یادداشت سعدالله زارعی: فلسطین، گام دوم آزادسازی تل‌آویو


آزادسازی سرزمین‌های شمالی و جنوبی فلسطین، گام دوم در تحقق آرمان فلسطین است. گام اول مقاومت...

یادداشت سعدالله زارعی: فلسطین، گام دوم آزادسازی تل‌آویو

آزادسازی سرزمین‌های شمالی و جنوبی فلسطین، گام دوم در تحقق آرمان فلسطین است. گام اول مقاومت در برابر «محو فلسطین» و گام دوم تلاش برای «احیای کشور فلسطین» و «محو اسرائیل».

به گزارش فارس، سعدالله زارعی، کارشناس سیاسی طی یادداشتی نوشت: پیروزی مقاومت فلسطین در «ایستادن» است. چون این ایستادن لازمه تحقق آرمان فلسطین است. ایستادن و مقاومت کردن به این معناست که اولاً بر خلاف تبلیغات هدایت شده و برنامه‌ریزی شده جهانی، کار فلسطین به پایان نرسیده است و ثانیاً آن ماده‌ی شکل‌دهنده به سرزمین و موجودیت فلسطین یعنی اعتقاد و اراده فلسطینی به قوت خود باقی است.

این در حالی است که «پیروزی مهاجم» وابسته به از میان برداشتن طرف مقابل است. برای او، خود جنگیدن و در میدان رزم بودن کفایت نمی‌کند، مهاجم وقتی پیروز به حساب می‌آید که یا متهاجم نابود شده باشد و یا از مایملک خود که در معرض تاراج است، دست بردارد و تسلیم شود. با وجود مقاومت طرف مقابل، مهاجم حتی اگر به مایملک او مسلط شده باشد، نمی‌تواند داعیه پیروزی داشته باشد و باید بداند که ممکن است تلاش «مالک» در هر لحظه از سرگرفته ‌شود. مگر اینکه واقعاً طرف مقابل در وضعی باشد که کاملاً تسلیم شود.

فلسطینی‌ها از آغاز، چه در زمان مواجهه با رژیم اسرائیل و چه پیش از آن در زمان مواجهه با شبکه جهانی صهیونیسم، «مقاومت» را برگزیده‌اند. می‌دانیم که اولین حرکت آژانس یهود برای تصرف سرزمین فلسطین در سال 1284ش (1905م) شروع شد و اینک 114 سال از آن روز شوم می‌گذرد در طول این دوره طولانی که نسل‌های فلسطینی آمده و رفته‌اند، مقاومت در برابر اشغالگران به سردی نگراییده است. در این دوران جنبش‌های مختلفی پدید آمده‌اند که اصیل‌ترین و ماناترین آنها جنبش‌های مذهبی بوده‌اند، جنبش روستایی «عزالدین قسام» در فاصله سال‌های 1297 تا 1317ش (1918 تا 1938م) یک جنبش تمام عیار مذهبی بود که دو دهه در مقابل توطئه مشترک انگلیسی ـ یهودی مقاومت کرد. امروز هم شاهد بازتولید جنبش‌های مذهبی در این سرزمین هستیم؛

حماس و جهاد اسلامی دو جنبش اسلام‌گرایی هستند که ریشه در اولین انتفاضه فلسطینی در سال 1366 ش (1987م) دارند. یعنی اساساً بر مبنای یک مبارزه مردمی پدید آمده‌اند. امروز و در دوره اخیر از زمان حیات و میدانداری این جنبش‌های مذهبی بیش از 30 سال می‌گذرد و این در حالی است که در این سه دهه، توطئه‌های رنگارنگی از سوی مثلث غرب، اسرائیل و سران عربی برای تسلیم کردن فلسطین و فلسطینی‌ها، شکل گرفته است که از قرارداد کمپ دیوید میان مصر و رژیم اسرائیل شروع شده و هم‌اینک به طرح موسوم به «معامله قرن» رسیده است.

فلسطینی‌ها در این دوران علاوه بر اینکه مدام زیر فشار صهیونیست‌ها بوده‌اند و پنج بار در معرض جنگ سنگین واقع شده‌اند که شامل جنگ‌های 22 روزه، 11 روزه، 8 روزه، 51 روزه و دو روزه می‌شود، ولی تسلیم نشده‌اند. و این همه در حالی است که برخلاف گذشته که اسرائیل روی توانایی‌های تهاجمی داخلی خود تکیه می‌کرد، در این دوران به اقدامات تدافعی و یا شراکتی روی آورده است که بنا کردن دیوارهای بلند بین خود و مناطق اسکان فلسطینی‌ها در غزه و کرانه باختری، پیگیری دستیابی به آتش‌بس دائم با گردان‌های مقاومت، حقوقی‌سازی موضوع تهدید فلسطین، توافق‌نامه‌های دو و چندجانبه با بعضی کشورهای عربی، توسل به ترور شخصیت‌های مقاومت و به عهده گرفتن آن در اکثر موارد، دامن زدن به فتنه‌های قومی در محیط پیرامونی به منظور درگیرسازی مخالفان خود و در نهایت ائتلاف‌سازی با کشورهای عربی از جمله این موارد است. حسب این میزان تلاشی که رژیم اسرائیل و قدرت‌های پشتیبان غربی آن و نیز کشورهای وابسته عربی برای محو آرمان فلسطین و به مدیریت درآوردن فلسطینی‌ها انجام داده‌اند، امروز دیگر نباید نامی از فلسطین و جنبشی به نام فلسطینی وجود داشته باشد. وجود جنبش‌های فلسطینی که از زنده بودن آرمان فلسطینی خبر می‌دهد، در واقع بزرگ‌ترین علامت بی فایده بودن این طرح‌های سیاسی ـ امنیتی به حساب می‌آید. بر این اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار روز دوشنبه (10 دی 97) با دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطینی ـ آقای زیاد النخاله ـ فرمودند: «تا زمانی که مقاومت وجود داشته باشد، روند افول و زوال رژیم صهیونیستی ادامه خواهد داشت.»

با فرض اینکه ما پیگیری آرمان فلسطین را به آزادسازی خود فلسطین محدود کرده و آن را یک نقطه عطف در آزادسازی هر بخش از سرزمین مسلمانان که در اشغال قرار گرفته است ندانیم ـ که باید بدانیم ـ آزادی کل فلسطین و به خصوص قدس شریف هدف مقاومت مقدس فلسطینی‌هاست و حسب آنچه مشاهده می‌کنیم تا تحقق کامل آن دنبال خواهد شد. وظیفه فلسطینی‌ها در این مقطع که توطئه‌‌های رنگارنگ دشمنان برای اضمحلال فلسطین و انحلال مقاومت مردم در طرح‌های سازش دنبال شده، حفظ «آرمان» آزادی فلسطین و نه خارج کردن بخش‌هایی از فلسطین از جمله تل‌آویو بوده است. البته آرمان نهایی پس از طرد توطئه‌های یادشده، آزاد شدن تل‌آویو را هم دربر می‌گیرد. لذا آزادی همه یا بخشی از فلسطین «تراز» ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت فلسطینی‌ها در این مرحله نیست. در این مرحله، تراز ارزیابی آنان خود «مقاومت» است نه آنچه در این مسیر به عنوان «آرمان نهایی» در نظر گرفته شده است.

در این میان باید توجه داشت که مقاومت فلسطینی‌ها در برابر اشغالگران قدس و پشتیبانان غربی آنان نه تنها در شرایط مقاومت دولت‌های عربی در برابر اسرائیل صورت نگرفته حتی مقاومت فلسطینی در زمان دعوت دولت‌های عربی به سازش با اسرائیل صورت گرفته است، از سوی سران عربی بوده است. به عبارت دیگر این مقاومت در برابر هضم آرمان فلسطین نه فقط در زمانی که ارتش‌های عربی سلاح خود را زمین گذاشته و به آتش‌بس با رژیم متجاوز رسیده بودند، بلکه در زمانی که دولت‌های عربی از فلسطینی‌ها می‌خواستند آزادسازی سرزمین خود را فراموش کرده و وجود دائمی اسرائیل در سرزمین مقدس فلسطینی را به عنوان «واقعیتی غیرقابل تغییر» بپذیرند، صورت گرفته است.

از این روست که ما در این مرحله، آزادسازی تل‌آویو یا هر جای دیگری از فلسطین را یک مأموریت نمی‌دانیم بلکه به آن به عنوان آرمانی حتمی که کمی با تحقق آن فاصله داریم می‌نگریم. به عبارت دیگر آزادسازی سرزمین‌های شمالی و جنوبی فلسطین، گام دوم در تحقق آرمان فلسطین است. گام اول مقاومت در برابر «محو فلسطین» و گام دوم تلاش برای «احیای کشور فلسطین» و «محو اسرائیل».

پیروزی مقاومت در جنگ‌های پنج‌گانه‌ای که در یک دوره 10 ساله، از 1387 تا 1397 به وقوع پیوسته‌اند و شکل‌دهی به انتفاضه‌های اول تا چهارم که در سه دهه گذشته از 1366 تاکنون واقع شده‌اند و پیروزی در انتخابات‌های مردمی و شکل‌گیری فراگیر گردان‌های نظامی، به خوبی موفقیت «مقاومت» در مرحله بقا را نشان داده است چرا که این چیزی است که ارتش‌های نامدار عربی در فاصله سال‌های 1327 تا 1352ش (1948 تا 1973م) از تحقق آن ناتوان بودند و نه تنها مخالفت با اسرائیل را برای همیشه کنار گذاشتند که حتی به روابط فعال با آن هم روی آوردند؛ از این رو بقاء بر موضع و حفظ «آرمان آزادی»، برای مقاومت فلسطین دستاوردی بسیار بزرگ به حساب می‌آید و در نقطه مقابل آن برای اسرائیل، بقاء آرمان فلسطین، که 114 سال است برای محو آن می‌جنگد، شکست قطعی به حساب می‌آید. این روحیه، در طرف فلسطینی، آمادگی آزادسازی قدس، تل‌آویو و هر نقطه دیگر از فلسطین را فزونی می‌دهد؛ در حالی که در نقطه مقابل آن، شکست اسرائیل از فلسطینی‌ها در مرحله دفاعی، امید آن را به موفقیت در برابر فلسطینی‌ها در مرحله تهاجمی کاهش داده و به رمز آزادی سرزمین فلسطین تبدیل شده است.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

عربستان مردان و زنان را به‌طور یکسان در مشاغل نظامی به کار می‌گیرد