رضایت شغلی و آسیب‌های ناشی از انتصابات غیراصولی


رضایت شغلی و آسیب‌های ناشی از انتصابات غیراصولی

رضایت شغلی یا فقدان آن، هم کارکنان و هم سازمان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگر کارکنان رضایت شغلی نداشته باشد، در محل کار عملکرد ضعیف‌تر و در نتیجه بهره‌وری پایین‌تری خواهند داشت، استرس شغلی بیشتری را تجربه خواهند کرد و ترک شغل برای آن‌ها محتمل‌تر خواهد شد. اما عوامل مؤثر بر رضایت شغلی چیست و انتصابات غیراصولی چه تأثیری بر آن می‌گذارد؟

به گزارش فانوس، رضایت شغلی یا فقدان آن، هم کارکنان را به صورت انفرادی و هم سازمان‌ها را به صورت جمعی تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگر کارکنی رضایت شغلی نداشته باشد، در محل کار عملکرد ضعیف‌تر و در نتیجه بهره‌وری پایین‌تری خواهد داشت، استرس شغلی بیشتری را تجربه خواهد کرد و ترک شغل برای او محتمل‌تر خواهد شد. علاوه بر این، بر اساس تحقیقات رضایت شغلی پایین، می‌تواند منجر به تضعیف روحیه و همچنین کاهش حس وفاداری او نسبت به سازمان شود.

رضایت شغلی و آسیب‌های ناشی از انتصابات غیراصولی

عوامل مؤثر بر رضایت شغلی
اما چگونه می‌توان رضایت شغلی بیشتری را تجربه کرد؟ پاسخ این سؤال در ترکیبی از عوامل درونی و عوامل بیرونی یافت می‌شود. عوامل درونی رضایت شغلی نتیجه احساساتی هستند که فرد در رابطه با کار و مسئولیت‌های شغلی خود دارد؛ عوامل بیرونی رضایت شغلی بیشتر با شرایط کاری مانند حقوق و دستمزد، امنیت شغلی و روابط فرد با همکاران و مدیران مرتبط است. در ادامه بر برخی از مهم‌ترین عوامل اشاره می‌شود:

یکی از مفاهیم مرتبط با رضایت شغلی، نوع رابطه و برخوردی است که سازمان با فرد دارد. هر یک از کارکنان می‌خواهند که مورد احترام واقع شوند و از کاری که برای سازمان انجام می‌دهند قدردانی صورت گیرد. سرپرستان معمولاً به همان اندازه که دستورات و خواسته‌های خود را مطرح می‌کنند یا از کار زیردستان ایراد می‌گیرند، قدرانی و احترام را ابراز نمی‌کنند. این موضوع موجب می‌شود فرد احساس کند ارزشمند و محترم نیست و در نتیجه از شغل خود ناراضی خواهد شد.

پرداخت حقوق و مزایای مناسب یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر رضایت شغلی است. کارکنان باید قانع شوند که پرداخت‌ها در سازمان «عادلانه» است، یعنی باید درک کنند که سازمان، کیفیت و کمیت کار هر یک از کارکنان را به صورت منطقی و نظام‌مند جبران می‌کند. این جبران می‌تواند مالی (مانند افزایش حقوق یا ترفیع) یا غیرمالی (مانند تقدیر رسمی از فرد) باشد.
رضایت شغلی و آسیب‌های ناشی از انتصابات غیراصولی
تعهد شغلی یکی از مفاهیم مرتبط با رضایت شغلی است و تحقیقات زیادی نشان داده‌اند که معمولاً به طور متوسط تعداد قابل توجهی از کارکنان، به اندازه کافی به شغل متعهد نیستند. یکی از دلایلی که برای این وضعیت مطرح می‌شود این است که فرد در شغل خود تحت شرایطی قرار می‌گیرد که در آن از مهارت‌ها و توانایی‌های او به درستی استفاده نمی‌شود و نمی‌تواند به خوبی از ظرفیت‌های خود استفاده کند.

حس تعلق خاطر یا مالکیت نیز می‌تواند رضایت شغلی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. زمانی که فرد احساس می‌کند سازمان از آنِ او است، پیوندی احساسی با آن برقرار خواهد کرد و از تلاش‌هایی که در راستای تحقق اهداف سازمان انجام می‌دهد، حس رضایت کسب می‌کند.

رضایت شغلی و آسیب‌های ناشی از انتصابات غیراصولی

رضایت شغلی و آسیب‌های ناشی از انتصابات غیراصولی
یکی از اتفاقاتی که در سازمان‌های کشور ما، به ویژه در سازمان‌های بزرگ و دولتی به کرات رخ می‌دهد، گردش یا چرخش شغلی درون‌سازمانی و بعضاً بین سازمانی است که به نظر می‌رسد به شکل هدف‌مند و راهبردی صورت نمی‌پذیرد. جابه‌جایی کارکنان در بخش‌ها و سمت‌های مختلف با مجموعه وظایف و مسئولیت‌های متفاوت می‌تواند باعث بروز استعدادهای مختلف فرد و بهره‌مند شدن سازمان از نیروی انعطاف‌پذیر چندمهارتی شود، اما لازمه این اتفاق اصولی و کارشناسانه بودن این اقدام است.

اتفاقی که در کشور ما در حال رخ دادن است، بیشتر شبیه به هدررفت استعدادها است که علاوه بر کاهش بهره‌وری کارکنان، موجب نارضایتی شغلی نیز می‌شود. اگر این اقدام بر اساس توانایی‌های فرد در ابعاد مختلف صورت نگیرد، فرد در پست جدید احساس بی‌کفایتی و سرخوردگی می‌کند و در نتیجه نسبت به شغل بی‌ربط جدید نمی‌تواند متعهد باشد. همچنین شخص ممکن است احساس کند این برخورد سازمان به معنای نادیده گرفتن زحماتی است که او در پست قبلی خود کشیده است. بنابراین طبیعی است این اقدام غیرکارشناسانه هم برای سازمان و هم برای فرد آسیب‌زا باشد.

رضایت شغلی و آسیب‌های ناشی از انتصابات غیراصولی

یکی دیگر از اتفاقاتی که در سازمان‌های ایرانی، به ویژه در سازمان‌های بزرگ و دولتی رخ می‌دهد، استفاده از مدیران غیربومی یا اصطلاحاً «پروازی» است. گاهی اوقات تخصص و دانش یا شرایط خاص یک فرد ایجاب می‌کند که در بیش از یک سازمان و بعضاً بیش از یک استان به فعالیت بپردازد. ممکن است اداره‌ای در یک استان به مشکلی برخورده باشد که حل آن فقط از عهده چند متخصص غیربومی برآید. در چنین شرایطی اجتماع محلی و بدنه سازمان می‌پذیرند که انتخاب یک یا چند مدیر غیربومی، شایسته‌سالارانه و به نفع همگان است. اما گاهی اوقات انتصابات به ویژه در موقعیت‌هایی که حساسیت‌برانگیز است، به صورت غیرکارشناسانه صورت می‌گیرد و افراد غیربومیِ نه چندان متخصص در پست‌های مدیریتی منصوب می‌شوند.

چنین اقداماتی روحیه و انگیزه بدنه سازمان را از بین می‌برد. حس تعلق خاطر فرد نسبت به محله، شهر یا استان خود که می‌تواند موجب افزایش رضایت شغلی او شود، در اثر چنین اقداماتی کم‌رنگ خواهد شد و زمینه نارضایتی شغلی را فراهم خواهد کرد. از طرفی از آنجا که این مدیران غیربومی و پروازی معمولاً در رده‌های ارشد سازمان قرار دارند، درک کارکنان از عدالت نظام پرداخت را تضعیف خواهد کرد.

به نظر می‌رسد که راهکار مناسب برای حل این مشکلات، استفاده از نظام مدیریتی شفاف و شایسته‌سالار است که انتصابات را با برنامه‌ریزی صحیح و بر اساس منافع راهبردی خود انجام دهد. همچنین رسیدن به اجماع نظرات نیز می‌تواند راهگشا باشد و جنبه دموکراتیک مدیریت را تقویت کند؛ به طوری که نظر افراد در تصمیم‌سازی‌ها اعمال شود تا از بروز عوامل آسیب‌زای رضایت شغلی جلوگیری کرد.

نویسنده: فرید ناهید

منتخب امروز

تصاویری از روز برفی باب همایون تا مادر ناصرالدین شاه و خواجه‌اش