به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ ایران دَرودی را برخی منتقدان و صاحب نظران، یک نقاش سوررئال میدانند، برخی دیگر سمبولیست و برخی ترکیبی از چند مکتب. به گمان برخی دیگر او پیرو مکاتب متعارف نیست، بلکه او به نوعی اصالت سبکی رسیده و شیوه هنر ورزیدنش ایران درودیسم است. آنتونیو رودریگز منتقد بزرگ مکزیکی درباره او مینویسد: بعضی سبک او را در حد فاصل میان سوررئالیسم و سمبلیسم توصیف میکنند و برخی دیگر هر دو اطلاق را صحیح میدانند. حقیقت اما این است که درودی از طبقه بندی شدن در چارچوبها و سبکها گریزان است، چراکه ضمن ترسیم جهان تصاویر ذهنی و رویاهای بلند پرواز خود در میان گل های روئیده در دورنماهای غریب نورانی، مفاهیمی برخاسته از فرهنگ خود را بیان میدارد که درک آنها در هیچ قالبی نمیگنجد.
ایران درودی معتقد است ثروت واقعی اش ۲ چیز است. نخست آن که اسمش را ایران گذاشتند و دوم آن که عشق به وطن برایش به عشقی فرهنگی تبدیل شده است. او می گوید: انسان، نتیجه نحوه اندیشیدن اش است و این جهان هستی در مسیر نامساوی منشور دیدگان متفاوت به نظر می آید.
۸۳ سال از عمر ایران درّودی میگذرد و او خودش را یکی از خوشبختترین انسانها میداند؛ چراکه از هر لحظه زندگیاش لذت میبرد و میگوید: وقتی وارد آتلیه نقاشیام میشوم، دنیا و مسائل مربوط به آن را پشت در آتلیه میگذارم و وارد جهان دیگری میشوم که با جهان ماورا و باورهایم سروکار دارد. بدین گونه نقاشیهایم بهگونهای ترجمان و تصویر دنیای ذهنیات من هستند.
این هنرمند تجربه برگزاری ۶۴ نمایشگاه انفرادی در موزهها و گالریهای معتبر جهان را در کارنامه خود دارد و ۸۰ فیلم مستند برای تلویزیون ملی سابق ایران ساخته است. همچنین هشت اثر نفیس او در گنجینه موزهی هنرهای معاصر تهران و دیگر موزههای ایران و برخی از آثارش در دیگر موزههای دنیا هستند.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا همزمان با یازدهم شهریور، سالروز تولد ایران درودی به بررسی برجسته ترین آثار نقاشی و نوشتاری این هنرمند افتخارآفرین ایرانی پرداخته و در ادامه برخی کتاب های نوشته درباره او را آورده است.
طغیان کویر
این تابلو از برجسته ترین آثار نقاشی ایران درودی به شمار می آید که آن را مورد علاقه ترین تابلوی نقاشی اش برشمرده است، او در این باره گفته است: طغیان کویر که در آن، سیل جاری شده را بسیار دوست دارم. اما چنین انتخابی به این معنا نیست که مثلاً اثر به زلالی یک عشق یا جاودانه خلیج فارس یا نبض تاریخ یا آثار دیگرم را کمتر دوست دارم اما عشق خاصم به اثر طغیان کویر به این خاطر است که روند کار و رسیدن به هدفم یعنی رسیدن به نور را نشان میدهد. وقتی این نقاشی را تمام کردم، آنچنان ذوقزده شدم که زیرش نشستم تا ببینم آیا از نور آن قلبم روشن میشود یا از سیلی که در کویر روان است، خیس میشوم؟ این خاطره برایم فراموشنشدنی است.
وی در این باره توضیح می دهد: باور میکنید من با آثارم لحظهبهلحظه زندگی میکنم؟ تابلو طغیان کویر را در ۲۰۰۷ میلادی کشیدم و در نمایشگاه موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش گذاشته بودم. اثری دیگر از کارهای اولیه دوره دانشجوییام را که تقریباً سیاه رنگ بود، در همین نمایشگاه به نمایش درآورده بودم. در مقایسه این دو اثر بود که به این نتیجه رسیدم از سیاهی مطلق به نور رسیدهام و این نخستینباری بود که از سیاهی به آنچه هدفم بود یعنی به نور رسیده بودم. تا مدتی از نقاشی که هستم احساس رضایت کردم و از اثری که خلق کرده بودم سرشار شدم. چنین لحظاتی در زندگی هر هنرمندی بهیاد ماندنی است. ذهن من که از سالها پیش تحت تأثیر مولانا، سهروردی، بایزید بسطامی، عطار و دیگر عرفای بزرگ ایرانزمین بود، توانسته بود از نور این عرفا در نقاشی بهره بگیرد گرچه پس از مرگ زودرس و ناگهانی همسرم، سه سال عزادار شدم. در این دوره بود که معنی اشعار مولانا و عطار را درک کردم. به عبارتی با این اتفاق دردناک بود که ابعاد و ارزش معنوی این اشعار را بهدرستی درک کردم تا اتفاقاتی از این دست پیش نیاید که همچون آوار بر سر انسان فرو میریزد، انسان، ظرفیت شناخت اینگونه مفاهیم را به دست نمیآورد.
جاودانه خلیج فارس
سبک کارهای درودی بیشتر به سوررالیسم نزدیک است و عنصر نور در آثار او برجستگی دارد. ایران درودی با آنکه سالهای طولانی در فرانسه تحصیل و زندگی کرده است اما خود را عاشق ایران میداند و میگوید آنچه که در تابلوهایش فریاد میزند عشق به ایران است و عشق به زندگی و انسانیت. تابلوی جاودانه خلیج فارس از دیگر آثار مشهور درودی محسوب می شود که با روح و روان هر ایرانی، مثل همان پیکره های تخت جمشید، عجین شده است. ایران درودی درباره این تابلو می گوید: من این اثر را تحت تاثیر شعری که یک سرباز ایرانی پیش از مرگش سرود و در روزنامه اطلاعات ۳۲ سال پیش چاپ شده بود، خلق کردم. تمام عشقم به ایران زمین را در این اثر گنجانده ام. نام نمایشگاهم را در ۱۳۸۷ خورشیدی در موزه هنرهای معاصر تهران جاودانه خلیج فارس گذاشته بودم.
رگهای زمین، رگهای ما
ایران داوودی در ۱۳۴۷ خورشیدی به سفارش شرکت آی. تی. تی که لوله کشی نفت آبادان به ماهشهر را به عهده داشت، تابلوی نفت ایران را کشید. تابلویی که تصویر آن با تیراژی چند میلیونی در مطبوعات مهم آمریکا از قبیل لایف، تایمز، نیوزویک و... به چاپ رسید. احمد شاملو نام رگهای زمین، رگهای ما را بر این شاهکار نهاد و در ۱۳۵۲ خورشیدی شعری برای او سرود که در سطوری از آن میگوید:
پیش از تو
صورتگران
بسیار
از آمیزه برگها
آهوان برآوردند…
تو خطوط شباهت را تصویر کن...
فریاد را تصویر کن...
عصر مرا تصویر کن...
عمر مرا تصویر کن...
تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم
و آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن، یک سخن، در میانه نبود
آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن
ایران درودی در کنار آثار نمایشی خود و گالری هایی که برای نمایش آثارش برگزار کرده، پنج کتاب مهم نیز منتشر کرده است که برخی از این آثار در برگیرنده آثار نوشتاری وی هستند و برخی از آن ها شامل مجموعه گردآوری آثار نقاشی او به شمار می آیند. برای نمونه در تحلیل نقاشی زیر از ایران درودی که در کتاب ایران درودی- آثار نقاشی ۱۳۵۲-۱۳۳۸ (ص ۸۱) چاپ اول (۱۳۵۲) ثبت شده، آمده است:
سوژه گل، به عنوان عنصری همیشگی در تابلوهای درودی، تمثیل زنانگی، جاودانگی و امیدواری است. گلهایی که با نزدیک شدن به مرز انتزاع، از عالم واقع فاصله میگیرند. گلهایی برجسته که قادرند در هر سطحی میان زمین و آسمان برویند و تکثیر شوند. ایران درودی با گل و نور در تابلوهایش امید به ماندگاری را نوید میدهد و رمز و راز بودن در عالمی دیگر را زمزمه میکند. نقاشیهای ایران درودی، نمایانگر خوانشی فردی و گاه زنانه از شکست و پیروزی، در زندگیِ پرفراز و نشیب انسان است که همواره امید در آن جریان دارد. اثر حاضر طبیعتی مهآلود با جوی محو و رویایی همساز شده را ارایه میکند که بیانگر تجسمی از روح بی قرار زنانه هنرمند است. فضاهای به تجرید گراییده، در لایههای رازآمیز درونی خود، از هم پاشیدگی پارههای واقعیت را تجسم میبخشند و بهتزدگی تجربههای نقاش از جنگ و آوارگی دوران کودکی را با روشی بدیع نمایان میسازند.
دید منحصر به فرد به موضوع طبیعت و فضا در نقاشیهای درودی، سبکی اختصاصی را شکل داده است که به مخاطب این فرصت را میدهد تا به سادگی نقاشیهای او را از آثار همتایان وی متمایز سازد. عمق میدان و نبود خط زمینه در اثر پیش رو، فضایی نامحدود را ایجاد میکند که آسمان را به زمین پیوند میدهد و در پس آن، عالمی اثیری شکل میگیرد. فضای شبنمزده تابلو، ذهن را به دنیایی رویاگونه و سوررئالیستی سوق میدهد. در واقع فضاهای نقاشی درودی، مرز میان بود و نبودند؛ کل به جزء و جزء به کل در روندی پیاپی تبدیل میشوند و ذهن مخاطب در کشش حاصل از آن، به تخیلی فراواقعی راه مییابد. دوری از منظرهسازی واقعگرا، راه برونرفت نقاش، از جهان مادی و رسیدن به عالمی آرمانی است که در سودای رسیدن به سکون و آرامش بی تاب شده است. در این فضای نامحدود، زمان نیز به مرزهای بیزمان میل میکند.
از دیگر خصوصیات بارز نقاشیهای درودی، حضور عنصر حرکت است. شور حاصل از این تحرک و سیالیت قلم در رنگهایی که با تنالیتههای لطیف در هم میآمیزند، بروز پیدا میکنند. گلهای تابلو، همچون شعلههای پرفروغ آتش، نویدبخش بودن و حضور در لحظهاند که روح را از ایستادی و مرگ میرهانند.
فاصلهی دو نقطه…!
در فاصلهی دو نقطه اتوبیوگرافی ایران درودی است. او در این کتاب ماجرای زندگی خود را از هنگام تولد شروع کرده و نکته به نکته تمامی آنچه شخصیت وی را ساخته است، به زبانی ساده بازگو میکند. لابهلای صفحات کتاب به مناسبت موضوع تصاویری از تابلوهای نقاش بهچاپ رسیده است. او در بخشی از این کتاب درباره نگاه و رویکردش به نقاشی می نویسد: هدف اصلی من چه در نقاشی و چه در زندگی رسیدن به نور است. نور در همهجا حضور دارد. مهم این است که ما آن را در کجا جستوجو میکنیم یا در کجا مییابیم؟ برای نمونه جایی، ما صداها و همهمهها را با هم میشنویم اما میباید یاد صدای اصلی را تشخیص داده و آن را بشنویم یعنی صدا را در قلبمان بشنویم. جای دیگر مینویسم ما همه چیزها را با هم میبینیم و حال آنکه میباید آنچه مهم است انتخاب کرده و آن را بنگریم. این نوع نگاه برخاسته از عرفان ماست. آفرینش این جهان هستی، بیانتها و از حد شعور و درک انسانها بالاتر است اما آنچه لازمه دیدن یا حسکردن است، همانا عطش کشف و تلاش برای درک ارزشها و مفاهیم است. من به مرحلهای از زندگیام رسیدهام که میدانم هیچ نمیدانم. در باور من، نقاشی هنری است که هویت هنرمند را هویدا میکند. من به ملیتی که از نقاشیهایم پدیدار است، افتخار میکنم. شاید شما باور کنید که من یکی از خوشبختترین آدمها هستم زیرا از هر لحظهی زندگیام آگاه بوده و راضی هستم. زیباییها را میبینم و زشتیها را انکار میکنم. اینگونه حسها قابل انتقال نیستند اما برای درک زیبایی یا زشتی میباید هوشیار و صادق بود. من، توان دوست داشتن و ظرفیت دوست داشتهشدن دارم.
قصه انسان و پایداری اش، شناخت نامه ایران درودی
کتابی به نام قصه انسان و پایداری اش، شناخت نامه ایران درودی به اهتمام مهدی مظفری ساوجی را انتشارات سخن در ۱۳۸۷ خورشیدی منتشر کردند. درودی درباره این کتاب می گوید: این کتاب مجموعه مقالاتم، مصاحبه ها، نامههایی که شخصیتهای نام آور دنیا خطاب به من نوشته اند و همچنین اشعار شعرای بزرگ معاصر ایران را که به من اهدا شده، شامل میشود. اکنون سه جلد کتاب توسط انتشارات ثالث در دست تهیه دارم که به زودی زیر چاپ خواهدرفت. یکی شامل کل مصاحبه ها، دومی کل مقالاتم (هر دو بعد از سال ۱۳۸۷) و سومی یک مصاحبه طولانی به صورت کتاب است.
در پایان این گزارش، بخشی از دلنوشته ایران درودی را که پیش تر چاپ و نثر و فلسفه منحصر به فردی دارد، آورده شده است:
امروز حس میکنم چیزی به زندگی بدهکار نیستم چرا که بهترین و سختترین لحظات را لحظه به لحظه و به تمامی زندگی کردهام.
زندگی درد را به من شناساند عشق را به من آموخت، شور و شیدایی خلاقیت را به من داد.
و به من باوراند که سهم انسان از خوشبختی به اندازه عشقی است که ایثار میکند.
باور دارم که من نقاشی را انتخاب نکردم، نقاشی مرا انتخاب کرد.
من دیگر نقاشی نیستم بلکه خود نقاشی شدهام و این پاداش من از زندگی است.