شب شعر فاطمی مردانه!- فاطمه افشاریان*
تهران- ایرناپلاس- هر کسی که فقط اندکی در فضای شعر و ادبیات نفس کشیده باشد خیلی خوب میداند که در بعضی ایام خاص مناسبتی مثل دهه محرم، دهه فاطمیه، دهه کرامت و روزهای شهادت و ولادت حضرات معصومین، شاعران آیینی در شلوغترین حالت ممکن به سر میبرند.
برای پیگیری برگزاری چند شب شعر آیینی و شعرخوانی در چند محفل ادبی به مشهد رفته بودم. علیرغم تجربیات عینی چندساله فرصت این سفر چند روزه ( که هر روزش بهطور خاص به پیگیری و بررسی اوضاع شعر فاطمی در کشور اختصاص داشت) باعث شد در این موضوع تعمق بیشتری داشته باشم که این امر سؤالات مختلفی را برایم ایجاد میکرد. این یادداشت بهانهای شد که آنها را با شما به اشتراک بگذارم.
اولین چیزی که به ذهن میرسد نکتهای است که در اکثر نقدها و یادداشتها پیرامون شعر فاطمی به چشم میخورد و آن هم عدم استفاده کافی و مطلوب از ظرفیتهای گسترده شعر فاطمی است. با گذشت چهل سال از عمر انقلاب اسلامی و در پی آن، پررنگتر شدن شعر و ادبیات و بهطور خاص شعر آیینی، به نظر میرسد هنوز هم آنطور که باید به شعر فاطمی پرداخته نشده است و دلیل اصلی آن هم گستردگی ظرفیتهای آن است. اما با این حال، با ورود طیف جدیدی از شاعران جوان و خلاق که علاوهبر بهرهگیری از تجربیات اساتید و پیشکسوتان این عرصه، خلاقیتهای جدیدی را وارد فضای شعر فاطمی کردهاند، شعر فاطمی در این چند سال اوضاع بهتری دارد، هرچند که هنوز هم جای کار بسیار است.
به نظر میرسد باید کمی از فضای معمول این حوزه مثل پرداختن به ماجرای در و دیوار، فدک و... که بیشتر به آن پرداخته شده، فاصله گرفت و زوایای پنهان قصه را کشف کرد. مخاطب امروز ما تحصیل کرده است، اهل مطالعه است و اطلاعات خوبی دارد؛ پس نیازی نیست قصه را مو به مو برایش منظوم کنیم و بخوانیم. مخاطب امروز ما به دنبال اشاره است نه تعریف و به دنبال خیالات و ابتکارات شاعرانه و زوایای پنهان داستان است، نه ارائه یک ظاهر معمولی. شاید کمی ابتکار عمل در زاویه دید و به پرواز درآوردن خیال (البته در چهارچوب مشخص) و مطالعه بیشتر و دقیقتر در این حوزه باعث شود کمی بیشتر از ظرفیتهای این شعر بهره بگیریم.
هیچوقت فراموش نمیکنم روزی که شعر معروف فاطمی استاد غلامرضا سازگار را خواندم: ای مدینه، ای همه سوز و گداز/ ای شب تاریک صحرای حجاز. یک مثنوی طولانی با ابیاتی درخشان مثل: گویی آن شب مخفی از چشم همه/ هم علی تشییع شد هم فاطمه. یا آنجا که میگوید: شاخه یاست اگر بشکسته بود/ دستهای باغبانت بسته بود. گرچه این شعر از پنجره کاملاً احساسی به داستان نگاه کرده، اما رسالتش را به نحو احسن به انجام رسانده و چنان با احساس مخاطب بازی میکند که هنوز که هنوز است غم و اندوهش را در قلبم احساس میکنم.
هرچند به نظر من شعر فاطمی باید ترکیبی از حماسه و احساس باشد، اما حتی اگر فقط به یکی از اینها هم میپردازیم حداقل خوب بپردازیم و رسالت شعر را بهخوبی ارائه کنیم.
نکته دیگری که در این چند سال توجه مرا جلب کرد، عدم دعوت از بانوان شاعر و در پی آن، عدم حضور آنها در برخی کنگرهها و شب شعرهای فاطمی بود. برخی بر این عقیدهاند که شعر بانوان و آقایان به لحاظ کیفی با هم برابری نمیکند و من از مخالفان سرسخت این عقیدهام. اما به فرض آنکه اینطور هم باشد، این نکته را باید مد نظر قرار داد که حضرت زهرا (سلام اللهعلیها) یک بانو بودند و قطعاً یک بانو خیلی بیشتر مصائب ایشان را میفهمند. این داستان درباره حضرت زینب(س)، حضرت معصومه(س)، حضرت نرجس خاتون و... هم صدق میکند. به همین دلیل من فکر میکنم روایتگری یک بانوی شاعر از مصائب این بزرگان بهمراتب تأثیرگذارتر خواهد بود. در حالی که ما بارها شاهد این بودیم که شب شعر فاطمی در شهرهای مختلف برگزار شده، ولی حتی یک بانوی شاعر هم در آن شعرخوانی نداشته است. شب شعر فاطمی با 9 یا 10 شاعر آقا برگزار شده است.
حضور پررنگتر خانمها در فضای شعر یکی از دستاوردهای ادبی انقلاب اسلامی بود. این روال باید با همین قوت ادامه پیدا کند. کنگرهها و شب شعرهای فاطمی با حضور بانوان شاعر میتواند به تعالی این راه کمک کند.
حالا که فکر میکنم نکتهها و ضعفهای شعر فاطمی امروز ما بسیار است. ادامه این یادداشت بماند برای زمانی دیگر، شاید میلاد حضرت زهرا (س)، شاید فاطمیه سال آینده یا مناسبتی دیگر...
* شاعر
*اداره کل اخبار چند رسانه ای*