جنگ نمی شود
رامین مهمانپرست - سخنگوی پیشین وزارت خارجه
آرمان- در رویکرد ایالات متحده در قبال ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی نکات مهمی وجود ندارد. مقامات آمریکا از موضع فشار و تهدید با جمهوری اسلامی برخورد کرده و تلاش داشتهاند ایران را وادار به تبعیت از سیاستهای آمریکا در منطقه کنند. آنها معمولا از پیشنهادهای آشتیجویانه و صلحطلبانه به عنوان تاکتیکی برای اقناع افکار عمومی استفاده میکردند تا ایران مجبور شود تن به مذاکره یا سازش با آمریکا دهد و هیچ وقت نیات آنها برای رفتار محترمانه با جمهوری اسلامی ایران در واقعیت تجلی نیافت. شاید هم علت ناکامی مقامات آمریکایی در برقراری رابطه سالم با ایران در همین نکته نهفته است که آنها فکر میکنند ایران نیز مانند سایر کشورها در مقابل تهدید و زورگویی سر تسلیم فرود خواهد آورد و در نهایت با افزایش فشارها راضی خواهد شد که به آمریکا تسلیم شود. آنها مشخصا در مناطق مختلفی از جهان و در مقابل بسیاری از کشورها با این راهبردها نتیجه گرفتهاند اما مشکلشان این است که به تفاوتهای ایران و این کشورها توجهی نمیکنند. ایران با فرهنگ و تاریخی چند هزارساله را نمیتوان با کشورهایی با تاریخ زیر صد سال مقایسه کرد. این اشتباه در تفکر باعث شده است که آنها همواره با روشهای غیرمنطقی برخوردهای تهدیدآمیز و از موضع بالا با ایران داشته باشند، اما نمیدانند در مقابل این برخوردها مردم ما انسجام بیشتری پیدا کرده و متحدتر میشوند. به رغم مشکلاتی که در زندگی مردم وجود دارد و نتیجه تحریمهای ظالمانه آمریکاییهاست، اگر مردم احساس کنند تمامیت ارضی کشور تهدید میشود یا منافع ملی تحت تأثیر قرار میگیرد، منسجمتر میشوند و با دشمن مقابله میکنند. آمریکا هیچ گاه نخواسته این موضوع را بپذیرد و آقای دونالد ترامپ خود را به عنوان نمونهای از غیرمنطقیترین و غیرمتعادلترین رؤسای جمهور آمریکا نشان داده که بیشتر از اسلاف خود به اطلاعات نادرست تکیه دارد. او علاوه بر این که در دشمنی با ایران چیزی از گذشتگانش کم ندارد، به دلیل عدم تعادل در تصمیمگیری وضعیت بیاعتباری برای آمریکا ایجاد کرده و این کشور به نوعی در انزوای سیاسی قرار گرفته است. آمریکا همیشه گزینه تهدید نظامی را به عنوان اهرم فشار استفاده کرده، اما آنها زمانی حاضرند وارد یک درگیری فراگیر در منطقه شوند که احساس کنند نیروی نظامی پیاده در منطقه قابل تامین بوده و از سوی دیگر هزینه آن را نیز کشورهای منطقه پرداخت میکنند و آنها فقط حمایتهایشان را به لحاظ نظامی، سیاسی و یا اطلاعاتی دنبال کنند. یا حداکثر بخواهند با حملات هوایی محدود از این دست عملیاتها حمایت کنند. اصولا کشورهایی همچون آمریکا حاضر نیستند وارد جنگی شوند که شروعش ممکن است با آنها باشد اما با هزینه بسیار سنگین و تلفات بسیار بالا بتواند جوانان آن کشور را به این تله که توسط مقاماتشان طراحی شده، بکشاند. مردم آمریکا نیز زمانی که ببینند دچار مشکل شدهاند و مقاماتشان جوانان این کشور را به جایی میفرستند که کشته شوند، آنها را از کار برکنار خواهند کرد. با در نظر گرفتن اینکه زمان انتخابات در آمریکا نزدیک میشود، وقوع جنگ را در شرایط فعلی بعید میدانم.