حق با اخلاق است


حق با اخلاق است

شهرآرا آنلاین (../../) - امیری| جایگاه اخلاق در دین...


شهرآرا آنلاین - امیری| جایگاه اخلاق در دین به‌ویژه در شریعت، محور سخنان سید محمدعلی ایازی، قرآن‌پژوه معاصر، بود که در مراسم شب قدر هم‌زمان با شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در کانون بعثت اخلاق بیان شد. در این مراسم که رئیس شورای شهر، شهردار مشهد و جمعی از چهره‌های سیاسی و فرهنگی شهر نیز حضور داشتند، حجت‌الاسلام ایازی به بیان نسبت میان معارف یعنی عقاید، اخلاق و احکام پرداخت و در طول مراسم این موضوع را برای حاضران روشن کرد که کدام‌یک از این‌ها اصل هستند و کدام فرع.

﷯ اخلاقیات، گوهر دین

استادیار دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی در ابتدای سخنانش به کتاب «جواهرالقرآن» ابوحامد غزالی گریزی زد که موضوعات قرآن را به موضوعاتی اصلی و فرعی تقسیم کرده است. به گفته این قرآن‌پژوه، حتی عده‌ای از عالمان آیات را به ٢ دسته آیات افضل و آیات فاضل تقسیم‌بندی کرده‌اند و این موضوع در خود قرآن هم مشهود است، به‌گونه‌‌ای که در آیه ٧ سوره آل‌عمران سخن از آیات محکم و آیات متشابه به میان آمده است.

ایازی با بیان اینکه فقیهان و متکلمان بیشتر روی آیات اعتقادی تکیه دارند و به ظاهر دین توجه می‌‌کنند موضوع را از زاویه‌ای دیگر بررسی کرد: مدعای من این است که اخلاق پایه دین است. گرچه امروز در تصور عمومی و جامعه دینی بیشتر به شریعت توجه می‌شود و یا از احکام و صورت احکام صحبت می‌کنند اما به نظر من فقه، خادم اخلاق است. حتی آیات اعتقادی در راستای به ثمررساندن اخلاقیات آمده‌اند. به باور من گوهر دین در رسیدن به اخلاقیات پدیدار می‌شود. جامعه‌ای که در آن شریعت رعایت شود اما اخلاقیات نمود نداشته باشد، دینی نیست، بلکه جامعه وقتی می‌تواند دینی و انسانی باشد که اخلاق در آن اولویت داشته باشد، چراکه رشد، تکامل و توسعه انسانی در سایه اخلاق ایجاد می‌شود.

به گفته حجت‌الاسلام ایازی گرچه هنوز نظریه‌پردازی جدی روی موضوع مطالعاتی‌اش صورت نگرفته است اما جزو دغدغه‌های متفکران معاصر در دهه‌های اخیر بوده است: به نظر استاد مطهری عدالت، اصل حاکم بر فقه است. یعنی در اعتقادات اگر چیزی تفسیر کردیم که خلاف عدالت بود، معلوم می‌شود تفسیر ما غلط بوده است. استدلالش هم این است که عدالت به عنوان یک اصل اخلاقی در سلسله علل قرار دارد.

ایازی برای روشن شدن ابعاد موضوع درباره مفهوم اخلاق، آموزه‌های اخلاقی و شریعت توضیحاتی داد و پس از نشان دادن جایگاهشان به بیان تعارض‌های میان آن‌ها پرداخت.

او در ابتدا تعریفی از اخلاق ارائه داد و سپس آن را دسته‌بندی کرد: اخلاق به معنای آراستگی انسان به فضائل و دور شدن از زشتی‌ها و بدی‌هاست. اخلاق با این تعریف در حوزه فردی و اجتماعی بحث می‌کند. در حوزه فردی مثلا می‌توانیم بگوییم کسی که خویشتن‌دار و بردبار است اخلاق دارد. در حقیقت چنان‌که بر اساس سلامت اجزای بدن انسان می‌توانیم تعریفی از سلامت جسمانی او داشته باشیم باید بگوییم از نظر معنوی نیز انسانی سالم است که دارای فضائل و روحیاتی متوازن باشد. چنین انسانی مغرور نیست، اهل گذشت است، انسانی پویا و تلاشگر است، نامنظم نیست و... . همین شب‌های قدر نمونه خوبی است برای اینکه بگوییم انسان می‌آید تا برنامه‌ای منظم برای یک سالش ببندد. برای اینکه فکر کند می‌خواهد چه کند؟ و این‌ها در حوزه اخلاق فردی قرار می‌گیرند. در حوزه اجتماعی نیز بخشی از اخلاق به اخلاق فردی برمی‌گردد و بخشی به اوضاع و احوال اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه؛ مثلا وقتی درباره درگیری‌های بین انسان‌ها می‌شنویم باید به این نکته توجه کنیم که بخشی از آن معضل به شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی مربوط است و بخشی هم با رعایت نکردن اخلاقیات فردی به وجود می‌آید. از زاویه‌ای دیگر انسان‌هایی که اهل گذشت و ایثار باشند، ثروت، راحتی و آرامش خودشان را در اختیار خانواده و یا جامعه قرار دهند اخلاق اجتماعی را رعایت کرده‌اند؛ بنابراین آن مدیری که تلفنش را خاموش می‌کند تا پاسخ دیگران را ندهد از این اخلاق اجتماعی بهره‌ای نبرده است.

بر اساس سخنان این قرآن‌پژوه مرتبه بالاتر اخلاق اجتماعی اخلاق سیاسی است. به گفته ایازی مدیران و مسئولان جامعه‌ وقتی مخالف خودشان را به رسمیت می‌شناسند به آن معناست که فضیلت اخلاقی دارند: اگر مدیری بر مخالف خود درود فرستاد یعنی فضیلت اخلاقی را در خودش و تشکیلاتش به وجود آورده است، اما مدیری که می‌گوید من مخالف خودم را نمی‌شناسم، اخلاق سیاسی را رعایت نمی‌کند؛ برای همین است که امروز احزاب برای هم تهدید هستند و نه فرصت.

وی دربخش دیگری از سخنانش با اشاره به اخلاق سیاسی امیرالمؤمنین(ع) اظهار کرد: در حد اطلاعات خودم حاکمی را سراغ ندارم که در خطبه‌های نماز از مردم خواهش کند تا از او انتقاد کنند و به مردم گوشزد کند آن انتقاد افزون بر آنکه حق آن‌هاست، باید انجام شود.

﷯ شریعت نقطه مقابل اخلاق

این قرآن‌پژوه در ادامه ۴ دسته احکام تکلیف، احکام حقوقی، احکام کیفری و احکام اخلاقی را نام برد و یادآور شد هرکدام از آن‌ها جنبه‌های فردی و اجتماعی خودشان را دارند.

ایازی در پاسخ به این سؤال که اکنون کدام‌یک از این حوزه معارف یعنی شریعت و اخلاق اهمیت بیشتری دارند به متون دینی و قرآن اشاره و تصریح کرد: قرآن کریم در آیات فراوانی صریحا و تلویحا از اخلاق در حکم سخن می‌گوید.

به گفته ایازی در حقیقت این ارجح بودن زمانی مطرح می‌شود که شریعت و اخلاق در تعارض با هم قرار می‌گیرند: یک جاهایی هست که از طرفی حقوق افراد مطرح می‌شود و تکالیفی که نسبت به هم دارند و از سوی دیگر موضوع اخلاق و گذشت پیش کشیده می‌شود.

دراینجا با ترجیح دادن اخلاق می‌توان مشکل را حل کرد. در حوزه حقوق شهروندی هم این مسئله بسیار پیش می‌آید که باید بتوانیم تشخیص دهیم در آن موقعیت کدام اصل است و کدام فرع؛ همچنین در یک جامعه باید تشخیص دهیم که نگاه فقیهانه به حکومت داشته باشیم یا نگاه اخلاقی. یک جامعه شریعتمدار را بپسندیم یا جامعه‌ای اخلاقی؛ این درحالی است که باید به این نکته توجه کنیم که جامعه شریعتمدار دنبال نتیجه نیست اما غایت جامعه اخلاقی ارزشمند است.

﷯ حق با اخلاق است

حجت‌الاسلام ایازی در پایان و پس از بیان مصداق‌هایی از قرآن کریم سخنانش را جمع‌بندی کرد: در حوزه دین، اجتماع، برنامه‌ریزی و حقوق شهروندی انسان باید یک نوع گرایش اخلاقی آگاهانه را انتخاب کند؛ به طور کلی در نسبت میان آموزه‌های دینی، اصل و اساس با اخلاق است و اگر جایی بین شریعت و اخلاق تعارض به وجود آمد، حق با اخلاق است.



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

عکس پروفایل روز مادر _ عکس نوشته مادرانه