یکی از مجروحان این حادثه به نام کاظم بختیاری در رابطه با شب حادثه تروریستی میگوید: «حدود ساعت 22 شامگاه جمعه بود که بنده و تعدادی از اهالی منطقه در حال نصب چادر هیات بودیم که ناگهان یک دستگاه خودروی پژوی پارس در کنارمان توقف کرد و پس از تیراندازی از محل گریخت. در این تیراندازی بنده از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و دیگر هیچ چیز نفهمیدم و از حال رفتم. روز بعد نیز متوجه شدم که 2 جوان 20 و 22 ساله درمحل حادثه بر اثر اصابت چندین گلوله جان خود را از دست دادهاند و دیگر مجروح این واقعه نیز جهت درمانهای بعدی به بیمارستان اهواز منتقل شده است.»
یکی از شاهدان عینی در مورد دو شهید و مجروحین حادثه تروریستی می گوید که این افرادبه عنوان خادم سید الشهداء(ع) مسئول تزئین هیئت بودند که متإسفانه در لحظه انجام خدمت در هیئت قمربنی هاشم(ع) هدف اصابت گلوله قرار گرفتند و به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
ساعاتی بعد از حادثه، دادستان دزفول اعلام کرد که این حمله تروریستی توسط گروهکهای معاند نظام اسلامی انجام گرفته است و اهداف عاملین این اقدام جنایتکارانه را ایجاد ناامنی در ایران عنوان کرد.
از اولین دقایق این اقدام تروریستی، نیروهای انتظامی و امنیتی استان خوزستان برای دستگیری عوامل این حادثه فعالیت خود را آغاز کردند و با تلاش شبانه روزی سرانجام موفق به شناسایی و دستگیری همه عاملین این حادثه تروریستی شدند.
با خبری که از سوی وزیر اطلاعات در همان مقطع اعلام شد همه عوامل این حادثه که 4 نفر بودند درپی انجام اقدامات سریع اطلاعاتی طی عملیاتی دستگیر شدند و سه عامل اصلی در این حادثه تروریستی به جنایت خود اعتراف کردند. همچنین مشخص شد که این افراد از اعضای گروهک تروریستی موسوم به "کتیبة جندالفاروق" هستند. گروهک تروریستی –تکفیری جندالفاروق یکی از شاخههای وابسته به گروهک تروریستی "حرکةالنضال العربیه لتحریر الاحواز" به سرگردگی حبیب نبگان متواری به دانمارک است.
اعضای این گروهک تروریستی بعد از دستگیری ضمن اعتراف به اقدام تروریستی در صفیآباد، به دیگر اقدامات و برنامههای آینده خود اعتراف کردند. این افراد در گفتههای خود به برنامه ریزی برای قتل یکی از شیعیان شهر شاوور (پس از مباحثه با مسئول جند الفاروق) به بهانه توهین به جریان وهابیت، شناسایی چهار هدف عملیاتی دیگر علیه عزاداران حسینی (ع) در شهرستانهای دزفول و شوش -که با دستگیری اعضای گروهک عقیم ماند- و جذب و تبلیغ گسترده در راستای تفکرات وهابیت در شهر شاوور و روستاهای اطراف شهرستان شوش اعتذاف کردند.
عاملین ترور
عوامل این اقدام تروریستی 4 نفر بودهاند که ماجد بیت عبدالله رانندگی خودرو را برعهده داشته است، عبدالله کرملا چعب با نام مستعار ابوسیف و ابوعمر مسئولیت شناسایی محل هیئت را برعهده داشته است، قاسم عبدالهی، با نام مستعار ابو حمزه و ابوعایشه عامل تیراندازی به سمت مردم بوده است و حسن بیت عبدالله بانام مستعار ابومختار هم به عنوان سرنشین خودور در حین عملیات حضور داشته است.
عبدالله کرملا چعب
حسن بیت عبدالله
نحوه انجام عملیات تروریستی:
حسن بیت عبدالله طی اعترافات خود در بازسازی صحنه به سوالات بازپرس پاسخ میدهد: "ما از سمت فلکه آمدیم سمت هیئت و نزدیک محل تجمع مردم توقف کردیم. بعد به سمت جمعیت شلیک کردیم. اسلحه ما کلاش بود. عبدالله چعب ما را تحریک و اغفال کرد این کار را انجام دهیم. ما سه نفر بودیم و قاسم هم به صورت رگبار تیراندازی کرد. بعد از تیراندازی به سرعت فرار کردیم و من دیگر ندیدم که چند نفر برروی زمین افتادند.بعد از آنجا به سمت شوش رفته و از شوش هم به شاوور وآنگاه به خانه عبدالله چعب رفتیم و آنجا مخفی شدیم. در خانه عبدالله برادرش حسن هم بود، اما ما نگفتیم که چه کاری انجام دادهایم. اما به عبدالله گزارش دادیم که چه کاری کردیم و گفتیم که عملیات انجام شده است. عبدالله هم از ما تشکر کرد! اسلحه را قاسم تهیه کرده بود و من فقط همراهشان بودم، اما شلیک نکردم. این گروه را سه ماه است که تشکیل دادیم و هدف خاصی نداشتیم، عبدالله هدف ما را مشخص میکرد. "
ماجد راننده خودرو تروریستها طی اعترافات خود در صحنه ترور به سوالات بازپرس اینگونه پاسخ داد: " عبدالله یا همان ابوسیف من را فریب داد که وهابی شدم. من عامل بدبختی خودم راعقاید و هابیت و عبدالله که من را به وهابیت دعوت کرده میدانم. در این حادثه ما آن طرف بلوار بودیم بعد از سمت میدان دور زدیم و به سمت محل تجمع هیئت عزاداران آمدیم. خودرو پژو متعلق به پدرم است. من راننده بودم و قاسم هم تیراندازی کرد. قاسم روز عملیات ساعت 5 بعد از ظهر با من تماس گرفت و گفت بیا طرف من. او در روستای کناری ما زندگی میکرد. من به سمت خانه قاسم رفتم و وارد خانهاش شدم. من با قاسم حرکت کردیم به سمت خانه حسن و او را هم سوار کردیم. بعد رفتیم سمت خانه عبدالله. به داخل خانه عبدالله رفتیم و آنجا با هم راجب به چگونگی انجام عملیات صحبت کردیم. بعد از آنجا برای عملیات حرکت کردیم و عبدالله هم دیگر همراه ما نیامد. قرار بود عملیات تیراندازی به سمت عزاداران صفی آباد دزفول را انجام دهیم. من نمیدانم چرا صفی آباد را انتخاب کردند. من فقط راننده بودم و به حرفشان عمل میکردم. شب شده بود که به این محل رسیدیم. وقتی به مقابل هیئت رسیدیم، حسن به من گفت توقف کن و بعد به قاسم گفت پیاده شود و بزن و او هم تیراندازی کرد. بعد به سرعت به سمت خانه عبدالله رفتیم. من پشیمانم، اشتباه کردم. من الان به مذهب خودم برگشته و شیعه شدم. آن زمان وهابی شده بودم و افکار وهابی پیدا کرده بودم.
قاسم عبدالهی عامل اصلی تیراندازی به سمت عزاداران حسینی بود که در تشریح چگونگی این عملیات تروریستی میگوید: "ما از سمت میدان آمدیم و ابتدا یک دور زدیم و بعد به سمت هیئت آمدیم. نزدیک به محل تجمع هیئت ایستادیم وحسن به من گفت پیاده شو و تیراندازی کن. من هم پیاده شدم و با اسلحه کلاشی که داشتم به سمت جمعیت رگبار بستم. از ترس متوجه نشدم چند نفر افتادند و فقط سریع سوار شدم تا فرار کنیم. ماجد راننده بود و حسن هم جلو نشسته بود. من هم عقب نشسته بودم. انگیزه ما این بود که بین عزاداران ترس و وحشت ایجاد کنیم! عبدالله به ما گفته بود که این کار لازم است. البته حسن در بیت عبدالله من را راضی کرد، او زبان خیلی چربی داشت و خیلی هم توضیح میداد و تحریک میکرد که شما موفق میشوید. برای ما شعر میخواند و از این جور حرفها میزد که من را حسابی تحریک کرد. چند شب قبل از عملیات حسن و عبدالله و احمد برای شناسایی مکان آمدند. اسلحه متعلق به خودم بود و من خیلی وقت قبل آن را خریده بودم. من واقعاً پشیمانم، نمیدانستم عاقبت کار اینطور می شود. عبدالله کرملا چعب عامل اصلی بدبختی من بود، وقتی از زندان آزاد شد، ما را برای این کار دور هم جمع کرد.
بالاخره 13 مرداد ماه حکم اعدام دوتن از عوامل این حادثه تروریستی اجرا شد و بقیه اضعای این تیم تروریستی هم به حبس طولانی مدت در تبعید محکوم شدند.