سرویس ورزش مشرق – با گذشت ۱۸ سال از اتفاقات ۲۹ مهر ماه سال ۱۳۸۰ هنوز هم هر بار حرف از دیدار با بحرین به ویژه در خاک آن کشور به میان می آید همه یاد شب نحس منامه و شکست و عدم راهیابی به جام جهانی ۲۰۰۲ در اذهان مرور می شود. شبی که در تهران و دیگر شهرهای ایران میلیونها نفر خود را برای صعود دوباره به جام جهانی (۲۰۰۲) آماده برپایی جشن کرده بودند اما...! سیروس دین محمدی هافبک چپ سالهای دور تیم ملی در گفت و گو با مشرق، در آستانه دیدار تیم ملی با بحرین در ارتباط با آن مسابقه معروف حرف زد.
بیشتر بخوانید:
طلسم ۱۸ ساله ایران در خاک بحرین/ بهترین فرصت انتقام گرفتن از خوش خدمتانِ سعودی!
خاطره تلخ شهریار از بحرین/ روزی که علی دایی مرگ را دریبل زد +عکس و فیلم
*بدون مقدمه درباره بازی سال ۱۳۸۰ و باخت تلخ به بحرین حرف بزنید! چه شد که آن شب باختیم؟
- شب تلخی بود! اصلا از صبح آن روز اتفاقات غیرمعمول یکی پس از دیگری رخ می دادند. یکی از مهمترین اتفاقات ناهار همان روز بود!
* خودتان به رستوران رفتید یا بحرینی ها مهمان تان کردند؟
- طبیعی است وقتی ما به میزبانی بحرینی ها راهی منامه شده بودیم باید هر جا برای مان تعیین می کردند ناهار می خوردیم.
* همان کشک بادمجان معروف که می گفتند خراب بوده؟
- کشک بادمجانش سالم بود! اصلا یک وضعی شد! برنج از بشقاب های بچه های تیم ملی سرریز شده بود. این دیگر تقصیر کسی نبود و بازیکن حرفه ای باید خودش رعایت این مسایل را بکند و روز بازی این مسایل را بداند که پرخوری نکند. تیم ما هم پر بود از بازیکن باتجربه، اما...!!
* این همه آرامش خیال برای چه بود؟
- ما فکر می کردیم راحت به جام جهانی صعود می کنیم. بحرین را دست کم گرفته بودیم و وقتی از تهران خبر رسیده بود که در میدان آزادی کیک چند طبقه درست کرده اند تا برای صعود جشن بگیرند باورمان شده بود که راهی جام جهانی شده ایم.
* در بازی چه اتفاقی رخ داد؟
- از اتفاقات عجیب در ارنج تیم این بود که بلاژویچ (سرمربی وقت تیم ملی)، کریم (باقری) را دفاع وسط گذاشت! در حالی که وقتی کریم وسط بازی می کرد تیم ناخودآگاه یک قدم جلو بود و وقتی کریم عقب می رفت تیم انگار خودش را برای دفاع آماده می کرد. بعد از اینکه گل اول را خوردیم تیم بهم ریخت. روحیه مان خراب شده بود و استرس باختن در ساق همه بچه ها افتاده بود.
* تا گل دوم را خوردید؟
- بله! وضعیت بدی بود و اگر بچه ها غیرت نمی کردند همان یک گل را هم نمی زدیم. اما چه فایده!
* بعد از گل علی دایی چه مسایلی رخ داد؟
- علی نیکبخت رفت توپ را از درون تور بیاورد تا بازی را سریع شروع کنیم که بحرینی ها کثیف بازی درآوردند و توپ را از دستش کشیدند و او را زدند. من هم جلو رفتم تا به علیرضا کمک کنم که خودم هم درگیر شدم و داور اخراجم کرد و در ادامه اعصاب تیم بهم ریخت. آنها خیلی خوب روی اعصاب تیم ما کار کردند. در نهایت خود علیرضا هم اخراج شد و ۹ نفره گل سوم را هم خوردیم و شب تلخمان تکمیل شد.
* وضعیت استادیوم هم به شدت به ضررتان بود؟
- دقیقا! آخر بازی هم که پرچم عربستان را برداشتند و دور افتخار زدند. از آن تاریخ به بعد هر بار می شنوم بحرین با یک تیم دیگر بازی دارد حتی اگر تیم دسته پنجمی یک لیگ ضعیف هم باشد دعا می کنم که شکست بخورند چون خاطرات تلخ آن بازی به شدت روی ما تأثیر گذاشت و شرمنده مردم شدیم.
* از تهران چه اخباری به دستتان می رسید؟
- خیلی ناراحت بودیم. البته الان سالها از آن ماجرا گذشته و همین الان بحرینی ها یش از ۱۰ سال است در حسرت شکست دادن ما مانده اند. آن تیمی که ما به آن باختیم اصلا با تیم امروز بحرین قابل قیاس نیست. آن نسل بحرین دیگر تکرار نشده است و الان خیلی ضعیف تر از آن سالها هستند و با اعتمادی که به تیم ملی مان داریم انشاالله دعا می کنیم که با نتیجه ای خوب بحرین را شکست بدهند. ما هنگ کنگ و کامبوج را بردیم و باید برد سوم را هم بدست بیاوریم.
* با گل زیاد؟
- نه! اتفاقا نباید به بازی کامبوج نگاه کرد! پیروزی های ۱۴، ۱۵ گله اتفاقی رخ می دهند و ما اگر با یکی دو گل هم بحرین را شکست بدهیم خیلی عالی است.