(ع) و اوج عزاداریهای عاشقان اهلبیت عصمت و طهارت(ع) است، به همین مناسبت «افشین علا» از شاعران آئینی کشور قطعهشعری را ویژه این ایام سروده است:
* * * * *
افکند، از عطش چو به رخساره، چین، حسین
خشکاند هرچه آب بهروی زمین، حسین
با یاد دستهای اباالفضل میگریست
وقتی که حصر شد ز یسار و یمین، حسین
زخمی اگرچه شد، عرق شرم سنگ بود
خونی که برجهید و زدود از جبین، حسین
تعداد نیزهها به تنش چون ز حد گذشت
افتاد با ملائکه از روی زین، حسین
"راه نظر ببند به زینب" همین و بس
در قتلگاه گفت به روح الامین، حسین
وقتی رسید، از پس سر، تیغ بر گلوش
جز این نخواست در نفس واپسین، حسین:
"آزاده باش، گرچه نباشی ز اهل دین"
در خون تپیده گفت به عالم چنین، حسین
زاریکنان رسید به بالین او رسول
تا گیرد التیام، دم آخرین، حسین
گیرم پیمبر از ستم امتش خجل
اما چرا ز حضرت او شرمگین، حسین
چون سر نداشت تا که به جدش کند سلام
زانو نداشت تا بزند بر زمین، حسین
آه از جواهری که شکستند و خاتمش
در بر گرفت و رفت به عرش برین، حسین
با فرق نیمه، گفت علی: مرحبا پسر!
پهلوشکسته، فاطمه گفت: آفرین حسین!
دیگر توان شرح ندارم چه جای شعر؟
شاید اجازتم ندهد بیش از این، حسین
این برگ سرخ، تحفه درویشی من است
شاید کند قبول در این اربعین، حسین