تبیینی بر نسبت نهضت امام حسین(ع) با سوره حمد
گروه اندیشه ــ رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن به تبیین نسبت صراط مستقیم و مغضوبین با نهضت امام حسین(ع) پرداخت و بیان کرد: در سوره حمد به «مغضوبین» و «ضالین» اشاره شده است که در واقع مصداق اتم این گروه قاتلان سیدالشهدا(ع) هستند.
حجتالاسلام والمسلمین سیدسلمان صفوی، رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن، در گفتوگو با ایکنا به بیان نکاتی درباره «سوره حمد» و مصادیق «صراط مستقیم»، «مغصوبین» و «ضالین» پرداخت و نسبت «صراط مستقیم» و «مغضوبین» را با «نهضت امام حسین(ع)» تبیین کرد.
وی در ابتدا بیان کرد: «صراط مستقیم»؛ صراط قرآن و بندگی خداوند است و نماد اعلای آن صراط امیرالمؤمنین علی(ع) و اهل بیت(علیهمالسلام) است. در احادیث؛ یهودیان و مسیحیان را مصادیق «مغضوبین» و «ضالین» خواندهاند، اما معنای آیه عامتر از آن است که صرفاً به یهودیان و مسیحیان اختصاص یابد. مسلمانان نیز میتوانند جزء «مغضوبین» و «ضالین» قرار گیرند، چنانکه در قرآن کریم آمده است، هر کس مرتکب گناهان بزرگی نظیر قتل عمد یا ظلم عمد شود جزء «مغضوبین» است. «ضالین» کسانی هستند که گمراه شدهاند، بدین معنا که مسیر را تشخیص ندادهاند و یا اهل عمل نیستند، لذا از راه حق جدا افتادهاند. آنکه آگاهانه از صراط ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) خارج شود نیز دچار گمراهی است. بدینمعنا علاوه بر یهودیان و مسیحیان، مسلمانان و عموم افرادی که مرتکب گناهان بزرگ شوند نیز جزء «ضالین»اند.
عضو کنگره فیلسوفان اسکولاستیک ایتالیا افزود: مسلمانی مترادف با مؤمن و متقی بودن نیست. حداقل معنای مسلمانی این است که با کلام خویش به رسالت رسول خدا(ص) اقرار کند و قرآن کریم را کلام و کتاب خدا بداند. مسلمانی که با ایمان به دستورات شرع مقدس اسلام عمل کند؛ در زمره مؤمنان است، البته مؤمنان نیز به گروههای مختلف اعم از ابرار، متقین، محسنین و ... تقسیم میشوند. «صراط مستقیم» شاهراهی است که در آن هیچ اعوجاجی وجود ندارد و کاملاً خالص است. ممکن است کسی مجاهد باشد، اما از شهرتطلبی نیز استقبال کند و خودپرستی هم داشته باشد. آنکه در «سبیل» است بدینمعنا نیست که ایمانش کامل باشد، اما آنکه در «صراط مستقیم» است خود را کاملاً برای خدا خالص کرده و کلیه اعمالش تنها برای رضای خداوند است و در این کار استمرار، استقامت و ثباتقدم دارد.
برنده جایزه جهانی کتاب سال با عنوان «ساختار معنایی مثنویمعنوی» افزود: زندگانی مبارک امام حسین از زمان تولد یعنی سال چهارم هجری قمری تا شهادت در سال 61 به چند دوره قابل تقسیم است؛ دوره نخست، دوره رسالت است که در محضر رسول خدا(ص) هستند. دوره دوم حضور در دوران امامت امام علی(ع) است. دوره سوم حضور در دوران امامت امام حسن(ع) و خلافت معاویه و دوره چهارم دوران امامت آن حضرت و خلافت یزید است. در دوره اول که امام حسین و امام حسن(علیهمالسلام) دُردانههای خاندان اهل بیت(علیهمالسلام) هستند؛ چند واقعه مهم روی میدهد؛ «واقعه مباهله» از جمله این وقایع است که آیه مشهور مباهله نیز به همین مناسبت نازل شد و امام حسین(ع) جزء گروه خاص «حُجج الله» شدند. دیگری واقعه «حدیثکسا» و «آلعبا» است که امام حسین(ع) نیز یکی از آلعبا(ع) هستند. آیات دیگری نیز در مورد این خاندان(علیهمالسلام) در دوران هفت ساله آغازین زندگی امام حسین(ع) نازل شده است.
صفوی در ادامه افزود: پس از رحلت رسول خدا(ص)، دوران امامت امام علی(ع) آغاز میشود و رخدادهایی نظیر تبعید حضرت ابوذر توسط عثمان روی میدهد که امیرالمؤمنین(ع) به همراه حسنین(ع) او را بدرقه میکنند، در حالی که عثمان بدرقه ابوذر را ممنوع کرده بود. در ماجرای خانه عثمان نیز امام حسین(ع) به دفاع از او میروند. رویداد دیگر در حین سخنرانی عمر به عنوان خلیفه بر منبر بود که امام حسین(ع) به او اعتراض کردند: «چرا بر منبر جد من نشستهای؟» با اعتراض آن حضرت؛ عمر از منبر پایین آمد و آشکار شد، او خلیفه بر حقّ نبوده است.
این پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان افزود: امام علی(ع) در جنگهای متعددی شرکت داشتند و بسیاری از سران کفر را کشتند؛ لذا برخی قبایل عرب به ایشان کینه میورزیدند و عصیبت قبیلهای بر آنها غلبه داشت و این مسئله بر تصمیم آنها در مورد خلافت تأثیرگذار بود، از سوی دیگر امام علی(ع) جزء طبقه اشراف هم نبودند. حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) در این جنگها شرگت نداشتند و همگان میدانستند که دُردانههای خاندان اهل بیت(ع) هستند، لذا در چندین صحنه، از موقعیت خود برای برملا کردن جریان غاصبان استفاده کردند.
وی بیان کرد: در دوره حکومت امیرمؤمنان(ع)، امام حسین(ع) در جنگ صفین حضور داشتند و قهرمانانه جنگیدند. سپس دوره امامت امام حسن(ع) که پس از شش ماه معاهده صلح بین حضرت و معاویه به امضا رسید و تا شهادت آن حضرت ادامه یافت. البته معاویه که همچنان خود را خلیفه میدانست، از سویی برای حسنین(ع) هدیه میفرستاد و از دیگر سو در منابر آنها را سبّ میکرد. پس از شهادت امام حسن(ع) و آغاز امامت امام حسین(ع) معاویه از آن حضرت خواست خلافت یزید را بپذیرند، اما امام حسین(ع) به صراحت این پیشنهاد را رد کردند. به گواهی تاریخ، معاویه به یزید توصیه کرده بود با امام حسین(ع) وارد جنگ نشود. پس از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید، وی تلاش کرد از امام حسین(ع) و عبدالله ابن زبیر بیعت بگیرد.
رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن افزود: امام حسین(ع) با خاندان خویش از مدینه به سمت مکه هجرت کردند. اقامت امام(ع) در مکه حدود چهار ماه به درازا کشید. در این ایام امام(ع) با تبیین شرایط آن زمان برای جامعه تأکید میکردند که اعمال یزید خلاف دین است و مسلمانان نباید از وی تبعیت کنند. در این دوران اهالی کوفه و بصره با ارسال نامههای متعدد برای امام حسین(ع) در خواست بیعت با آن حضرت(ع) را نمودند. امام نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستادند تا سران شهر از طریق او با آن حضرت بیعت کنند. نعمان بن بشیر، فرماندار کوفه تمایل نداشت با نماینده امام(ع) برخورد کند، از این رو یزید عبیدالله بن زیاد را به عنوان فرماندار جدید به کوفه فرستاد. در همان دوران عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر نیز در مکه حضور داشتند، اما با امام حسین(ع) همراهی نکردند. «ضالّین» کسانی هستند که پیام امام حسین(ع) را شنیدند، اما از همراهی با ایشان امتناع کردند. امروز نیز آنها که در طریق امام حسین(ع) نیستند جزء ضالین به شمار میروند.
صفوی با اشاره به مصادیق «مغضوبین» بیان کرد: «مغضوبین» کسانی هستند که بر امام(ع) شمشیر کشیدند و در جنگ علیه آن حضرت شرکت کردند. یزید، معاویه، عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد، شمر بن ذیالجوشن و خولی چهرههای برجسته ملعونین و مغضوبین به شمار میروند که مسلماً جایگاهشان در جهنم است، چرا که با آگاهی صالحان را به شهادت رساندند. عمر بن سعد فرزند سعد بن ابی وقاص صحابی پیامبر خدا(ص) بود که کاملاً به حقانیت امام حسین(ع) واقف بود، اما به طمع حکمرانی شهر ری سپاه مغضوبین علیه امام(ع) را فرماندهی کرد.
رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن تصریح کرد: از چهرههای اصلی در «صراط مستقیم»، علاوه بر اهل بیت(ع) میتوان به حضرت عباس(ع)، زهیر بن قین، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عقیل مسلم بن عوسجه، هانی بن عروه، قیس بن مُسَهَّر و دیگر یاران سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا اشاره کرد. اما «ضالین» جماعتی بودند که علیرغم ارسال نامههای متعدد به امام حسین(ع)، دست رد به سینه مسلم بن عقیل سفیر آن حضرت زدند و ایشان در کوفه تنها ماند. این وضعیت بارها در تاریخ تکرار شده که اینگونه مردمان با بستن درهای خانههایشان به روی پیروان حقّ، به حقّپرستان پشت کردهاند.
این پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان افزود: سرانجام در تاریخ دوم محرمالحرام سال 61 هجری قمری امام حسین(ع) با خاندان اهل بیت(ع) وارد نینوا شدند. درباره تعداد لشکریان مغضوبین اختلاف است و آنها را از چهار تا سی هزار نفر را برشمردهاند. مذاکرات عمر سعد با امام حسین(ع) چندین روز به طول انجامید. امام(ع) فرمودند: نه تسلیم میشوم، نه بیعت را میپذیرم. امام حسین(ع) دو نوبت به یاران خویش فرمودند: این وضع به سرانجام نمیرسد و شهادت در انتظار ماست. هر که مایل است، برود. شب عاشورا نیز به یاران خویش فرمودند؛ بیعت خود را از آنها برداشتهاند.
صفوی در پایان افزود: حرّ بن یزید ریاحی در روزی که میدانست شهادت پایان راه اوست، نه شهرت؛ طریق امام حسین(ع) و «صراط مستقیم» را برگزید. حرّ در زمان تنهاییِ امام حسین(ع) به آن حضرت پیوست و به همین دلیل تمام گناهانش بخشیده شد و از اصحاب امام(ع) گردید که در صدر بهشت جای دارند.
انتهای پیام