به گزارش افکارنیوز،

محمدحسین رجبی دوانی محقق تاریخ اسلام شب گذشته در برنامه «جاذبه» طی سخنانی به مناسبت سالروز رحلت نبّی مکرم اسلام (ص) با اشاره به دشمنی جریانات مختلف با شخص پیامبر (ص) گفت: در دوران رسالت پیامبر (ص) و به ویژه پس از تأسیس دولت اسلام در مدینه، یکی از دشمنانی که مقابل اسلام عرضه‌اندام کردند، مشرکین بودند که نماد آنها قریش در مکه بود. قبایل مشرک دیگری هم بودند که به تحریک قریش علیه اسلام مشکلات را ایجاد کرده بودند.

وی افزود: علاوه بر مشرکان، یهودیان نیز در مقابل اسلام جبهه گرفتند و با علم بر اینکه اسلام همان دین موعود حضرت موسی (ع) و پیامبرشان آخرین پیغمبر است، وقتی دریافتند منافع نامشروعشان با حضور پیامبر (ص) تحقق پیدا نمی‌کند، به دشمنی با آن حضرت پرداختند.

این محقق تاریخ اسلام یادآور شد: گروه دیگری که به دشمنی با پیامبر (ص) پرداخت، جریان منافقین بود. علاوه بر این سه جریان، دشمن دیگری نیز وجود داشت که آن، هوای نفس مسلمانان بود، لذا پیامبر (ص) موقعی که در مکه بودند و هنوز دولت تشکل نداده بودند، بر «جهاد اکبر» تأکید داشتند، اما وقتی به مدینه می‌آیند و دولت تشکیل می‌دهند، در برابر مشرکان و یهودیان بر جهاد اصغر تأکید می‌کنند.

رجبی دوانی با بیان اینکه جهاد اکبر همان مبارزه با هواس نفس است، افزود: روزی پیامبر (ص) از جنگ باز می‌گشتند که فرمودند: حالا باید به جهاد اکبر پرداخت، فردی پرسید؟ مگر الان در جهاد نبودیم یا رسول الله؟ حضرت فرمود: این جهاد اصغر بود و جهاد اکبر همان مبارزه با نفس است. برخی به دنیا چسبیده بودند و به قوم و قبیله خود افتخار می‌کردند، برخی درصدد دستیابی به موقعیت‌ها و منصب‌های حکومتی و برخی به دنبال شهرت بودند، در چنین فضایی پیامبر اکرم (ص) بر لزوم مبارزه با هوای نفس یا همان جهاد اکبر تأکید کردند.

«ولایت اهل بیت» رمز بقای مسلمانان در مسیر صحیح رسالت پیغمبر (ص) است

وی با تأکید بر اینکه با رحلت پیامبر (ص)، به امر ولایت خیانت شد و به تبع آن، دنیای اسلام به سوی جاهلیت بازگشت، گفت: «ولایت اهل بیت(ع)» رمز بقای مسلمانان در مسیر صحیح رسالت پیغمبر (ص) بود، طوری که اگر طبق فرمایش خدا، امر ولایت را ابلاغ نمی‌کردند، رسالتش را انجام نداده بودند. وقتی بازگشت به جاهلیت صورت گرفت، دنیاخواهی چنان اوج گرفت که در تاریخ آمده: برخی اصحاب پیامبر (ص) که به دنیا میلی نداشتند و این فرهنگشان شده بود، به تدریج از این موضوع فاصله گرفتند، به عنوان مثال، اصحاب «صُفّه» که به زهد معروف بودند، به دنیاطلبانی تبدیل شدند که ثروتشان حساب و کتاب نداشت.

این محقق تاریخ اسلام با اشاره به نحوه رفتار و عملکرد امیرالمومنین (ع) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) گفت: وقتی حضرت علی (ع) به خلافت رسید، جامعه حاضر نشد او را بپذیرد، چون امیرالمومنین (ع) می‌خواستند به سیره پیامبر (ص) عمل کنند، اما مردم واکنش نشان دادند و جز پوسته‌ای از اسلام چیزی دیگری باقی نمانده بود. نماز می‌خواندند، روزه می‌گرفتند، جهاد می‌کردند اما در جهاد به دنبال غارتگری بودند، به مکان‌هایی برای تبلیغ اسلام می‌رفتند که برایشان درآمد مادی خوبی داشته باشد.

به گفته وی، امیرالمومنین (ع) با این رفتار مردم مخالف بود، لذا وقتی به خلافت رسید این فتوحات را متوقف کرد و به همین دلیل به شدت مقابل حضرت قرار گرفتند، چون حضرت علی (ع) جلوی منافع نامشروع آنان را گرفته بود. لذا همان افرادی که در زمان پیامبر (ص) چهره‌های شناخته شده‌ای بودند، آلوده به دنیا شدند و مقابل حضرت علی (ع) قرار گرفتند. فتنه جمل را همین افراد به وجود آورده بودند.

رجبی دوانی گفت: حضرت علی (ع) در خطبه «شقشقیه» وقتی به نقد دوران و خلفای پیش خود می‌پردازد، به اوج گرفتن دنیاطلبی و غارت بیت المال اشاره می‌کند و عامل سقوط خلیفه سوم را نیز همین مسأله می‌دانند. حضرت علی (ع) در دوران خلافتشان نه تنها جلوی دست‌اندازی به بیت المال را گرفت بلکه هر آنچه خلفای پیشین به دیگران بخشش کرده بودند ـ حتی اگر مهر زنانشان کرده بودند ـ پس گرفتند. در همین راستا طلحه و زبیر به حضرت اعتراض کردند، چون برای خودشان حق قائل شده بودند، این موضوعی است که امروزه در جامعه ما نیز وجود دارد

وی خاطرنشان کرد: برخی مسئولان که بنده ابا دارم آنان را مسئول بدانم ـ چون مسئول کسی است که مورد سوال قرار می‌گیرد و باید پاسخگو باشد، اما این افراد به کسی پاسخی نمی‌دهند ـ مدیرانی هستند که به بیت‌المال دست‌اندازی می‌کنند و این را حق خودشان می‌دانند که این همان منطق طلحه و زبیر در مقابل امیرالمومنین (ع) است.

این محقق تاریخ اسلام افزود: طلحه و زبیر به حضرت گفتند چرا حق ما را از بیت المال نمی‌دهی، این اموال به زور شمشیرهای ما جمع آوری شده و اینها حق ما است، حضرت فرمود: حق شما همانی بود که به شما داده شد. آنها گمان می‌کردند چون در زمان خلیفه قبلی طور دیگری به آنها از بیت المال داده می‌شد، باید در دوران خلفای بعدی هم چنین باشد و این را مشروع می‌دانستند، این در حالی است که همین لقمه‌های حرام باعث شد طلحه و زبیر با آن سابقه درخشان در دوران پیامبر (ص)، به مقابله با امیرالمومنین (ع) و حتی براندازی ایشان پرداختند.