به گزارش خبرنگار مهر، تیم ملی تکواندو ایران بیست و چهارمین دوره رقابتهای قهرمانی جهان را با شکست و ناکامی پشت سرگذاشت. کسب دو مدال نقره، یک برنز و ایستادن در خانه دوازدهم جدول رده بندی، یعنی شکستی تلخ در سال قبل از المپیک، در این خصوص با حسن ملکی سرمربی پیشین تیم ملی تکواندو در خصوص دلایل ثبت این نتیجه ضعیف گفتگو کردیم.
حسن ملکی به خبرنگار مهر گفت: نتایجی که در رقابتهای قهرمانی جهان به میزبانی منچستر رقم خورد برای کادر فنی و مدیران فدراسیون هم راضی کننده بود و در این مدت دوستان منتقد مطالبی را بیان کردند که مسئولان فدراسیون هم مطالبی را در توجیه این نتایج ضعیف ارائه نمودند. بنده سعی کردم زمانی از اتمام مسابقات بگذرد تا بتوانم بدون تعصب و به دور از احساسات در این مورد اظهار نظر کنم.
صادر نشدن روادید را بزرگ جلوه دادند
وی افزود: آنچه مسلم است اینکه برای موفقیت در هر کاری میبایست، ابزار آن وجود داشته باشد و سپس برای آن برنامه ریزی کرد و به مرحله اجرا در آورد. بنابراین باید دید که آیا ابزار لازم برای آماده سازی تیم ملی مهیا بود و این نتایج حاصل گردید یا خیر. تا آنجا که بنده مطلع هستم مسابقات انتخابی بر اساس عدالت و با شفافیت خاصی انجام و بهترین نفرات برای عضویت تیم ملی گزینش شده و تمرینات نیز بر اساس طراحی تمرین که از قبل انجام شده بود زیر نظر کادر فنی برگزار شد. پس چرا نتایج مورد قبول جامعه تکواندو قرار نگرفت و به قولی بدترین نتایج دو دهه اخیر تکواندو رقم خورد؟
ملکی ادامه داد: بزرگترین چالش از منظر مدیران و کادر فنی تیم ملی قبل از شروع مسابقات عدم صدور روادید از جانب کشور برگزار کننده یعنی انگلستان بود! اما آیا واقعاً اینگونه بوده؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند مدیران فدراسیون با تصور اینکه موفق به کسب نتیجه مورد قبول جامعه تکواندو نشوند، این چالش را دستاویز قرار داده و به نوعی با بزرگ نمایی صادر نشدن روادید، فرار رو به جلو کرده تا در صورت عدم کسب نتیجه خود را طلبکار جلوه دهند و ظاهراً چنین کردند.
طرح یک سوال مهم
این کارشناس تکواندو با طرح این سوال که چرا درباره امتیازی که فقط به ایران تعلق گرفت حرفی در میان نیست؟ اظهار داشت: اینکه هادی پور عزیز پس از اتمام وزن کشی به منچستر میرسد و به گفته سرمربی محترم تیم ملی با اسرار ایشان و جناب پولادگر مسئولین برگزاری مسابقات موافقت میکنند ایشان روز بعد وزن کشی کند امتیاز ویژه ای است که به هیچ کشوری تعلق نگرفته است. من به یاد دارم در سال ۸۰ که بنده سرمربی تیم پرسپولیس بودم تیم ما با مشقت فراوان نیم ساعت پس از اتمام وزنکشی به سالن مسابقات رسید و هرچه اصرار کردیم اجازه وزن کشی به ما ندادند در حالی که ما گناهکار نبودیم و قطار دیگری وجود نداشت که ما زودتر حرکت کنیم. این مورد را برای نمونه عرض میکنم تا بدانیم فدراسیون ما هم حاضر نبوده و نیست حتی به تیمهای خودی چنین امتیازی بدهد.
مربیان بین المللی خروجی ندارند
سرمربی پیشین تیم ملی ادامه داد: زمانیکه جناب آقای عسگری به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب و مشغول به کار شد در مسابقات قهرمانی آسیا نایب قهرمان و در بازیهای آسیایی جاکارتا با کسب دو مدال طلا و یک نقره و یک برنز به مقام قهرمانی رسیدند. آنچه حائز اهمیت است اینکه متأسفانه تکواندو کشور به قدری کوچک شده است که دو مدال طلا و یک نقره حاصل دسترنج مربی گمنامی است که در یک شهرستان کوچک با جان و دل و از روی علاقه بهترین قهرمانان را تحویل میدهد در حالی که فدراسیون تکواندو بالغ بر بالای ۱۰۰۰ مربی بین المللی دارد اما هیچ خروجی بین المللی وجود ندارد.
تیم فلاحی راد قهرمان بازیها شد
وی افزود: در واقع تیم تکواندو استاد فلاحی راد به این عنوان دست یافته که البته باید به این استاد عزیز و شاگردان غیرتمندش تبریک گفت. اما آنچه منتقدین در ارتباط با عدم مدیریت در رأس فدراسیون عنوان مینمایند دقیقاً در اینجا آشکار میشود که چرا تکواندو کشور به چنین روزی دچار شده که نمیتواند از پشتوانه خوبی برخوردار باشد. البته به قول منتقدین مسئولین استعدادیابی میکنند تا آنها را نابود کنند. فرزان عاشورزاده و ابوالفضل یعقوبی نمونههای بارز آن هستند. قهرمانانی که خیلی زود ظهور کردند و متأسفانه در جوانی دچار افول شدند.
ملکی ادامه داد: نمونه دیگر اینکه سرمربی محترم تیم ملی اعلام مینماید از هشت عضو تیم ملی پنج نفر آنان برای اولین بار است که در مسابقات جهانی شرکت میکنند. سوال این است که چرا تکواندویی که مدعی قهرمانی جهان است باید اعضایش فاقد تجربه باشند؟ چرا در سالهای گذشته پشتوانه سازی مناسب صورت نگرفته است؟ بعد از مسابقات جهانی ۲۰۱۷ «موجو» مهدی بی باک سرمربی محترم تیم ملی میفرمایند در وزن هشتم هیچ بازیکنی ندارم که جایگزین سجاد مردانی نمایم و مجبورم از ایشان استفاده کنم آیا این فاجعه نیست؟
خروجی لیگ چیست؟
سرمربی پیشین تیم ملی ادامه داد: یکی از مواردی که فدراسیون نشینان به آن افتخار میکنند و آن را بزرگ جلوه میدهند و سند افتخار خود میدانند برگزاری منظم لیگ در ردههای سنی مختلف است و مدعی بوده و هستند که از دل لیگ میتوان پشتوانه سازی کرد اما سوال این است کدام پشتوانه؟ شما به کشورهای کره جنوبی، روسیه، چین، انگلیس و… توجه کنید آیا این کشورها لیگ دارند؟ پس چگونه است که آنها از نظر رتبه بندی در مسابقات جهانی بالاتر از ما قرار میگیرند؟ این لیگ چه فایدهای میتواند داشته باشد؟ آیا این موارد به مدیریت سنتی و نخ نمای فدراسیون مربوط نمیشود؟
چرا کسی دعوت عسگری را قبول نکرد؟
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بنا نداشتم وارد حیطه فنی تیم ملی شوم. زیرا از زمانیکه آقای عسگری مسئولیت فنی تیم ملی را عهده دار شدند هرگز از ایشان انتقاد نکردم. تمایل داشتم ایشان با فراغ بال و به دور از هرگونه هیاهو و حاشیهای فعالیت نمایند و موفق گردند و در این راه مورد هجمه بسیاری از دوستان چه در صفحه شخصی و یا اجتماعی قرار گرفتم.
ملکی ادامه داد: ایشان در مصاحبه اخیرشان به مواردی اشاره فرمودند که قدری قابل تأمل است. وی عنوان کرده بارها از منتقدین دعوت کردم به اردو بیایند و نقطه نظراتشان را اعلام نمایند اما هیچکس نیامد. این درست نقطهای است که ایشان باید بیشتر بدان توجه نمایند که چرا نیامدند؟! دوست عزیز دعوت شما همانند مثلی میماند که یک آدم زورگو شخصی را از منزلش بیرون کند و کس دیگری را جایگزین نماید و حال آن شخص از مظلوم بخواهد او را راهنمایی کند که چگونه در آن منزل بخوبی زندگی کند. آیا این شدنی است؟ در ضمن به قول رئیس محترم فدراسیون تعداد منتقدین از انگشتان یک دست تجاوز نمیکند آیا بهتر نبود شخصاً با منتقدین تماس میگرفتید و از آنان دعوت می کردید. آیا اینگونه مؤدبانه و محترمانه تر نبود؟
زنگ خطر قبل از المپیک
در انتها خدمت مدیران محترم فدراسیون تکواندو عرض میکنم همچنانکه شما به راحتی به پیشکسوتان، قهرمانان و مربیانی که با زحمات فراوان شاگرد پرورش میدهند ظلم کرده و حق آنها را تضییع میکنید در جای دیگر با شما چنین میکنند. پس آه و ناله برای چه؟ من مطمئن هستم تا زمانیکه مدیران فعلی بر مسند کار هستند تیم ملی هرگز و هرگز موفق نخواهد شد. این یک هشدار جدی و زنگ خطری است که قهرمانان ملی پوش ما از طریق رنکینگ حداکثر با یک نفر و شاید یک نفر هم از طریق سهمیه قارهای موفق به حضور در المپیک شوند و این به کادر فنی فعلی و گذشته و آینده و قهرمانان تکواندو ارتباط ندارد. زیرا آه و نفرین بسیاری پشت آن است. آه و ناله کسانی که مورد ظلم واقع شدهاند و خداوند وعده داده که از حق خود خواهد گذشت اما از حق الناس نخواهد گذشت.
میگویند اگر خواستید کشوری را نابود کنید نیازی به لشگر کشی و… نیست بلکه کافی است کارهای کوچک را به آدمهای بزرگ و کارهای بزرگ را به آدمهای کوچک بدهید تا به دست خود کشورشان را نابود کنند. حال حکایت فدراسیون تکواندو به اینگونه است که در سالهای اخیر با آن روبرو هستیم.
به گزارش خبرنگار مهر، تیم ملی تکواندو ایران بیست و چهارمین دوره رقابتهای قهرمانی جهان را با شکست و ناکامی پشت سرگذاشت. کسب دو مدال نقره، یک برنز و ایستادن در خانه دوازدهم جدول رده بندی، یعنی شکستی تلخ در سال قبل از المپیک، در این خصوص با حسن ملکی سرمربی پیشین تیم ملی تکواندو در خصوص دلایل ثبت این نتیجه ضعیف گفتگو کردیم.
حسن ملکی به خبرنگار مهر گفت: نتایجی که در رقابتهای قهرمانی جهان به میزبانی منچستر رقم خورد برای کادر فنی و مدیران فدراسیون هم راضی کننده بود و در این مدت دوستان منتقد مطالبی را بیان کردند که مسئولان فدراسیون هم مطالبی را در توجیه این نتایج ضعیف ارائه نمودند. بنده سعی کردم زمانی از اتمام مسابقات بگذرد تا بتوانم بدون تعصب و به دور از احساسات در این مورد اظهار نظر کنم.
صادر نشدن روادید را بزرگ جلوه دادند
وی افزود: آنچه مسلم است اینکه برای موفقیت در هر کاری میبایست، ابزار آن وجود داشته باشد و سپس برای آن برنامه ریزی کرد و به مرحله اجرا در آورد. بنابراین باید دید که آیا ابزار لازم برای آماده سازی تیم ملی مهیا بود و این نتایج حاصل گردید یا خیر. تا آنجا که بنده مطلع هستم مسابقات انتخابی بر اساس عدالت و با شفافیت خاصی انجام و بهترین نفرات برای عضویت تیم ملی گزینش شده و تمرینات نیز بر اساس طراحی تمرین که از قبل انجام شده بود زیر نظر کادر فنی برگزار شد. پس چرا نتایج مورد قبول جامعه تکواندو قرار نگرفت و به قولی بدترین نتایج دو دهه اخیر تکواندو رقم خورد؟
ملکی ادامه داد: بزرگترین چالش از منظر مدیران و کادر فنی تیم ملی قبل از شروع مسابقات عدم صدور روادید از جانب کشور برگزار کننده یعنی انگلستان بود! اما آیا واقعاً اینگونه بوده؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند مدیران فدراسیون با تصور اینکه موفق به کسب نتیجه مورد قبول جامعه تکواندو نشوند، این چالش را دستاویز قرار داده و به نوعی با بزرگ نمایی صادر نشدن روادید، فرار رو به جلو کرده تا در صورت عدم کسب نتیجه خود را طلبکار جلوه دهند و ظاهراً چنین کردند.
طرح یک سوال مهم
این کارشناس تکواندو با طرح این سوال که چرا درباره امتیازی که فقط به ایران تعلق گرفت حرفی در میان نیست؟ اظهار داشت: اینکه هادی پور عزیز پس از اتمام وزن کشی به منچستر میرسد و به گفته سرمربی محترم تیم ملی با اسرار ایشان و جناب پولادگر مسئولین برگزاری مسابقات موافقت میکنند ایشان روز بعد وزن کشی کند امتیاز ویژه ای است که به هیچ کشوری تعلق نگرفته است. من به یاد دارم در سال ۸۰ که بنده سرمربی تیم پرسپولیس بودم تیم ما با مشقت فراوان نیم ساعت پس از اتمام وزنکشی به سالن مسابقات رسید و هرچه اصرار کردیم اجازه وزن کشی به ما ندادند در حالی که ما گناهکار نبودیم و قطار دیگری وجود نداشت که ما زودتر حرکت کنیم. این مورد را برای نمونه عرض میکنم تا بدانیم فدراسیون ما هم حاضر نبوده و نیست حتی به تیمهای خودی چنین امتیازی بدهد.
مربیان بین المللی خروجی ندارند
سرمربی پیشین تیم ملی ادامه داد: زمانیکه جناب آقای عسگری به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب و مشغول به کار شد در مسابقات قهرمانی آسیا نایب قهرمان و در بازیهای آسیایی جاکارتا با کسب دو مدال طلا و یک نقره و یک برنز به مقام قهرمانی رسیدند. آنچه حائز اهمیت است اینکه متأسفانه تکواندو کشور به قدری کوچک شده است که دو مدال طلا و یک نقره حاصل دسترنج مربی گمنامی است که در یک شهرستان کوچک با جان و دل و از روی علاقه بهترین قهرمانان را تحویل میدهد در حالی که فدراسیون تکواندو بالغ بر بالای ۱۰۰۰ مربی بین المللی دارد اما هیچ خروجی بین المللی وجود ندارد.
تیم فلاحی راد قهرمان بازیها شد
وی افزود: در واقع تیم تکواندو استاد فلاحی راد به این عنوان دست یافته که البته باید به این استاد عزیز و شاگردان غیرتمندش تبریک گفت. اما آنچه منتقدین در ارتباط با عدم مدیریت در رأس فدراسیون عنوان مینمایند دقیقاً در اینجا آشکار میشود که چرا تکواندو کشور به چنین روزی دچار شده که نمیتواند از پشتوانه خوبی برخوردار باشد. البته به قول منتقدین مسئولین استعدادیابی میکنند تا آنها را نابود کنند. فرزان عاشورزاده و ابوالفضل یعقوبی نمونههای بارز آن هستند. قهرمانانی که خیلی زود ظهور کردند و متأسفانه در جوانی دچار افول شدند.
ملکی ادامه داد: نمونه دیگر اینکه سرمربی محترم تیم ملی اعلام مینماید از هشت عضو تیم ملی پنج نفر آنان برای اولین بار است که در مسابقات جهانی شرکت میکنند. سوال این است که چرا تکواندویی که مدعی قهرمانی جهان است باید اعضایش فاقد تجربه باشند؟ چرا در سالهای گذشته پشتوانه سازی مناسب صورت نگرفته است؟ بعد از مسابقات جهانی ۲۰۱۷ «موجو» مهدی بی باک سرمربی محترم تیم ملی میفرمایند در وزن هشتم هیچ بازیکنی ندارم که جایگزین سجاد مردانی نمایم و مجبورم از ایشان استفاده کنم آیا این فاجعه نیست؟
خروجی لیگ چیست؟
سرمربی پیشین تیم ملی ادامه داد: یکی از مواردی که فدراسیون نشینان به آن افتخار میکنند و آن را بزرگ جلوه میدهند و سند افتخار خود میدانند برگزاری منظم لیگ در ردههای سنی مختلف است و مدعی بوده و هستند که از دل لیگ میتوان پشتوانه سازی کرد اما سوال این است کدام پشتوانه؟ شما به کشورهای کره جنوبی، روسیه، چین، انگلیس و… توجه کنید آیا این کشورها لیگ دارند؟ پس چگونه است که آنها از نظر رتبه بندی در مسابقات جهانی بالاتر از ما قرار میگیرند؟ این لیگ چه فایدهای میتواند داشته باشد؟ آیا این موارد به مدیریت سنتی و نخ نمای فدراسیون مربوط نمیشود؟
چرا کسی دعوت عسگری را قبول نکرد؟
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بنا نداشتم وارد حیطه فنی تیم ملی شوم. زیرا از زمانیکه آقای عسگری مسئولیت فنی تیم ملی را عهده دار شدند هرگز از ایشان انتقاد نکردم. تمایل داشتم ایشان با فراغ بال و به دور از هرگونه هیاهو و حاشیهای فعالیت نمایند و موفق گردند و در این راه مورد هجمه بسیاری از دوستان چه در صفحه شخصی و یا اجتماعی قرار گرفتم.
ملکی ادامه داد: ایشان در مصاحبه اخیرشان به مواردی اشاره فرمودند که قدری قابل تأمل است. وی عنوان کرده بارها از منتقدین دعوت کردم به اردو بیایند و نقطه نظراتشان را اعلام نمایند اما هیچکس نیامد. این درست نقطهای است که ایشان باید بیشتر بدان توجه نمایند که چرا نیامدند؟! دوست عزیز دعوت شما همانند مثلی میماند که یک آدم زورگو شخصی را از منزلش بیرون کند و کس دیگری را جایگزین نماید و حال آن شخص از مظلوم بخواهد او را راهنمایی کند که چگونه در آن منزل بخوبی زندگی کند. آیا این شدنی است؟ در ضمن به قول رئیس محترم فدراسیون تعداد منتقدین از انگشتان یک دست تجاوز نمیکند آیا بهتر نبود شخصاً با منتقدین تماس میگرفتید و از آنان دعوت می کردید. آیا اینگونه مؤدبانه و محترمانه تر نبود؟
زنگ خطر قبل از المپیک
در انتها خدمت مدیران محترم فدراسیون تکواندو عرض میکنم همچنانکه شما به راحتی به پیشکسوتان، قهرمانان و مربیانی که با زحمات فراوان شاگرد پرورش میدهند ظلم کرده و حق آنها را تضییع میکنید در جای دیگر با شما چنین میکنند. پس آه و ناله برای چه؟ من مطمئن هستم تا زمانیکه مدیران فعلی بر مسند کار هستند تیم ملی هرگز و هرگز موفق نخواهد شد. این یک هشدار جدی و زنگ خطری است که قهرمانان ملی پوش ما از طریق رنکینگ حداکثر با یک نفر و شاید یک نفر هم از طریق سهمیه قارهای موفق به حضور در المپیک شوند و این به کادر فنی فعلی و گذشته و آینده و قهرمانان تکواندو ارتباط ندارد. زیرا آه و نفرین بسیاری پشت آن است. آه و ناله کسانی که مورد ظلم واقع شدهاند و خداوند وعده داده که از حق خود خواهد گذشت اما از حق الناس نخواهد گذشت.
میگویند اگر خواستید کشوری را نابود کنید نیازی به لشگر کشی و… نیست بلکه کافی است کارهای کوچک را به آدمهای بزرگ و کارهای بزرگ را به آدمهای کوچک بدهید تا به دست خود کشورشان را نابود کنند. حال حکایت فدراسیون تکواندو به اینگونه است که در سالهای اخیر با آن روبرو هستیم.