همخوابی یک زن با سه مرد در قبر برای ساندویچ فلافل
زن بی خانمانی که گرسنگی شدید داشت در ازای یک ساندویچ فلافل داخل قبر تاریک رفت و خود را تسلیم 3 مرد کرد.
ثریا از سرنوشت تکاندهنده خود و دیگر زنان کارتن خواب در جنوبیترین منطقه تهران گفت.
او میگوید از آن شب به بعد کابوس میبیند و گریه میکند، اما میداند اگر بازهم در آن شرایط وحشتناک گرفتار شود شاید بدون تردید باز داخل قبر برود و خودش را در اختیار مردانی قرار بدهد که از بدبختی او برای امیال خود سو استفاده کنند.
ثریا یک زن در میان زنان بی خانمان زیادی است که سرنوشتهای مشابهی دارند. او میگوید از کودکی از قبر میترسید، اما دیگر همه جاهایی که در سرما و باران جان پناه آنها است تفاوتی با داخل قبر ندارند.
خیلی زرنگ باشیم در گوشه و کنار پنهان میشویم و شبها به راهروهای کنار توالتها پناه میبریم. کسی که زرنگ نیست مجبور میشود از پول کارت متروی خودش کم کند و سوار بر مترو به پارکهای شهر پناه ببرد. اما پارکها برای زنها امن نیست.
هوا سرد است، اما مهمانان اطراف حرم مطهر امام خمینی (ره) و بهشت زهرا (س) پناهی به جز این منطقه ندارند. برخی از آنها در چادرهای مسافرتی سکونت دارند و برخی دیگر با یک زیرانداز زیر آفتاب گیرها یا همان آلاچیقهای آهنی زندگی میکنند. اعتیاد و موادمخدر اینجا هم دست از سر جوانان بر نمیدارد و هستند جوانانی که در محوطه بیرونی با اعتیاد نشئگی را بارها و بارها تجربه میکنند. اکثرشان ساکنان اطراف حرم امام خمینی (ره) و بهشت زهرا برخی زوار و برخی دیگر ورشکستههای اقتصادی هستند که زندگی خود را از دست داده اند.
ثریا زنی است که در این منطقه زندگی میکند. به خبرنگار رکنا میگوید: اینجا را در دو جمله برایتان شرح میدهم؛ اینجا ته خط است، آخر دنیا که شنیدی اینجاست.
سوال این است که ثریا و دیگر آدمهای ساکن در این محل در سرمای زمستان با برف و بارانی که میبارد و خواهد بارید چطور کنار آمدند؟ او در پاسخ به این سوال میگوید: از زمانی که هوا سرد میشود به راهروهای کنار توالت پناه میبریم. بهترین جا زیرپله هاست. زیرپلهها باد کمتر در تن مان میپیچد باران هم روی سرمان نمیریزد. یک صبح از خواب بیدار شدیم و دیدیم، یک پسر ۳۲-۳۳ ساله از سرما یخ زده است.»
یکی دیگر از زنان که مجبور شده است در این منطقه زندگی کند میگوید: داخل حرم غذا میدهند و گرم است. همه دارایی زندگی ام را در یک کوله جا داده ام. اگر بخواهیم وارد حرم بشویم باید کوله یا ساک هایمان را به امانتداری حرم مطهر بسپاریم. امانتداری حرم مطهر هم بیشتر از ۳ ساعت وسایلمان را نگه نمیدارد. وقتی خیلی سرد باشد و نتوانیم سرما را تحمل کنیم، سه ساعت وسایلمان را به امانت داری میدهیم و داخل حرم میرویم. کمی گرم میشویم و دوباره برمی گردیم. اگر بیشتر از ۳ ساعت در حرم بمانیم، با بدبختی میتوانیم وسایل مان را پس بگیریم.
ثریا در ادامه میگوید: اینجا اعتیاد و موادمخدر بیداد میکند. بیا با هم راه برویم. ببین چقدر معتاد این اطراف هستند و دارند موادمصرف میکنند.
از غذایی که بین به زائران امام خمینی (ره) توزیع میکنند میپرسم و ثریا پاسخ میدهد: اینجا در روزهای خاصی غذا پخش میشود. همیشگی نیست... شاید باورتان نشود، اما چند وقت پیش بعد از دو روز دل ضعفه و گرسنگی مجبور شدم تن به خواسته ۳ مرد بدهم. اصلا شده که دو روز دل ضعفه داشته باشی و خودت را فقط با آب سیر کنی؟ هیچ وقت فکر نمیکردم برای یک ساندویچ فلافل شب تاریک داخل قبرها تن به خواستههای شوم سه مرد بدهم. اینجا که باشی آدمهای عجیب و غریب زیاد میبینی بعضی مردها در قبرها هم به خواسته هایشان میرسند.
ثریا میگوید: گاهی اوقات بخاطر دلایلی نمیگذارند که اینجا بمانیم. خیلی زرنگ باشیم در گوشه و کنار پنهان میشویم و شبها به راهروهای کنار توالتها پناه میبریم. بعضی که زرنگ نیستند مجبور میشوند از پول کارت متروی خود کم کنند و به پارکهای شهر پناه ببرند. اما پارکها برای زنها زیاد امن نیست. اینجا یک جورایی مثل محله خودمان شده و همدیگر را میشناسیم و اگر مشکلی پیش بیاید، هستند کسانی که به ما کمک کنند. اینجا خانه ماست.
ثریا دنبال کار است و تاکید میکند: اگر کار ظرفشویی هم پیدا کنم هم میروم. اما مردم وقتی میفهمند ما اینجا زندگی میکنیم به ما کار نمیدهند. اینجا زنان و مردانی هستند که به آخر خط رسیده اند.
او در پاسخ به این سوال که چرا خود را به جمعیت زنان معرفی نمیکند؟ میگوید: همین مدد اجتماعی را میگویید؟ اینجا همیشه بسته است. سه سال پیش یک خانمی آمد اینجا گفت: عضو شورای شهر است. عطرش آدم را مست میکرد. با او حرف زدیم. اما چه اتفاقی افتاد؟ هیچی. ما هنوز اینجا هستیم. جزو آمارها به حساب نمیآییم. خیلیها اینجا شناسنامه ندارند.
در بررسیهای میدانی مشخص شد که گستردگی محل زندگی این بی خانمانها و قبرهای خالی به اندازهای زیاد است که هیچ نهاد نظارتی مستقر در بهشت زهرا و حرم مطهر در وقوع چنین اتفاقات تلخی مقصر نیست و تنها مسئولان سازمانهای حمایتی مانند بهزیستی و ... در ساماندهی زنان و مردان بی خانمان و گرسنه مقصران اصلی هستند. آیا سبد معیشتی به بی خانمانها و کارتن خوابها هم میرسد؟