تئوری چندگفتمانی در تاسیس مدام ادبیات انقلاب اهمیت دارد
یک نویسنده با بیان این که ادبیات داستانی یکی از حوزه های انقلاب است، گفت: شاهد فاصله اندیشمندان حوزه های دانشی از ادبیات داستان نویسی نوین در کشور هستیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «احمد شاکری» امروز در نشست «تاثیر انقلاب اسلامی در توسعه ادبیات»گفت: با وقوع انقلاب در ایران تغییرات شگرفی در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور رخ داد که امواج آن بر ادبیات داستانی نیز سرایت کرد. سوالاتی در این زمینه قابل طرح است از جمله اینکه آیا این تغییرات محتوایی است یا ساختاری؟ این تغییرات ادبیات را رو به جلو برد و یا تنزل داد؟ آیا این تغییرات به تولید ادبیات بومی انجامیده است؟
این نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به مفهوم شناسی انقلاب در گونه شناسی ادبیات داستانی معاصر عنوان کرد: مفهوم شناسی انقلاب بستگی به این دارد که انقلاب را مکتب فکری بدانیم یا واقعه تاریخی. اگر تاثیر انقلاب را در واقعه تاریخی در نظر بگیریم، تاثیر محدودی است. بهتر است که آن را در ضمن یک مکتب بررسی کنیم.
وی اظهار داشت: اقسام تعریف انقلاب و لوازم آن عبارتند از: دوره ای، ماهوی- مضمونی، موضوعی-ماهوی، دوره ای-ماهوی، ماهوی-دوره ای. امکان تحقق ادبیات انقلاب مسئله دیگر است. متعلق امکان متعدد است و شامل امکان تحقق روایت، امکان تحقق جریان نقد ادبی و امکان تاسیس نظریه ادبی می شود.
شاکری در مورد نسبت داستان انقلاب و داستان دفاع مقدس به عنوان کلان گویه با ادبیات داستانی دینی تصریح کرد: انقلاب اسلامی جریانی پدید آورد که گونه هایی ذیل آن موجود شدند از جمله داستان انقلاب،داستان دفاع مقدس،داستان معصومان و داستان تاریخی. نسبت سنجی دو کلان واقعه گفتمان ساز انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در تاسیس ادبیات داستانی معاصر مسئله دیگری است. عده ای می گویند اگر انقلاب نبود دفاع مقدس نبود و در نتیجه ادبیات مقدسی هم نبود لذا نسبت ها باید در این حوزه تعیین شود. این گونه گفته می شود که وقوع دفاع مقدس مانع ادبیات انقلاب شد یعنی نتوانستیم تاثیر انقلاب را بر ادبیات ببینیم. باید تعریف شود این دو یعنی ادبیات داستانی دفاع مقدس و انقلاب اسلامی مکمل هم هستند یا معارض هم.
این پژوهشگر و منتقد ادبی در مورد منظرگاه تحقیق درباره رمان گفت: نظری وجود دارد که می گوید رمان محصول غرب است و نمی تواند قالب خوبی برای انقلاب باشد. نظریه دیگر می گوید، انقلاب می تواند مفهوم و شخصیت به رمان بدهد. دوگانه مکتب فکری و جریان اجتماعی در شکل گیری ادبیات داستانی معاصر مساله دیگری است که باید بررسی شود. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که مکتب فکری در قیاس با وقایع اجتماعی چه نقشی در شکل گیری ادبیات داستانی معاصر داشته است؟ در شکل گیری ادبیات داستان معاصر سهم وقایع اجتماعی، سیاسی مثل انقلاب و دفاع مقدس چیست؟ در شکل گیری ادبیات داستانی موضوعی متناسب با آن بیش از تاثیر بن مایه های فکری و مکاتب فلسفی کلامی در تاسیس نوع یا گونه ای جدید در ادبیات داستانی بوده است.
شاکری خاطرنشان کرد: مسئله دیگر علل تقدم وقایع اجتماعی در ادبیات داستانی معاصر نسبت به مکاتب فکری است. ادبیات جزیی نگر است و محسوس را در نظر می گیرد. ادبیات معاصر زاده تجربه غنی است که در پی وقایع اجتماعی رخ داده است. ادبیات در حوزه های علمیه غربت دارد. فاصله اندیشمندان حوزه های دانشی از ادبیات داستانی نوین در کشور را شاهدیم. انقلاب اسلامی به عنوان واقعه تاریخی زمانی مکانی علت برخی وقایع دیگر پس از خود و معلول وقایع پیش از خود است.
این منتقد ادبی خاطرنشان کرد: یکی از حوزه های انقلاب، ادبیات داستانی است بنابراین این تحول خواهی دایمی است که می تواند ادبیات دایمی انقلاب خواه و تحول زا را موجب شود. تئوری چندگفتمانی و ضد مطلوب در تاسیس مدام ادبیات انقلاب اسلامی مسئله مهمی است. ادبیات انقلاب نباید ضد خود را طرح کند. این تئوری می خواهد بگوید چطور ادبیات انقلاب می تواند ضد خود را بپذیرد. ظهور ادبیات داستانی نوین در ایران معلول تحول خواهی است.
پایان پیام/31