چرا باید از کنکور 98 و ابهاماتش ترسید؟
تغییرات به خودی خود برای بسیاری از مردم ترسناک هستند، اما ترس از تغییرات رقم خورده در کنکور نه ترسی انتزاعی، که برآمده از ابهامات فراوان است، به ویژه ابهاماتی که در خصوص رعایت «عدالت» مطرح میشوند.
تغییرات به خودی خود برای بسیاری از مردم ترسناک هستند، اما ترس از تغییرات رقم خورده در کنکور نه ترسی انتزاعی، که برآمده از ابهامات فراوان است، به ویژه ابهاماتی که در خصوص رعایت «عدالت» مطرح میشوند.
به گزارش «تابناک»، آن گونه که نمایندگان مجلس و وزیر آموزش و پرورش میگویند، از بهمن ماه امسال و برای ورودی نوبت دوم دانشگاه ها، طرحی به اجرا در خواهد آمد که بر اساس آن، ۸۵ درصد از ظرفیت دانشگاهها بدون کنکور و بر اساس سوابق تحصیلی و معدل دیپلم پر میشوند و تنها ۱۵ درصد از ظرفیت این مراکز آموزش عالی از طریق کنکور سراسری پر خواهد شد.
طرحی که اگرچه اساسیترین گام برداشته شده برای حذف کنکور در کشورمان است و از این رو مثبت و شجاعانه به نظر میرسد، اما به اشکالاتی مبتلاست که اغلبشان سالها پیشتر در زمان داغ شدن بحث جایگزین کردن کنکور با معدل دانش آموزان، مطرح شدهاند و کماکان در این خصوص صادق هستند. اشکالاتی که ظاهرا تاحدودی مورد توجه تصمیم سازان هم قرار گرفته است.
این را میشود از تقسیم بندی ظرفیت دانشگاهها به ۸۵ و ۱۵ دریافت که اولی، ظرفیت رشتههایی است که رقابت برای قبولی در آنها کمتر است و دومی، ظرفیت دانشگاهها در رشتههایی است که برای قبولی در آنها میبایست جنگید. نبردی از جنس کنکور که برای این رشتههای پرتقاضا کماکان ادامه خواهد یافت.
همین دسته بندی کافی است تا دریابیم چرا جایگزین کردن کنکور با طرحی مانند معدل دانش آموزان غیرممکن است. اشکالی که سالها پیش هم مطرح شده، هنوز هم پابرجاست و حتی به نوعی رفع ناپذیر به نظر میرسد تا جایی که طراحان ترجیح دادهاند به جای رفع آن، بر دیگر بخشهای طرح متمرکز شوند و ماحصل این رویکرد، حفظ کنکور برای برخی رشتهها و حذف آن برای دیگر رشتهها بوده است.
اتفاقی که این سوال را در پی دارد که آیا این رفتار موجب شکل گیری شکافی عمیقتر در کشورمان نخواهد شد و صحه گذاری بر برخی گزارههای ناصحیح -که ارزش گذاری رشتههای تحصیلی از جمله آنهاست، نیست؟ آیا نتیجه اجرای این طرح این نیست که فلان رشته ارزشمندتر است، چون کنکور دارد و بهمان رشته بی اهمیت است، چون بی کنکور است؟
اشکالی که با توجه به پیش زمینههای عجیب فرهنگی در کشورمان، پررنگتر هم جلوه میکند چراکه میدانیم نسبت علاقمندان به رشتههایی مانند پزشکی، به دلیل بهره مندی فارغ التحصیلان این رشتهها از امتیازات فراوان مادی و معنوی، با علاقمندان به رشتههای دیگر بسیار متفاوت است و برخلاف اینکه بسیاری از کودکان دوست دارند پزشک شوند، کمتر کسی دوست دارد مثلا دانشمند شیمی شود و به این منظور تمرکزش را برای ورود به دانشگاه روی این رشته متمرکز کند.
مسالهای مهم که چه بسا در قیاس با برخی دیگر از مشکلات حذف کنکور (حتی برای ۸۵ درصد از ظرفیت پذیرش دانشگاهها و نه ۱۰۰ درصد این ظرفیت) قابل اغماض به نظر برسد. امثال مسائلی که برای رعایت عدالت در کنکور لحاظ شدهاند و از جمله آنها، اعمال سهمیههای ویژه در کنکور است. سهمیههایی که برای برابر سازی توان متقاضیان مختلف برای ورود به دانشگاه در نظر گرفته شده اند و با حذف کنکور از بین میروند.
سهمیههایی که اگر بدانیم یکی از دلایل در نظر گرفتن و اعمالشان در کنکور، تلاش برای جبران کمبودهایی است که متقاضیان ورود به دانشگاه در مناطق کم برخوردارتر یا محروم با آن مواجهند، حذفشان ناعادلانه و زیان بار به نظر میرسد چراکه اغلب کرسیهای دانشگاهها به دانش آموزانی خواهد رسید که در سطح بالاتری از رفاه قرار دارند، ساکن شهرهای بزرگتر و برخوردارتر هستند و در نهایت امکانات بیشتری در اختیار ایشان قرار دارد.
قیاسی از جنس مقایسه دانش آموزی که در مرکز استان یا کشور در کلاسهای مجهز به تخته هوشمند به تحصیل مشغول است با دانش آموزی که در دورافتادهترین منطقه محروم در یک استان کم برخوردار و در کلاسی تحصیل میکند که گاه نه در دارد و نه پنجره و نه میتوان در روزهای سرد گرمش کرد و نه در روزهای گرم، راهی برای خنک کردنش وجود دارد. اوضاعی که در مدارس کپری وخیمتر هم هست.
اکنون تصور کنید که دانش آموزان تحصیل کرده در این دو شرایط متفاوت، قرار باشد با هم رقابت کنند تا مشخص شود که کدام برای ورود به دانشگاه آماده ترند. رقابتی که قبلا از طریق کنکور صورت مرگرفت و در نتیجه آن، ضریبی ویژه برای دانش آموزان کم برخوردار اعمال میشد تا کمی عادلانهتر شود و با حذف کنکور و اتکا به معدل دانش آموزان، تکلیفش تقریبا یکسره به نظر میرسد!
به این موارد، اشکالات رجوع به معدل دانش آموزان را هم میتوان افزود که معلوم نیست چگونه قرار است رفع شود. مثلا اگر رشتههای در دانشگاهی با ظرفیت بیست نفر، سی متقاضی داشته باشد که معدل همگی شان بیست باشد، تکلیف چیست و کدام یک از این افراد از حق طبیعی خود محروم خواهد شد؟ سوالی کلیدی که معلوم نیست در مصوبه اخیر، پاسخی برای آن یافت خواهد شد یا خیر.
البته این تنها ابهامی نیست که نمیدانیم در مصوبه اخیر پاسخ یافته یا مغفول واقع شده است و موارد دیگری را هم میتوان به آن افزود. مسائلی مانند شیوه انتخاب رشته، لحاظ کردن/نکردن نکاتی برای بومی گزینی و فرار از کمبودهایی که بسیاری از دانشگاههای کشورمان در مساله خوابگاه با آن مواجهند و مسائل ریز و درشت دیگری که اگر پاسخ داده نشوند، ممکن است اتفاقاتی نگران کننده را رقم بزنند. اتفاقاتی که ظاهرا مسئولان نگران رقم خوردنشان نیستند که اگر بودند، تشریح جامع تغییرات رقم خورده در کنکور ۹۸ و پاسخ به ابهامات فراوان مطرح شده در خصوص آن، در دستور کار ایشان قرار گرفته بود!