تنهایی انسان در«زن ها همیشه همین طور هستند»/ مظلومیت داستان کوتاه در مقابل رمان


تنهایی انسان در«زن ها همیشه همین طور هستند»/ مظلومیت داستان کوتاه در مقابل رمان

یک نویسنده معتقد است، در حالی که کتاب بازیگران به خاطر شهرت آن ها به فروش می رسد، کتاب نویسندگان توانمند گمنام می ماند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، رمان یا داستان بلند، داستانی است که در قالب نثر نوشته است. کلمه رمان از زبان فرانسوی وارد فارسی شده است. داستان کوتاه گونه ای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان حجم کمتری دارد. در حالیکه رمان یک زندگی را مطرح می کند، داستان کوتاه برشی از یک زندگی را روایت می کند. به قول «ادگار آلن پو» نویسنده و شاعر آمریکایی، داستان کوتاه قطعه تخیلی است که باید بدرخشد و خواننده را به هیجان آورد. کتابی با عنوان «زنها همیشه همین طور هستند» به تازگی روانه بازار کتاب شده است. در مورد این کتاب با نویسنده اش، «امیر پروسنان» گفتگویی ترتیب دادیم که بدین شرح است:

کتاب «زنها همیشه همین طور هستند» در چه قالب ادبی است و توسط کدام انتشارات چاپ شده است؟

کتاب «زنها همیشه همین طور هستند» مجموعه داستان کوتاه است. این کتاب از 15 داستان تشکیل شده است و با قیمت 15000تومان از سوی انتشارات صدای معاصر به چاپ رسیده است.

موضوع داستان های «زنها همیشه همین طور هستند» چیست؟

داستان این کتاب اجتماعی است. بنده خبرنگار اجتماعی هستم و داستان ها را با این دید نوشتم. انسان امروز به واسطه مسایل اقتصادی و اجتماعی و چه بسا سیاسی به معضل تنهایی دچار شده است. عواملی مانند فضای مجازی در این زمینه موثر بودند. ارتباط حقیقی آدمها به سمت ارتباط مجازی رفته است. همین مساله باعث شده که تنهایی انسان معاصر بیشتر شود. اکثر داستان های کتاب با این دید نوشته شده است. داستان های کتاب به یک سری مشکلات که بین انسانها وجود دارد از جمله مشکلات عاطفی اشاره کرده است. یک سری از اتفاقات سیاسی و تاریخی که در کشور رخ داده به عنوان پس زمینه داستان ها آمده است. بیشترین چیزی که در داستانها بر آن تمرکز شده ، تنهایی آدمهاست.

کتابهای دیگری که نوشتید چه بوده است؟

کتاب «زنها همیشه همین طور هستند» سومین کتاب و دومین مجموعه داستان بنده است. نخستین کتابم شعر بود ؛ اشعاری بین نثر و نظم و «غصه های یک تبعیدی» نام داشت. دو سال پیش نخستین مجموعه داستانم با عنوان «مرگ خاموش آقای نویسنده» را نوشتم که انتشارات صدای معاصر آنرا چاپ کرد.

در مورد اسم کتابتان توضیح بدهید.

یک سری برداشت ها از اسم کتاب می شود که مختلف است. اسم کتاب باید جذابیت داشته باشد. ما خبرنگاران برای تیتر زدن به مساله جذابیت دقت می کنیم و معتقدیم تیتر باید گیرا باشد تا کلیک خور آن زیاد باشد. به نظرم در مورد عنوان کتاب هم این مساله صدق می کند. اولین سوال با خواندن عنوان «زنها همیشه همین طور هستند» برای مخاطب این است که خوب زنها چطور هستند؟ آنچه در «زنها همیشه این طور هستند» گفته می شود ، روایت از شخصی است که اتفاقاتی برایش می افتد . واقعیات اطراف ، ارتباط با جنس مخالف ، دغدغه های روانی ، فکری و اجتماعی زنها درکتاب «زنها همیشه این طور هستند» مورد توجه واقع شده است.

تنهایی انسان در«زن ها همیشه همین طور هستند»/ مظلومیت داستان کوتاه در مقابل رمان

داستان ها در «زنها همیشه همین طور هستند» به یکدیگر مرتبط هستند یا هر یک مجزا هستند؟

در مجموعه داستان ، گویی یک نخ تسبیح بین داستان ها وجود دارد. نخ تسبیح کتاب «زنها همیشه همین طور هستند»، مشکلات اجتماعی و فرهنگی است. این نخ می تواند داستان ها را کنار هم بچیند و یک محصول نهایی را حاصل کند.

وضعیت رمان و داستان کوتاه در حال حاضر در کشورمان چگونه است؟

بسیاری از ناشران بزرگ و رسانه ها بر روی رمان متمرکز هستند. رمان هایی است که خیلی وقتها می بینیم با آب و تاب دادن و هدر دادن کاغذ، تعداد صفحات شان به300 و 400 رسیده است. نویسنده در این نوع رمانها خیلی به حاشیه رفته است. این رمان ها زواید زیادی دارد که می تواند حذف شود بدون اینکه به اصل داستان خدشه ای وارد شود. با حذف این زواید و حواشی جان داستان بیرون می آید و تعداد صفحات هم کاهش می یابد. متاسفانه در مقایسه با رمان آنطور که باید و شاید برای داستان کوتاه ارزش قائل نیستیم.

علت جدی نگرفتن داستان کوتاه چیست؟

اهمیت داستان کوتاه از طرف رسانه ها و ناشران حس نشده است به همین علت داستان کوتاه را ترویج نمی دهند و می گویند مخاطبان ، رمان می خواهند. به عنوان مثال در نظر بگیرید تلویزیون فیلم و سریالی پخش می کند که ارزش و کیفیت بسیار پایینی دارد و فیلم و سریالی پخش می شود که ارزش دیدن دارد. تفاوت این دو یکسان نیست. یکی برای وقت گذرانی است و دیگری بهینه کردن اوقات. یکی محتوا و پیام دارد و اثرگذار است اما دیگری نه.داستان کوتاه با توجه به ظرف خود که محدود است ، می تواند در کوتاه ترین بازه زمانی با حرفه ای ترین شکل مطلب و پیام را منتقل کند. متاسفانه خود رسانه ها ، ناشران و بسیاری از نویسندگان به سمت رمان می روند و ذائقه مخاطب را رمان می دانند. این مساله یکی از معضلات ادبیات داستانی کشور است.

رمانهایی که فاقد محتوا و جذابیت هستند در طول زمان حذف نمی شوند؟

بسیاری از رمان ها شاخ و برگهای زیادی دارند. بسیاری از فضاها و شخصیت ها می تواند در آنها حذف شود. بسیاری از شخصیت های رمان در حد تیپ باقی می ماند و در واقع شخصیت نیستند. این رمان ها فقط و فقط هدر دادن کاغذ هستند. بعضی از این رمانها 400، 500 صفحه دارند اما چیزی چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ لذت به مخاطب اضافه نمی کنند. در چنین وضعیتی هنر داستان نویسی در امتداد تعداد صفحات و کلمات زیاد باقی می ماند و مخاطب را همراه نمی کند. مخاطب یک سوم رمان را می خواند و می بیند نمی تواند همراه شود و آنرا کنار می گذارد. متاسفانه شاهد افزایش این رمان ها هستیم. این رمانها چیزی ندارد که مخاطب را همراه خود کند. خوانش داستان کوتاه راحت تر است. لذت خواندن وقتی میسر می شود که مخاطب همراه داستان شود و ذهن وی درگیر شود. وقتی داستانی برای مخاطب چالش فکری ایجاد کند ، مخاطب از آن لذت می برد.

آیا داستان های کوتاه همه موفق هستند؟

خیر. بسیاری از آنها حرف و پیامی ندارند. البته منظورم از پیام، شعار نیست. در اینجا نقش ناشر و رسانه ها به وسط می آید که انتخاب درستی کنند. متاسفانه بعضی مواقع رسانه ها، نویسنده هایی که در واقع نویسنده نیستند را بزرگ می کنند. امروزه یک مشکل جدی داریم. یک سری که نویسنده و داستان نویس نیستند کتاب می نویسند و آثارشان به مراتب بیشتر از نویسندگانی که سالهاست قلم می زنند و زحمت می کشند ، دیده می شود و به فروش می رسد.

تبلیغات چه نقشی در دیده شدن کتابهای خوب دارد؟

خوبی و بدی نسبی است. حمایت یک سری رسانه ها به طور زنجیری از این موضوع می تواند باعث دیده شدن برخی از کتابها شود. صفحات مجازی نیز در این زمینه اثرگذار هستند. فضای مجازی کارکردهای مختلف دارد. اگر به شکل مثبت به صفحات مجازی نگاه کنیم ، باید بگوییم که این فضا می تواند در معرفی بسیاری از نویسندگان گمنام که در سراسر کشور زحمت می شکند، نقش داشته باشد. افراد معروف و بازیگران کتاب می نویسند و چاپ می کنند و به خاطر معروفیت، کتابهای آنها سریع به فروش می رسد. این یک جور ظلم به داستان نویسانی است که در شهرهای دور از پایتخت کتاب می نویسد اما کتابشان دیده نمی شود اما کتاب یک بازیگر صرفا به خاطر بازیگر بودنش دیده می شود. رسانه ها باید نویسندگان گمنام و آثار آنها را معرفی کنند. کسانی هستند که می نویسند و قلم و اثر خوبی دارند اما به ناشران بزرگ دسترسی ندارند و رسانه ای هم برای معرفی اثر خود ندارند.

پایان پیام/31


دانلود آهنگ علی زند وکیلی غمگین ترین آهنگ