رمان، گونه ای از نوشتار که آن را باید دید
تهران-ایرنا- رمان یا داستان بلند یکی از گونه های ادبی جذاب و از جمله مهمترین آنها به شمار می رود؛ گونه ای که امروز متاسفانه به دلایل مختلفی در ایران در حال به حاشیه رفتن است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، کلمه رمان (به انگلیسی novel) که از زبان فرانسیه و به واسطه دوره ای از روابط نزدیک ایرانیان تجدد خواه با فرانسویان به فارسی راه پیدا کرده، به معنای داستان بلند و گونه ای از نوشتار است که در دو سده گذشته بدل به یکی از مهمترین اشکال ادبی شده است.
رمان در معنای فرانسوی آن داستانی منثور است که از اتفاقات و حوادث ناشی از تخیل نویسنده نشات گرفته باشد. البته رمان تا به امروز تغییرات و تحولات عمیقی و مهمی را پشت سر گذاشته است و در معنای امروز صرفا تخیل نویسنده یا مشخصا با یک هدف و یا صرفا در یک سبک (سبک های پلیسی، آموزشی، تاریخی، اجتماعی، عاشقانه و... از سبک های محبوب و برجسته رمان ها هستند) نوشته نمی شود.
امروزه می توان رمان هایی را نام برد که نه بر مبنای تخیل نویسنده که بر مبنای حقیقت و واقعیت محض نوشته و تدوین شده اند. رمانی هایی که با تغییر نام و با استعاره و نماد سازی و بعضا شاخ و برگ برای جذابیت، به ارائه نظرات نویسنده یا جماعتی که نویسنده نماینده آنان است به مسائلی انتقاد می کنند، مباحثی را بازتاب می دهند، اموری را تحسین می کنند و یا به دنبال تغییر و اصلاح هستند.
در باب اهمیت و قدرت رمان برخی از صاحبنظران رمان «بینوایان» اثر «ویکتور هوگو» را به دلیل آنچه که به بازتابش پرداخت (بینوایان به تشریح بی عدالتی های اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه می پردازد؛ همان عوامل و محرک های اجتماعی که به سقوط ناپلئون سوم منجر شد) محرکی و دلیلی بر قیام و انقلاب فرانسه می دانند و این نهایت اثرگذاری و قدرت یک گونه ادبی است که توانایی ایجاد تغییری در چنین ابعادی را داشته باشد.
این گونه ادبی که یکی از اولین و عالی ترین ابزارهای سرگرمی انسان ها بوده است پس از پیشرفت های تکنولوژیک شاید به گونه ای دچار تنزل در کاربرد شده باشد که این مساله البته ارتباط مستقیمی با وضعیت فرهنگی و سرانه مطالعه هر مملکتی دارد.
متاسفانه در ایران و در دهه اخیر استفاده از ابزارها و فناوری هایی چون تلفن های هوشمند و اینترنت و عادت استفاده از این ابزارها و فناوری ها موجب شده است تا هرچه بیشتر از کتاب و کتابخوانی و مطالعه فاصله بگیریم.
در این میان بعضا حرف هایی شنیده می شود از این بابت که خواندن رمان صرفه اقتصادی ندارد یا این که مثلا خواندن یک داستان چیزی به دانسته ها و داشته های ما اضافه نمی کند و بهانه ها و توجیهاتی از این باب که دستاویزی برای عدم توجه به این گونه ادبی گردیده است.
**دنیای وسیع رمان
«کوروش نریمانی» نمایش نامه نویس، کارگردان و مدرس تئاتر در این باره به پژوهشگر ایرنا گفت: هر بحث حاشیه ای که بخواهد نخواندن رمان را توجیه کند به هیچ وجه پشتوانه منطقی ندارد؛ چون نوعی گریز از واقعیت و حقیقت تلخ است. و حقیقت تلخ این است که ما متاسفانه و بدبختانه اهل مطالعه و خواندن نیستیم. سابق بر این جماعت قلیلی کتاب و خصوصا رمان می خواندند و حالا شرایط طوری پیش رفته است که همان جماعت قلیل هم کمتر رمان می خوانند؛ اما من از دیدگاه یک نمایش نامه نویس، مدرس و کارگردان تئاتر همیشه به دانشجویانم و به کارآموزان تئاتر پیشنهاد می کنم (و خیلی روی این پیشنهادم تاکید دارم) که حتما رمان بخوانند چون رمان مملو از کاراکترهای ناب و موقعیت های دراماتیک خاص، برای کار تئاتر و نمایش و تمرین نمایش است.
وی ادامه می دهد: رمان دنیای جدیدی را پیش روی بازیگر یا کارآموز تئاتر و حتی کارگردانان و نمایش نامه نویسان باز می کند که شاید خیلی آن را تجربه نکرده اند. رمان های دنیای وسیعی دارند چون رمان نویسان مشهور جهان (هرکدام را که نام ببریم) هریک از یک زاویه خاص و مختص خودشان به دنیا و آدم هایش نگاه کرده اند؛ زاویه ای که ما آن را تجربه نکرده ایم و این بهترین دستمایه است برای کسانی که می خواهند تئاتر و سینما کار کنند؛ تا به این وسیله دنیا و آدم ها را بهتر و عمیق تر بشناسند و به شخصیت ها راه پیدا کنند.
این نویسنده خاطر نشان کرد: به نظرم هیچ نیازی به گفتن و توصیه ما ندارد که رمان چقدر زیاد می تواند جذاب باشد هم برای خواندن و هم برای تجربه کردن و هم دیدن دنیای جدید.
نریمانی در پاسخ به این سوال که سود خواندن رمان برای مخاطب عام چه چیزی است؟گفت: همه آنچه برای مخاطب خاص گفته شد صددرصد برای مخاطب عام هم سندیت و مصداق دارد؛ شما رمان های کلاسیک را در نظر بگیرید؛ رمان هایی از جنس آثار «تولستوی» یا «داستایوفسکی»، اساسا عصاره ای از زندگی ها و آدم های متفاوت را جمع آوری کرده و جلوی چشم ما می آورند. ما در لابلای این رمان ها به راحتی می توانیم خودمان را پیدا کنیم، نقاط ضعف و قوت مان را در همین راستا بشناسیم و برای روند زندگی و آینده مان تصمیم بگیریم. بنظرم این رمان ها برای مردم عادی می تواند منشا خیلی از اتفاقات خوب و اثرگذار باشند و دایره دید ما را وسیع تر کنند.
وی افزود: مثلا رمان «ابله» یا «جنایات و مکافات» و رمان هایی از این جنس یا آثار «میلان کوندرا»، عصاره تجربیات سال ها نبوغ نویسندگانشان هستند. درست است که ممکن است شما 300 صفحه را بخوانید اما به نظرم در این حجم از خواندن گاهی آدم می تواند به اندازه صدها سال تجربه از این کتاب ها برای خودش کسب کند.
وی در پاسخ به این سوال که منظورش از آنچه «رمان خوب» تلقی می کند، چه چیزی است؟ تصریح کردند: بحث از «رمان خوب» بحث وسیعی است؛ حقیقت این است که هم نویسندگان و هم آثار آن ها سطوح مختلفی دارند؛ این که چه نویسنده ای جاودانه می شود و همیشگی باقی خواهد ماند و چه کتابی ارزش دارد مباحثی هستند که نیاز به تحلیل دارند.
«ما داستان های سطحی ای داریم؛ داستان هایی که آدم هایش تک بعدی هستند و آنچنان پیچیدگی خاصی ندارند؛ ضمن این که خودِ قصه و اتفاقاتش هم سطحی و روزمره است. ممکن است که این گونه آثار کتاب هایی پرفروش به نظر برسند اما به عقیده من آنچنان تاثیری در زندگی آدم ها ندارند؛ اما در مقابل ما آثار جاودانه ای در ادبیات و نویسندگانی پیشرو و تاثیرگذار در ادبیات داستانی امروز جهان داریم که این ها ممکن است آثارشان در نظر عوام به نظر تا اندازه ای سخت هضم و تحلیل شوند اما حقیقت این است که اتفاقا همین آثار در اصل ارزش خواندن دارند و در نهایت همین آثار در زندگی ما اثر گذار هستند».
**برای سلیقه های متفاوت رمان های متفاوتی وجود دارد
«شهلا حائری» رمان نویس و مترجم نیز در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا، با تاکید بر این مطلب که سابقه رمان در ایران نه امری جدید که امری با سابقه است و رمان نویسان خوبی هم در این عرصه در ایران وجود داشته اند، گفت: ما رمان نویسان خوبی داریم و این مساله جدید هم نیست و سابقه رمان را هم داریم. برخی فکر می کنند رمان صرفا یک داستان و قصه ای است که خوانده می شود در حالی که رمان ابعاد خیلی زیادی دارد. ما در این زمینه گونه های متعددی داریم؛ از رمان تاریخی گرفته تا رمان هایی که بحث تحلیل احساسی عاطفی است و یا رمان هایی که موضوعات اجتماعی را مطرح می کنند.
وی ادامه داد: همچنین سبک های متعددی در رمان داریم از رمان رئالیستیِ واقع گرا گرفته تا ناتورالیست یا طبیعت گرا و اینها هرکدام چشمه های مختلفی از رمان هستند که خواننده می تواند آن چیزی را که خودش دوست دارد در رمان پیدا کند. یعنی وسعت رمان خیلی بیشتر از اینها است که ما بخواهیم آن را به یک نوع محدود کنیم. کسانی که مثلا به مسائل تاریخی و جامعه شناختی علاقه دارند رمان هایی برایشان داریم که اتفاقا در ایران هم جا افتاده است و حتی رمان های خیلی مشهوری هستند که مثلا از «الکساندر دوما» ترجمه و خوانده شده و استقبال خیلی خوبی هم از آنها شده است که برای مثال ذکر کردم.
«و در نهایت هرکسی با هر سبک علاقه ای که دارد آن سبک از رمان برایش میسر است تا آن را تهیه کند و بخواند؛ علاوه بر اینها چیزی که در رمان مطرح است این است که رمان می تواند برای ما یک نگاه و یک وسعت فکر دیگر درباره دنیا و مسائل اطرافمان به خصوص انسانها بدهد».
**رمان صرفا تخیلی نیست
«حائری» خاطر نشان کرد: من همیشه این جمله مارسل پروست را که خودم هم در کتاب «درسهای مارسل پروست» ذکر کرده ام که می گوید: «جهان به یکباره خلق نشده است و هر بار که هنرمندی از نو آفریده است، دوباره خلق شده است». و رمان برای ما آفرینش جهان از دیدگاه انسان ها و نویسندگان مختلف است. و می بینیم که با خواندن این سبک داستان وسعت فکرمان بیشتر می شود چون ما شخصیت های مختلف را می بینیم و با تجزیه و تحلیل های احساساتشان آشنا می شویم که خود می تواند معرف دنیای پیرامون ما باشد. از طرفی با مسائل اجتماعی و روابطی که بین شخصیت ها در رمان درجریان است آشنا می شویم.
«در واقع ما در رمان با هرچیزی که آدم بتواند تصور کند مواجهه هستیم و به نوعی آنانی که حتی قصد مطالعه تخصصی و مشخص هم ندارند، می توانند علایق خود را در سبک های مختلف این هنر دنبال کنن»د.
خالق رمان های بی خود و بی جهت (1391)، فهرست حسرت ها (1392)، دیروز خیلی دیره (1394) و آتش از پشت شیشه (1396) به پژوهشگر ایرنا گفت: فکر می کنم این تصورات غلطی که وجود دارد از این بابت است که گاهی برخی فکر می کنند که این سبک از نوشته (رمان) صرفا تخیل است؛ در نتیجه از واقعیت و حقیقت و اتفاقات واقعی و دغدغه های روز به دور است، در حالی که اگر دغدغه های اصلی بشر را همواره یکسان تلقی کنیم (که مسلما عوامل مختلف و متفاوتی روی آن اثرگذاشته اند) می توانیم اینها را در رمان ها ببینیم.
« اگر رمان تخیلی است ریشه در واقعیت دارد و به هرحال از واقعیت جدا نیست؛ مگر منظورمان مشخصا رمان های فضایی و تخیلی صرف باشد اما رمان هایی که نوشته می شوند و به ویژه در مورد زندگی انسان ها هستند ریشه در واقعیت دارند و هر نویسنده ای تجربیات خودش را بازگو کرده است و همین باعث می شود که هم از نظر شناخت دنیای اطرافمان به ما کمک می کند و هم این که نباید فراموش کنیم که خود لذتی که در خواندن ادبیات و رمان هست جایگاه خودش را دارد و مانند شعر می ماند؛ یعنی در خواندن شعر، مطلب شعر یک مساله است و خود شعر و شعریت و شاعرانه بودن آن لذتی دیگر است که جای خودش را دارد. در رمان اگر نویسنده ای سبک مطلوب برای خواننده ای را داشته باشد؛ مسلما لذتی که در خواندش وجود دارد برای خواننده آن و خواندنش کفایت می کند».
پژوهشم**س.ب**1552