به گزارش ایسنا شامگاه چهارشنبه ۹ مردادماه هفتاد و هشتمین زادروز مسعود کیمیایی با حضور مسئولین، هنرمندان و علاقه‌مندان به این هنرمند به همراه نمایش نسخه مرمت شده «دندان مار» به کارگردانی او در موزه سینما برگزار شد.

مسعود کیمیایی در این مراسم که به بهانه سالروز تولدش برگزار شد و با بریدن کیک تولد ۷۸ سالگی اش به پایان رسید، در سخنانی به سال‌های پر فراز و فرود فعالیتش در سینما اشاره کرد و گفت: تمام این سالهایی که گذراندم به راحتی طی نشدند. فیلمسازی که صدایی داشته باشد و برای گفتن خودش ابایی‌ نداشته باشد زیاد نیست. ما را ترس اذیت می‌کند. از مردم و سرزمینم که مرا پذیرفته‌اند تا گوشه‌ای تلاش کنم و حرف حساب بزنم متشکرم.

او در ادامه صحبت‌های خود با بیان اینکه "از وزارت ارشاد برای تصمیم‌گیری‌های دولتی‌شان خواهشی دارم" اظهار کرد: من آقای شاهسواری را که امروز در کنار ما هستند دوست دارم و به فهمشان اعتقاد دارم اما یک فکری برای این فیلمهایی که میلیاردی می‌فروشند بکنید. ۴۰‌میلیارد یک فیلم می‌فروشد و دیگری ۲۰ میلیارد می‌فروشد و ایرادی از آن می‌گیرند و از اکران حذفش می‌کنند و می‌گویند باید ۴۰ میلیارد می‌فروخت. افرادی مانند داریوش مهرجویی ۵،۴ سال است بیکار است، از ناصر تقوایی باید خبر گرفت و من هم به سختی فیلم میسازم. آقایی که تا الان چند فیلمش هم فروش خوبی داشته قرار است اثر بعدی من را بسازد.

او اضافه کرد: خیلی راحت می‌توانند این آقایان را وادار کنند که با پول کم فیلم جدی بسازند، استعداد پیدا کنند و اینقدر به فکر تلنبار کردن نباشند و در سال دو فیلم ارزان از نظر هزینه بسازند و نه از نظر استعداد. باید به فکر سینمای جدی باشند و برای آن قانون بگذارند و فقط با حرف زدن این مراتب اعتراض تمام نشود.

کیمیایی در پاسخ به سوال جواد طوسی که اجرای این مراسم را برعهده داشت، درباره حس‌اش در موقعیت فعلی و ارزیابی‌اش از گذشته تا به امروز خود بیان کرد: این حس در جهان واژگان و مصاحبه نیست و یک حس عظیم است. همه عمر تلاش کردیم تا با این سینمایی که دارم این حس را بیان کنم.

این هنرمند پیشکسوت در پایان صحبت‌های خود ضمن تاکید مجدد برای توجه به سینماگران و وضعیت فروش میلیاردی فیلم‌ها گفت: داریوش مهرجویی چند فیلم می‌خواهد کار کند و چند طرح فوق العاده دارد. او دارد کار می‌کند، سرمایه می‌خواهد اما نیست.

جواد طوسی که اجرای این برنامه را برعهده داشت، با اشاره به اهمیت برگزاری این مراسم بیان کرد: برای ادای دین به تاریخ سینمای ایران و افرادی که نقشی انکار ناپذیر در این حوزه دارند باید بهانه‌سازی کرد. مسعود کیمیایی بخش مهمی از تاریخ این کشور است و حیات موج نو را رقم زد. با رفتاری توام با جفا نیاییم خط بطلانی بر بخشی از تاریخ این کشور بکشیم.

او درباره فیلم «دندان مار» بیان کرد: «دندان مار» در یک شرایط حساس تاریخی و فرهنگی تولید شد. اگر بخواهیم در یک نگاه کارشناسانه و در تداوم آزمون و خطایی که جشنواره فجر را پایه ریزی می‌کند، به این فیلم نگاه کنیم نسبت به این اثر جفا شد و به غیر از کاندید شدن بازیگر مرد این فیلم، هیچ جنبه دیگر این اثر حتی کاندیدای جشنواره هم نشد. این برخورد سلبی، فیلمسازی مثل کیمیایی را در نقطه تردید قرار می‌دهد. این فیلم بر اساس یک سوتفاهم، گفته شد که ضد جنگ است اما نکته اینجاست که ما باید ببینیم او چقدر واقع بینانه و مستقل، شرایط جنگی را مورد بررسی و قهرمان کلاسیک خودش را مقداری در سایه قرار می‌دهد.

طوسی همچنین تاکید کرد: ما هر کدام یک روز می‌رویم اما آقای کیمیایی با آثارش به ما نشان داد برای همیشه خواهد ماند.

فریدون جیرانی در سخنانی با بیان اینکه "آقای مهرجویی مدتی پیش درباره جمع چپ روشن فکر حرف‌های مهمی زدند" بیان کرد: من می‌خواهم این موضوع را کمی بسط و گسترش بدهم. خواستگاه جمع چپ روشنفکری در این تاریخها متفاوت است. آقای مهرجویی از دل محفل روشنفکری بیرون می‌آید. آقای کیارستمی نیز نقاشی می‌خواهد و بعد از نقاشی به دفتر تهیه فیلم می‌رود. آقای حاتمی از دل تاریخ قاجار بیرون میآید و آقای تقوایی از دل محفل ادبی و در نهایت آقای کیمیایی نیز از خیابان و محل‌ و گذر و تاریخ بیرون می‌آید. علاوه بر این ، او آدمی است که به رفاقت هم می‌پردازد.

این هنرمند بیان کرد: سینمای کیمیایی کار بزرگی می‌کند که در جریان چپ بسیار مهم است و در آن تاریخ اهمیت دارد. سینمای فیلم فارسی یک سینمای راستگراست. آقای کیمیایی کسی است که ضد قهرمان را وارد سینما می‌کند. وقتی اخلاق و قانون ابزار ظلم شود ضد قهرمان می‌شود. در این زمان فیلم‌هایی نداریم که قهرمانی معترض باشد. در چپ قهرمان وجود ندارد و فیلمسازهای معترض آمریکایی قهرمان فردی را به وجود می‌آورند. کیمیایی قهرمان معترض را وارد سینما می‌کند.

جیرانی در بخشی دیگر از صحبت‌های خود گفت: کیمیایی فیلم «گوزنها» را در سال ۵۳ ساخت. سالی که ساواک در تابستانش از خیابان ری تا میدان مولوی خانه گردی کرد. از ساعت ۹ شب اینکار را آغاز کرد تا چریکها را دستگیر کند. نکته جالب اینجاست که هرچه از آن تاریخ جلو می‌رویم کارهای او ماندگارتر و مهمتر می‌شود.

در بخشی از این مراسم گفته شد برخی جوایز این هنرمند پیشکسوت به موزه سینما اهدا شد.