آیا زندگی را معنایی هست؟«آری گویی به زندگی»

(معنای زندگی از دیدگاه علامه جعفری و متفکران غرب)

نویسنده: عبدالله نصری

ناشر: دفتر نشر فرهنگ معاصر، چاپ اول 1397

496 صفحه، 38000 تومان

****

اگر چه از روزگار آغاز فلسفه در عصر باستان، پرداختن به زندگی یکی از مباحث محوری در آن بوده است. اما انسان آن روزگار بیشتر دغدغه شناخت زندگی از منظر درک چیستی و چگونگی نظام طبیعت را داشت. از این نقطه نظر، چنین انسانی بیشتر به دنبال یافتن راه هایی بود که می‌توانستند ضامن او برای برای رسیدن به سعادت در زندگی باشند. بخصوص در سده های اخیر که با وجود پیشرفت های بسیار علمی و تکنولوژیک نه تنها این سعادت نصیبش نشد، بلکه به واسطه رویداهایی که خود در آن نقش داشت، همچون جنگ، استعمار و... دچار سرخوردگی، شک و یاسی ویرانگر نیز شد.

بروز چنین احوالی باعث شد تا انسان معاصر با سوالاتی درگیر باشد که بیشتر روی معنای زندگی تمرکز داشتند. انسان ذاتا چگونه موجودی است؟ آیا زندگی انسان معنایی دارد یا اینکه پوچ و بی معنی است؟ اگر زندگی معنا دارد آیا این معنا کشف شدنی هست؟ اگر زندگی پوچ است، آیا راهی برای رهایی از این پوچی وجود دارد؟

ظهور و بروز مفاهیمی چون پوچی، معنا باختگی زندگی و از این دست که در ادبیات و هنر مدرن و پست مدرن نیز به کرات شاهد استفاده از آن بوده ایم، ادامه همین مسیر و دغدغه هایی است که بدانها اشاره شد. این مفاهیم و فضای کلی حاکم بر آن به تدریج از طرق مختلف، به کشور ما نیز وارد شده است و نشانه های آن را در داستانها، فیلمها و... می توان سراغ گرفت.

اما برخلاف دیگر کشورها، این مسائل در ایران چندان مورد توجه اهل فلسفه و صاحبان کلام قرار نگرفته است. متاسفانه آنجا هم که بحث فلسفه زندگی مطرح شده بیشتر در چهارچوب فلسفه آفرینش بوده، چنانکه استاد شهید مطهری در بحث «فلسفه زندگی» خود آن را مطرح کرده است.

اما در میان متفکران معاصر علامه محمدتقی جعفری را باید یک استثنا محسوب کرد.چرا که ایشان در آثار خود به بحث «معنا و فلسفه زندگی» توجهی جدی داشته‌اند. بی‌گمان این ویژگی را باید از آن رو ارزیابی کرد که ایشان از جمله معدود اساتید فلسفه‌ای بودند که از حوزه برخاستند، ولی در این وادی تنها به فلسفه اسلامی محدود نمانده و در فلسفه غرب نیز به شکلی باید و شاید غور کرده بودند. علامه جعفری نه تنها با فلاسفه معاصر غرب آشنایی داشتند، بلکه کوشیده بودند سوای نگاه نقادانه به آن، مباحثی را که انسان معاصر با آن درگیر است، در ساحت فلسفه اسلامی نیز مورد بررسی قرار دهند. ایشان علاوه بر سه اثر مستقل در زمینه «معنای زندگی»، در لابلای بسیاری از آثار خود نیز معنای حیات و هدف زندگی را به بحث گذارده که در این اثر به تحلیل و بررسی آن پرداخته شده است. عناوین سه اثر مهم علامه جعفری که حد فاصل دهه چهل تا شصت منتشر شده اند، بدین قرار است:«فلسفه و هدف زندگی»، «ایده آل زندگی و زندگی ایده آل» و «حیات معقول».

کتاب «آری گویی به زندگی» (معنای زندگی از دیدگاه علامه جعفری و متفکران غرب) که به کوشش و قلم عبدالله نصری تالیف و توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است، به همین دغدغه‌ها و رویکردی که علامه جعفری در پرداختن به معنا، هدف و فلسفه زندگی داشته می‌پردازد. نویسنده کتاب، از اساتید نام آشنای دانشگاه است که خود در کسوت شاگردی، محضر علامه جعفری را درک کرده است. علاوه بر این سالها روی اندیشه و کلامِ استاد خود به پژوهش پرداخته که حاصلش تالیفاتی است که از میان آنها می‌توان به «فلسفه آفرینش» اشاره کرد که با ارجاع به نظریات علامه جعفری نوشته شده است.

کتاب «آری گویی به زندگی» در سه بخش نوشته شده است: «معنای زندگی از دیدگاه متفکران غربی»، «معنای زندگی در اندیشه جعفری» و «مقایسه ها». بخش نخست چنان که از عنوانش پیداست، معنای زندگی را از نگاه متفکران غربی مورد توجه قرار داده است. نصری در مقدمه کوتاه اما سودمندش در ابتدای کتاب، نوشته است: «مسئله معنای زندگی از جمله مسائل مهم فلسفه های معاصر است که در دوران جدید ابتدا در فلسفه های اگزیستانس مطرح شد و سپس فیلسوفان تحلیلی به بررسی ابعاد گوناگون آن پرداختند. فیلسوفان گذشته از معنای زندگی بحث نمی کردند، چرا که معناداری زندگی، پیش فرض آنها، و عمده ترین مسائل زندگی مسئله سعادت بود.» بنابراین در بخش نخست نیز معنای زندگی از نگاه متفکران متاخر فلسفه غرب همچون شوپنهاور، نیچه، ویتگنشتاین، کامو، نیکل و... طرح و بررسی شده است.

بخش دوم کتاب به بازخوانی نظریات علامه جعفری درباره زندگی اختصاص یافته است و نویسنده در پانزده فصل به ابعاد مختلف این بحث پرداخته است. پرسش از فلسفه زندگی، علل و ریشه های جستجوی معنا یا هدف، تحلیل یا نقد پوچ گرایی، ویژگی‌های زندگی معنا دار، گذر عمر، وسیله و شئون زندگی، اصول اساسی حیات انسان، حیات طبیعی محض، حیات معقول، مراحل چهارگانه زندگی، دیدگاه های هدف در زندگی، معمای مرگ و.... از جمله عناوین فصول پانزده گانه بخش دوم کتاب هستند.

پایان بخش کتاب نیز بخشی است که از دو فصل تشکیل شده که فصل نخست به مقایسه اندیشه شوپنهاور و علامه جعفری پرداخته شده و در دومی که شکل مفصل تری هم دارد به مقایسه اندیشه نیچه و علامه جعفری پرداخته شده است.

نویسنده کتاب در میان متفکران غربی وزن ویژه ای برای کامو، نیچه و شوپنهاور قائل شده چرا که به زعم او این سه نظریات مهم و تاثیر گذاری در طرح مباحث حیات و زندگی داشته اند. در این میان نیچه از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا نخستین فیلسوفی است که در جهت آری گفتن به زندگی به فلسفه ورزی پرداخت و دیدگاه هایی را مطرح کرد در تقابل با نگاه سلبی شوپنهاور قرار داشت. حسن پژوهشِ نصری در آن است که اگرچه برای مخاطب اهل فن نوشته شده است، اما از زبانی روان برخوردار است که مخاطب غیر متخصص نیز می تواند از بسیاری مباحث مطرح شده در آن سود ببرد. خواننده با مطالعه این کتاب، در جریان فلسفه متاخر غرب قرار می‌گیرد و با دیدگاه های پاره ای از چهره های شاخص فلسفه قاره ای در راستای معنا و فلسفه زندگی آشنا می‌شود. از سوی دیگر مخاطب تصویری ملموس تر از دیدگاها و اندیشه علامه جعفری بدست آورده و در می‌یابد در برابر متفکران غربی، ما نیز صاحب فلسفه و نظریاتی در خور اعتنا هستیم که چه بسا بیش از آن نامهای معروف در غرب، می‌توانند انسان امروز را در فهم فلسفه زندگی و راه و روشی که باید برگزیند، رهنمون باشند.