راه گم کن تو بیا حلقه بکوب بر در من
از همه دست بکش دست بکش بر سر من
کور شد هر که وصال نگهت خواب بدید
واى از جور تو و واى به چشم تر من
بخت پر بسته من شد هدف چشم و کمان
تیر شوخت به هوس رفت به بال و پر من
زیر صد پنجه عشق پرده هر ساز شدم
جز نوایت که نرفت هیچ به گوش کر من
تلخ بود هر چه شکر بر دهنم نطفه زدند
تلخى روى تو شد طفل شکر پرور من
بیش ویرانه نبود راهى به جز خانه تو
خانه بوى تو شد از همه سو معبر من
از همه دست بکش دست بکش بر سر من
کور شد هر که وصال نگهت خواب بدید
واى از جور تو و واى به چشم تر من
بخت پر بسته من شد هدف چشم و کمان
تیر شوخت به هوس رفت به بال و پر من
زیر صد پنجه عشق پرده هر ساز شدم
جز نوایت که نرفت هیچ به گوش کر من
تلخ بود هر چه شکر بر دهنم نطفه زدند
تلخى روى تو شد طفل شکر پرور من
بیش ویرانه نبود راهى به جز خانه تو
خانه بوى تو شد از همه سو معبر من