مربیان استقلال نقش سیاهلشگر را دارند
بازهم تکذیبی دیگر از جانب باشگاه. این بار نام نامجومطلق در میان است. هر بار استقلال شکست میخورد نامهای مختلفی برای دستیاری شفر به زبان میآید اما هر دفعه هم تکذیب میشود.
این پروژه از مجتبی جباری شروع شد، در ابتدا تکذیب پشت تکذیب اما وقتی مجتبی سرتمرین رفت، برای یکسری تکذیب دیگر معنا نداشت، آن زمان بود که کمیته فنی عصبانی شد و فتحی هم با حالت کاملا ناراحت سریعا این موضوع را تکذیب کرد اما پرونده دستیار ایرانی شفر از همانجا کلید خورد، حالا نوبت به نامجومطلق رسیده است، فردی که در تمام مصاحبههایش میگوید روزی به استقلال میآید که نفر اول باشد اما این بار هم باشگاه استقلال تکذیب کرد و فتحی مدعی است که پشت سرمربی تیم مثل کوه ایستاده و دست به تغییر در کادرفنی و یا اضافه کردن نمیزند. این بار هم پرونده دستیار ایرانی خیلی زود بسته شد.
استقلال نیاز به راهکار جدید دارد اما این راهکار نمیتواند صرفا آوردن مربی به این تیم باشد، وقتی نفر اول استقلال شفر است. آزموده را آزمودن خطا است، چرا اصرار داریم همیشه نسخههای تکراری برای تیم بپیچیم. چند هفتهای است کمیته فنی استقلال تشکیل شده است، در این مدت چه سودی برای این تیم داشته، برای همه مسجل شده که بین شفر و اعضای کمیته فنی اختلافاتی هست. در این میان چه توقعی باید داشت که طرفین رودرروی هم بنشینند و برای رسیدن به یک هدف به اجماع برسند، یا اینکه شفر نتیجه آنالیزهای امید روانخواه را بخواند و بخواهد از آنها برداشتی برای بازیها داشته باشد.
همه میدانند از وقتی این مربی به ایران آمده از تنها کسی که مشاوره میگیرد، پسرش است و سایر مربیان این تیم به نوعی نقش سیاهلشگر را دارند، حتی در مواقع جلسات مهم و ضروری، سرمربی آلمانی استقلال حاضر نیست دستیاران ایرانی خود (اشکان نامداری و بیژن طاهری) را به این جلسات دعوت کند. این یعنی خودمحوری شفر در تمام مسائل، در چنین شرایطی چطور میشود این مربی حضور دستیار ایرانی دیگری را پذیرا شود و حتی اگر این اتفاق بیفتد میزان تاثیرگذاری نفر جدید چه خواهد بود؟ اگر کمی اتفاقات اخیر روی نیمکت استقلال را مرور کنیم، مشخص میشود که شفر به هیچ عنوان تعاملی با مربیانش و حتی سرپرست تیم ندارد، دعواهای او با طاهری و حاجیلو برسر تعویضها خود گویای چنین مسالهای است، میتوان اینطور گفت که او به کاپیتانهای تیمش مثل مهدی رحمتی بیشتر بها داده و در جریان بازی از آنها کمک میگیرد.
عکسهایی که از دل بازی استقلال و سپاهان بیرون آمده نشان میدهد که تمام دقایق شفر با مهدی رحمتی در حال تعامل است و در این میان خبری از طاهری و یا نامداری نیست. حتی کولی هم که به عنوان دستیار خارجی در این تیم حضور دارد را در هیچ یک از موارد در کنار شفر ندیدهایم. با این تفاسیر باید اینطور ماجرای دستیار ایرانی را بررسی کرد که شفر علاقهای به حضور مربی ایرانی در کنارش ندارد و مطرح کردن این بحثها صرفا دور کردن ذهن مخاطب از اصل ماجرا است. واقعیت امر همین است که در شرایط فعلی هیچ کاری از دست نفر جدیدی که در حاشیه تیم قرار بگیرد، برنمیآید و شاید شروع اختلافات جدید باشد.
باید فکر تازهای کرد، فکری نو، نه از جنس همان بحثهای تکراری که صرفا نوعی شانه خالی کردن از وظایف است. در چند سال اخیر چند بار فکر تازه به این تیم تزریق شده و یا تصمیم درستی برای استقلال گرفته شده است؟ عاجز ماندن از نگهداری از داشتهها هم همان بیمسوولیتی است که استقلال را در ورطه نابودی کشانده. امروز بازیکن استقلال میترسد، ترس او از پر شدن سکوهای ورزشگاه است، یعنی آنقدر از نظر روحی در شرایط بدی قرار دارند که ترجیح میدهند کسی نباشد که بخواهند پاسخش را بدهند. در این شرایط شاید خود شفر بهتر از هرکسی بداند که تیم بیمارش نیاز به چه نسخهای دارد و او حالا در جایی قرار گرفته که باید فکر چاره باشد، بدون نیاز به فرد جدیدی که قطعا شفر از او حرف شنوی نخواهد داشت.
آوردن نامهای مجیدی، جباری و حتی نامجومطلق همان روش تکراری منسوخ شده است که عدهای برای رسیدن به اهداف خود بدشان نمیآید که این راهکار را برسر زبانها بیندازند غافل از اینکه شاید بدترین روش باشد. بهتر است در چنین شرایطی پرونده آمدن دستیار ایرانی را برای همیشه ببندیم و با فکری نو به استقبال حل مسائل برویم.