گام دوم انقلاب؛ مرحله شکوفایی و ثمره اقتدار

گروه سیاست و اقتصاد ــ اکنون گفتمان انقلاب اسلامی گام دوم خویش را با صلابت برداشته است، گامی که نیازمند تکیه بر افرادی مجرب، شجاع و باتقوا و مدیران جوان مهذب اما شجاع و انقلابی است؛ گامی که طلوع خورشید مهدوی را انتظار میکشد و خویشتن خویش را امیدوارانه مسلح به تقوا و دانش میسازد.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ با تمام فراز و نشیبهایش، امروز وارد پنجمین دوره از بهار دهگانه خویش شده است. چهار دهه است که نهضت پابرهنگان و مستضعفان با تمام عِدّه و عُدّه خویش پنجه در پنجه مستکبران انداخته و امروز بازوان ورزیده خویش را آماده آفندی از پس پدافندهای چهل ساله کرده است.
آنان که قدرت الهی را جز از در انکار ننگریسته بودند امروز چارهای ندارند که مدیریت ذات اقدس اله را بر پیکره هستی، با زبونی بنگرند و خویشتن خویش را هماکنون تسلیم اقتداری شکوهمند بیابند.
حیات مستضعفان چهل سال است که تجربههای تلخ و شیرینی را به خویش دیده است؛ خیانت جداییطلبی، حماقت و جنون بعثی، شهوت دنیاپرستی، رذالت و ریاکاری و زهد فروشی ازیکطرف و رشادت و شهادتطلبی، صبر و متانت در ایستادگی، خلوص در جهاد و عدالتطلبی از سویی دیگر؛ بهراستیکه یرِیدُونَ لِیطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ.
اما سخن در اینجا نه از باب آن است که ما چنین و چنانیم که سخن از اقتضائات آنچنانی است. سخن از ریشههایی است که این حیات چهل ساله بی اتکای بر آن دیگر نه جانی خواهد داشت نه توانی. سخن از ارتزاق چهل سالهای است که سرمایههای پسین و پیشینی را در رهن عمل خویش دارد.
امروز آنکس که نمیخواهد اقتدار نهضت مستضعفان جهان را دریابد اصراری بر درکش نیست اما سخن امروز با کسانی است که بی درک ریشههای معنوی نهضت در مقام انکار اقتدار ذاتی پابرهنگان عالم شدهاند.
شعار جاودانگی از آن خداست و آنکه از ولایت او خارج شود نه امن است نه امان است نه مأمن، چراکه بیایمان است «و لا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون انما یؤخرهم لیوم تشخص فیه الابصار مهطعین مقنعی رؤسهم لا یرتد الیهم طرفهم و افتدتهم هواء».
امروز فصل خلوص است و پاکی و این همان ریشه اقتداری است که شکوفایی نهضت پابرهنگان را در پی خویش خواهد آورد.
امروز باید پرچم اقتدار مستضعفان را با سربلندی به دست گرفت و با ایمانی راسخ بر دهان دروغگویان کوبید که سروش آسمانی فرمانمان داده است «قتل الخراصون».
امروز باید پردههای نفاق و دورویی را پاره کرد؛ نهضت محرومان سرآغاز نکرده است که بر سفره مستکبران خانه خویش آباد بیابد و «بشر المنـفقین بان لهم عذابـا الیمـا الذین یتخذون الکـفرین اولیاء من دون المؤمنین» همان منافقانی که «یتَّخِذُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ» باید خطابشان کرد «أَیبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا» فکر و عمل باید به هم آمیخته باشد اما باید دانست که اقتدار و شکوفایی جز در سایه ولایت الهی نخواهد بود چراکه تجربه چهل ساله نهضت محرومان گواه صدقی است بر «یقولون لئن رجعنا الی المدینة لیخرجن الاعز منها الاذل، و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین و لکن المنافقین لایعلمون».
امروز فصل شکوفایی اقتدار مستضعفان است نه ازآنجهت که هیچ ضعفی و سستی در ما نیست؛ چراکه فرموده است: «یا أَیهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ» بلکه از آن جهت که ریشههای نهضت ۵۷ همچنان زنده است.
کدام انسان درد کشیدهای است که بخواهد همپیالگی مستکبران را صبوری کند، کدام شرافتمندی است که سر از زبونی و خفت بیگانهپرستی بلند نماید، خونین جامگان نهضت ۵۷ همچنان راستقامتان پنجمین دهه استکبارستیزی پابرهنگاناند. شکوفایی امروز در گروی استمرار اقتدار سرمایههای نهضت ۵۷ است و دوام اقتدار در رهن شکوفایی استعدادهای بالقوه پابرهنگان.
انقلاب اسلامی ۵۷ انقلاب مستضعفان دم فروخورده مسلمان است که راه اقتدارش نه ریشه در دوستی با کفار دارد و نه تکیه بر ثروت ماتریالیستهای سرمایهداری. امروز و در دومین گام؛ اقتدار نهضت در شکوفایی استعدادهای کوخنشینان آزادیخواه مؤمنی است که خالصانه در راه مکتب اسلام حاضرند و تسلیم امر مولای خویشاند.
اکنون گفتمان انقلاب اسلامی گام دوم خویش را با صلابت برداشته است، گامی که نیازمند تکیه بر افرادی مجرب، شجاع و باتقوا و مدیران جوان مهذب اما شجاع و انقلابی است؛ گامی که طلوع خورشید مهدوی را انتظار میکشد و خویشتن خویش را امیدوارانه مسلح به تقوا و دانش میسازد؛ «آلیس الصبح بقریب».
یادداشت از مهدی نوریان، عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)
انتهای پیام