به گزارش خبرگزاری مهر، پنجاه و دومین عصرانه داستاننویسان رضوی در سهشنبههای بهنشر در قالب سلسله نشستهای تبلیغی-ترویجی «در پناه کلمات» با تجلیل از سعید بابایی نویسنده، تصویرگر و نمایشنامهنویس خراسانی در فروشگاه مرکزی کتاب و محصولات فرهنگی بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) در مشهد برگزار شد.
سعید تشکری نویسنده و مدرس ادبیات داستانی و دراماتیک در این نشست گفت: تاریخ طبیعی ما، کهنسال شدن در ادبیات است. امروزه خیلی ارزان با نوشتن و عمر خود رفتار میکنیم. متاسفانه از امکاناتی که در راستای کمک به نویسنده امروزه فراهم است، نویسندگان جدید استفاده نمیکنند و شاهد یک فقدان انرژی در ادبیات هستیم به این معنا که نویسندگان کنونی اهل تحمیل خود بر شرایط نیستند.
تشکری فقدان «آن» را در نویسندگان جدیدی که پا به عرصه نگارش متون میگذارند، از ضعفهای موجود در ادبیات دانست و گفت: متاسفانه این شور و هیجان نوشتن که در نسل قدیم وجود دارد را در نویسندگان جوان نمیبینیم.
نویسنده رمان «رژیسور» قدم زدن در تاریخ و مطالعه آن را از شرایط اصلی برای نگارش یک داستان دانست و با اشاره به بحث ادبیات شهری گفت: ادبیات شهری ادبیاتی است که اگر آن را از نویسنده بودن یک شهر بگیریم دیگر چیزی باقی نمیماند زیرا ادبیات شهری یک آدرس است در حالیکه اخیرا اکثر داستانهای ما آدرس ندارند و این بیآدرسی یک رنج بزرگ در ادبیات شهری است. حضور نویسنده در اثر و استفاده از خاطراتی که بر او گذشته است، یکی از عوامل جذابیت داستان است، اما نویسندگان جوان در آثار خود حضور ندارند به این معنا که گویا دستوراتی از افق دوری داده میشود که افرادی به عنوان شخصیتهای داستان به روی کاغذ بیایند که از خود واقعی نویسنده به دور اند، وجود خارجی ندارند و قهرمان وجود آنها امکان بروز ندارد.
وی در ادامه گفت: نویسنده باید آرتیست داستانش باشد و این چیزی است که در آثار نویسندگان قدیم به وضوح مشاهده میشود. یکی از ابزارهایی که یک داستان نویس برای نگارش داستان به آنها نیاز دارد، محتواست و قسمت بعدی عناصر گرافیکی داستان است که سبب میشود داستان را به گونهای انتخاب کند که در حجم کم و مینیمالیستی به عرصه داستان ورود کند.
در ادامه سعید بابایی نویسنده، گرافیست و تصویرگر با ارائه طرح درس شهر و داستانهای گرافیکی گفت: برای نگارش یک اثر از همان ابتدا به دنبال تجربه بودم و این تجربه سبب میشد به مرور و در گذشت زمان حس و حال نوشتن به سراغم بیاید. تجربهها و خاطراتی که قرار است به داستان تبدیل شود باید به گونهای پرورانده شود که برای خواننده جذابیت داشته باشد و لزومه این امر این است که در هر حوزهای که به آن وارد میشوید شخصیت خودتان را هم در نگاه بیرونی و هم درونی حفظ کرده باشید.
وی افزود: همه چیز از یک قصه آغاز میشود و در نهایت به یک تصویر و یا داستان ختم میشود و اینگونه است که هر تصویر یک قصهای همراه خود دارد، همچنان که ریتم در داستان از جایگاه ویژهای برخوردار است، باید به گونهای باشد که کشش را در مخاطب ایجاد کند. مطالعه آثار مختلف تاثیر شگرفی بر دید و افزایش اطلاعات نویسنده ایفا میکند و از اینکه بدون خواندن کتاب و تنها با اتکا به اینترنت به دنبال منابع باشیم به مشکل بر میخوریم.
این داستاننویس با اشاره گذری به کارنامه فعالیت هنری خود گفت: سال ۱۳۵۴ به طور اتفاقی به تئاتر علاقهمند و سال ۱۳۵۷ وارد دانشگاه هنرهای دراماتیک شدم، خاطرم هست برای نگارش دیالوگ جدید در یکی از تئاترها به اجبار دیالوگنویسی را فرا گرفتم و بعد از آن ۶ سال در تالار وحدت و تئاتر شهر گریمور بودم. عروسکسازی مدرسه موشها و بعد از آن قصهنویسی درباره عروسکهای مختلف سبب شد به نویسندگی رو بیاورم و در جریان آشنایی با تصویرگران مختلف به نگارش کتابهایی در زمینه تصویرگری پرداختم.
در بخش بعدی این نشست از ۳۰ سال فعالیت حرفه ای سعید بابایی؛ در حوزه نویسندگی و تصویرگری تقدیر شد و نویسندگان جوان داستانهای کوتاه خود را برای حاضران قرائت کردند.
به گزارش خبرگزاری مهر، پنجاه و دومین عصرانه داستاننویسان رضوی در سهشنبههای بهنشر در قالب سلسله نشستهای تبلیغی-ترویجی «در پناه کلمات» با تجلیل از سعید بابایی نویسنده، تصویرگر و نمایشنامهنویس خراسانی در فروشگاه مرکزی کتاب و محصولات فرهنگی بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) در مشهد برگزار شد.
سعید تشکری نویسنده و مدرس ادبیات داستانی و دراماتیک در این نشست گفت: تاریخ طبیعی ما، کهنسال شدن در ادبیات است. امروزه خیلی ارزان با نوشتن و عمر خود رفتار میکنیم. متاسفانه از امکاناتی که در راستای کمک به نویسنده امروزه فراهم است، نویسندگان جدید استفاده نمیکنند و شاهد یک فقدان انرژی در ادبیات هستیم به این معنا که نویسندگان کنونی اهل تحمیل خود بر شرایط نیستند.
تشکری فقدان «آن» را در نویسندگان جدیدی که پا به عرصه نگارش متون میگذارند، از ضعفهای موجود در ادبیات دانست و گفت: متاسفانه این شور و هیجان نوشتن که در نسل قدیم وجود دارد را در نویسندگان جوان نمیبینیم.
نویسنده رمان «رژیسور» قدم زدن در تاریخ و مطالعه آن را از شرایط اصلی برای نگارش یک داستان دانست و با اشاره به بحث ادبیات شهری گفت: ادبیات شهری ادبیاتی است که اگر آن را از نویسنده بودن یک شهر بگیریم دیگر چیزی باقی نمیماند زیرا ادبیات شهری یک آدرس است در حالیکه اخیرا اکثر داستانهای ما آدرس ندارند و این بیآدرسی یک رنج بزرگ در ادبیات شهری است. حضور نویسنده در اثر و استفاده از خاطراتی که بر او گذشته است، یکی از عوامل جذابیت داستان است، اما نویسندگان جوان در آثار خود حضور ندارند به این معنا که گویا دستوراتی از افق دوری داده میشود که افرادی به عنوان شخصیتهای داستان به روی کاغذ بیایند که از خود واقعی نویسنده به دور اند، وجود خارجی ندارند و قهرمان وجود آنها امکان بروز ندارد.
وی در ادامه گفت: نویسنده باید آرتیست داستانش باشد و این چیزی است که در آثار نویسندگان قدیم به وضوح مشاهده میشود. یکی از ابزارهایی که یک داستان نویس برای نگارش داستان به آنها نیاز دارد، محتواست و قسمت بعدی عناصر گرافیکی داستان است که سبب میشود داستان را به گونهای انتخاب کند که در حجم کم و مینیمالیستی به عرصه داستان ورود کند.
در ادامه سعید بابایی نویسنده، گرافیست و تصویرگر با ارائه طرح درس شهر و داستانهای گرافیکی گفت: برای نگارش یک اثر از همان ابتدا به دنبال تجربه بودم و این تجربه سبب میشد به مرور و در گذشت زمان حس و حال نوشتن به سراغم بیاید. تجربهها و خاطراتی که قرار است به داستان تبدیل شود باید به گونهای پرورانده شود که برای خواننده جذابیت داشته باشد و لزومه این امر این است که در هر حوزهای که به آن وارد میشوید شخصیت خودتان را هم در نگاه بیرونی و هم درونی حفظ کرده باشید.
وی افزود: همه چیز از یک قصه آغاز میشود و در نهایت به یک تصویر و یا داستان ختم میشود و اینگونه است که هر تصویر یک قصهای همراه خود دارد، همچنان که ریتم در داستان از جایگاه ویژهای برخوردار است، باید به گونهای باشد که کشش را در مخاطب ایجاد کند. مطالعه آثار مختلف تاثیر شگرفی بر دید و افزایش اطلاعات نویسنده ایفا میکند و از اینکه بدون خواندن کتاب و تنها با اتکا به اینترنت به دنبال منابع باشیم به مشکل بر میخوریم.
این داستاننویس با اشاره گذری به کارنامه فعالیت هنری خود گفت: سال ۱۳۵۴ به طور اتفاقی به تئاتر علاقهمند و سال ۱۳۵۷ وارد دانشگاه هنرهای دراماتیک شدم، خاطرم هست برای نگارش دیالوگ جدید در یکی از تئاترها به اجبار دیالوگنویسی را فرا گرفتم و بعد از آن ۶ سال در تالار وحدت و تئاتر شهر گریمور بودم. عروسکسازی مدرسه موشها و بعد از آن قصهنویسی درباره عروسکهای مختلف سبب شد به نویسندگی رو بیاورم و در جریان آشنایی با تصویرگران مختلف به نگارش کتابهایی در زمینه تصویرگری پرداختم.
در بخش بعدی این نشست از ۳۰ سال فعالیت حرفه ای سعید بابایی؛ در حوزه نویسندگی و تصویرگری تقدیر شد و نویسندگان جوان داستانهای کوتاه خود را برای حاضران قرائت کردند.