به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، مهاجرت ورزشکاران به کشورهای خارجی برای اقامت و ادامه فعالیت حرفهای پدیده تازهای نیست که کشور با آن روبرو شده است. پیش از این نیز بارها شاهد بودیم که ورزشکاران کشورمان به هر دلیلی زیر پرچم کشور دیگری به ورزش خود ادامه دادند و یا حتی با دریافت پناهندگی برای همیشه قید وطن را زدند. اتفاقی که قطعا با هر هدف و تفکری که باشد نه برای مسئولین و نه برای ورزشکاران خوشایند نیست. بدونشک این جریان را میتوان در ابعاد مختلف بررسی کرد ولی موضوعی که در حال حاضر سوال برانگیز است این است که چه تعداد از این ورزشکاران و یا مربیان پس از مهاجرت به اهداف ورزشی خود در کشورهای بیگانه دست یافتند؟
*علت مهاجرت ورزشکاران را باید در فرهنگ جستجو کنیم
محمدرضا یزدانی خرم، کارشناس مطرح ورزشی در اینباره به برنا میگوید: بنده خودم چندین سال ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده داشتم و چند سالی هم در کنار کشتی بودم در این دوران به شخصه به یاد ندارم که حداقل در این دو رشته ما ورزشکار پناهنده داشته باشیم. علت این موضوع را باید در فرهنگ جستجو کنیم. ورزشکاران باید توجیه شوند و به همه مسائل آگاه باشند در کنار این برخورد مسئولین هم باید با ورزشکاران درست باشد.
وی افزود: متاسفانه برخی از کشورهای معاند با گول زدن ورزشکاران کشورمان آنها را به گرفتن تابعیت تشویق میکنند. در کنار این برخی از کشورها نیز در بعضی رشتهها موفقتر و حرفهایتر هستند و پول خوبی هم به استعدادهای خارجی پرداخت میکنند تا آنها را در اختیار داشته باشند. قهرمانی سخت به دست میآید، وقتی ورزشکاری بنا به دلایل مختلف مانند ضعف داوری و یا مسائل دیگر کنار گذاشته میشود از نظر روحی خیلی بهم میریزد اینجاست که باید ریس فدراسیون، سرپرست تیمملی و سایر مسئولین حمایتهای لازم را انجام دهد تا فرد دلسرد نشود. الان سالهاست از ورزشکارانی که مقابل اسرائیل بازی نمیکنند توسط وزارت ورزش و بسیج تجلیل میشود. تشویقهای مادی و معنوی باید برای این ورزشکاران باشد و در اینخصوص باید مسئله کارهای فرهنگی را بیش از هر چیز جدی بگیریم.
«رضا مهماندوست» مربی نام آشنای تکواندو ایران که سالها هدایت تیم ملی کشورمان را بر عهده داشت در تصمیمی غیره منتظره در مهر ۱۳۹۰ در اعتراض به آنچه عدم پرداخت دستمزد خود از سوی فدراسیون تکواندو نامید در گفتگو با رسانهها از سرمربیگری تیم ملی تکواندو استعفا داد. استعفایی که پس از مدتی به رغم تمایل وی برای بازگشت از سوی مسئولان فدراسیون تکواندو پذیرفته شد. پس از این ماجرا مربی پر آوزه تکواندو ایران هدایت تیمملی آذربایجان را بر عهده گرفت و در ادامه نیز تعدادی از ملیپوشان در اقدامی که قطعا قابل دفاع هم نیست راهی آذربایجان شدند و با عضویت در تیمملی این کشور در مسابقات مختلفی چون رقابتهای جهانی باکو و المپیک 2016ریو، ترکیبی که فدراسیون تکواندو ایران به عنوان تیمملی انتخاب کرده بود را شکست دادند. حال این سؤال پیش میآید آیا مهماندوست که تجربه هدایت تیمهای باشگاهی و تیم ملی ایران را در المپیک و رقابتهای جهانی داشته و با همان تیمها نیز عناوین مختلفی را کسب کرده چقدر به اهداف ورزشی و غیر ورزشی خود در کشور بیگانه رسیده است؟ آنطور که به گوش میرسد مهماندوست روزهای خوشی را در این کشور به سپری نمیکند و طبق ادعای خودش روزهای سختی را بدون پول و امکانات سپری میکند و به نوعی گیر افتاده است!
او در آخرین مصاحبه خود گفته است با توجه به درگیریهای قبلی، حدود دو ماه است که تمرینی انجام نمیدهیم و در حالت قهر هستیم. در حال حاضر به خاطر مسائل مالی که در گذشته در خصوص آنها صحبت کرده بودم با فدراسیون تکواندو آذربایجان درگیر هستم. حدود یازده ماه است که حقوقی نگرفتهایم و ۳ سال است که هوگوی الکترونیکی، دکتر، فیزیوتراپ و لباس ورزشی نداریم. از سال ۲۰۱۸ حدود ۲۰ تورنمنت و حضور در مسابقات گرندپری را لغو کردیم و همین موضوع باعث افت رنکینگ المپیک بازیکنان شده است. شرایط واقعا افتضاح است و حتی یکی از بازیکنان المپیکی دختر ما به خاطر عدم تمرین به سر وزن نرسید. من به خاطر اعتراض به شرایط آذربایجان در مسابقات گرندپری ژاپن اصلا روی صندلی کوچ نشستم و به بچهها تمرین نمیدهم. اوضاع تیم ملی آذربایجان کاملا بهم ریخته و اصلا قصد نداشتم در مسابقات ژاپن حضور داشته باشم، اما به خاطر اینکه کمیته المپیک آذربایجان بلیت و هتل گرفته بود از من خواهش کردند در این سفر نیز حضور داشته باشم. با بازگشت به آذربایجان تکلیف خود را روشن خواهم کرد و اگر این بار جواب درستی ندهند از این کشور میروم. مشکلات مالی در این مدت روی اعصاب بازیکنان تاثیر گذاشته و باعث شده که بازیکنان ما حتی با یکدیگر صحبت نکنند.
البته باید یادآور شد که این اتفاق فقط برای این مربی بزرگ رخ نداد. ورزشکارانی مانند محمد رشنونژاد، وحید سرلک، ناصر نوبخش، جمشید خبیر آبادی، مینا علینژاد و ... هم بودند که به امید بهتر شدن اوضاع به پیراهن تیمملی پشت کردند ولی در خارج از ایران هم به موفقیت چندانی دست پیدا نکردند.
سعید فائقی، معاون اسبق سازمان تربیتبدنی نیز معتقد است: ورزشکاران ما پناهنده نمیشوند، چون پناهندگی معنی سیاسی دارد. ورزشکاران ما به دلایل مختلفی از جمله امکانات بهتر و رفاه بیشتر تصمیم به مهاجرت میگیرند. البته نه مهاجرت دائمی، بلکه برای چند سال در کشور خارجی به فعالیت ورزشی خود ادامه میدهند. به نظرم ما نباید روی این افراد اسم پناهنده بگذاریم، بهتر است زمینه را طوری فراهم کنیم که این سرمایهها در کشور حفظ شوند.
*سخن آخر
به هر جهت مهاجرت در هر بخشی و با هر تفکری که رخ بدهد هم به کشور و هم شخص مهاجر آسیب وارد میکند و قطعا این موضوع در ورزش بیشتر از هر بخش دیگری به چشم خواهد آمد چرا که مدالهایی که قطعا در مسابقات میتوانست با حضور این ورزشکاران سهم کشورمان باشد به نام کشور بیگانه ثبت خواهد شد. بنابراین انتظار میرود در گام نخست و قبل از هر چیز مسئولان به این موضوع توجه ویژهتری داشته باشند و همچنین ورزشکاران هم قبل از هر اقدامی همه جوانب را بسنجد تا در ادامه اقداماتشان پشیمانی به بار نیاورد و این موضوع را هم فراموش نکنند که دشمن هرگز دوست نمیشود.