تصمیمات غلط نخبگانی!
آیا قرار است که نخبگان برای آینده کشور تصمیم گیری کنند و در تصمیم گیری های خود دچار اشتباهات بزرگی شوند که مردم را به زحمت می اندازد؟!
در هر جامعه ای وجود نخبه نعمت است، نخبگان علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و دیگر زمینه ها، اما سخنان و دیدگاه های آهها که وحی منزل نیست سمعاً و طاعتاً اجرا شود، هست؟!
نخبگان هم اشتباه می کنند، آنها هم مانند دیگران از جنس مردم هستند، خود مردم هستند، عهیچ تفاوتی نسبت به دیگران ندارند، حتی شاید در میان اقضار مردم که شناخته شده هم نیستند، نخبگانی بالاتر از آنها وجود داشته باشد که دارد.
نخبگان نخستین سعی ای که باید بکنند این است که در تصمیمات، اظهارات و مواضع خود اشتباه نکنند و یا حدقال آن را به کمترین تعداد برسانند.
اشتباه یک نخبه در هر زمینه ای با تصمیمی که میگیرد، زیان سنگینی را به کشور و مردم وارد می کند، چنین اشتباهاتی بسیار سنگین و حتی در مواقعی جبران ناپذیر است.
نخبه ای در دستگاه های دولتی و حاکمیتی حضور دارد باید همه عواقب و عوارض تصمیم خود را بپذیرد. وظیفه او ارائه راهکار منطقی، معقول و راهگشا است، نه گره انداز.
اگر نخبه ای با پیشنهاد و تصمیم خود گرهی بر گره های کشور و مردم افزود و این کار را تکرار کرد در حسن نیت آن باید شک کرد.
آیا یک نخبه کارشناس با تعهد و تخصص کارآمدی تصمیمی میگیرد که برای کشور و مردم و انقلاب هزینه زا باشد؟ قطعاً چنین چیزی از سوی نخبه کارآمد متعهد متخصص اتفاق نخواهد افتاد.
یک مقایسه ساده می تواند تفاوت میان نخبگانی که در کشور حضور دارند و تصمیمات و نظرات آنها در جامعه تأثیر گذار است، نشان دهد که کدام بخش از نخبگان کارگشاتر و کدام بخش ناکارآمدتر است.
همگان می دانند و دیده اند که نخبگانی که در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران حضور دارند چگونه توانسته اند با بهره گیری از دانش و آگاهی خود که با هدایت مثبت و مفید به این سمت سوق داده شده، به پیشرفت های بزرگی دست یابند که دشمنان را انگشت به دهان کرده است.
پیشرفت های موشکی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران حتی به فعالیت های غیر نظامی و پرتاب موشک ماهواره بر نیز رسیده است و همه این پیشرفت ها به دست نخبگانی ایجاد شده که در نیروهای مسلح چه ارتش جمهوری اسلامی ایران و چه سپاه پاسداران با هوشیاری انقلابی خود توانسته اند ریل گذاری درستی را انجام دهند.
پیشرفت های موشکی و نظامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نه وارداتی است و نه عاریه گرفته شده از دیگران است، کاملاً بومی و ساخت ایران است.
نیروهای مسلح کشورمان از نخبگانی بهره میبرد که همگی آنها دارای تخصص در رشته هایی هستند که نیاز ارتش و سپاه است، تربیت و جذب چنین نیروهایی در این دو نیرو مجموعه ای را تشکیل داده که تاکنون توانسته است در همه زمینه های نظامی و حتی غیر نظامی پیشرفت های چشمگیری را سبب شود.
و این پیشرفت ها تنها در زمینه مسائل نظامی، علمی و پزشکی نیست بلکه در سیاست های اتخاذ شده نیز شاهد اجرای تصمیماتی هستیم که توانسته است بسیاری از تهدیدات خارجی را خنثی کند.
دیپلماسی نظامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در منطقه باعث شد تا خطر جدی گروه های تروریستی تکفیری وهابی که نهایت هدف آنها ایران بود، خنثی شود که اگر چنین تصمیمی از سوی آنها گرفته نمی شود و اعتقاد به حراست و حفاظت ایران پشت مرزها در میان آنها وجود داشت، اکنون جنگی خانماسوزتر از سوریه و عراق را تجربه میکردیم.
نخبگان سیاسی معمولاً مصلحت اندیش، میانه رو، مصالحه گر، معامله گر و مذاکره گر هستند تا بتوانند به اهداف و برنامه های خود برسند.
اما همیشه سیاست مذاکره و معامله و مصالحه کارگشا و کارساز نبوده است، بلکه در بسیاری مواقع مشکل آفرین گشته دردسرهایی را نیز برای کشور به وجود آورده است.
اگر بخواهیم مثال روشن و آشکاری را در این زمینه برای افکار عمومی بزنیم، تصمیم بود که نخبگانی که در جایگاه مسئولیت همقرار داشتند، برای آینده هسته ای کشور گرفتند و بر سر آن مذاکره معامله کردند.
برجام نتیجه تصمیم گیری نخبگانی بود که هم درون دولت و برخی از نهادها حضور داشتند و هم نخبگان خارج از دستگاه های حاکمیتی؛ این نخبگان مردم را قانع کردند که می توان با مذاکره به نتیجه مطلوب رسید.
اما آیا با به دست آمدن توافق هسته ای، نتیجه مطلوب به دست آمد؟ یا این که خسارت محض شد و باعث گرفتاری های بعدی که اکنون همگان در حال تجربه کردن آن هستند.
نخبگانی با چهره سیاسی و اقتصادی نسخه مذاکره با آمریکا را برای ایران پیچیدند و اکنون اصرار بر پیوستن ایران به سازمان اف ای تی اف و اجرای دستورالعمل های این نهاد بین المللی و کنوانسیون های آن را دارند، در حالی که یگ تجربه وحشتناک از برجام در اذهان افکار عمومی باقی است.
این چهره های سیاسی و اقتصادی در راستای همراهی با دولتی که برجام را برای مردم ایران به ارمغان آورد، سعی دارند با فضا سازی مجمع تشخیص مصلحت نظام را وادار به تصویب لوایحی کنند که به کنوانسیون پالرمو و سی اف تی مرتبط است.
اکنون همه از چند و چون شرایط این دو کنوانسیون آگاه هستند و می دانند که اصرار دولت به پیوستن به آن بدون تضمین است، یعنی دولت هیچ تضمینی نمی دهد که با پیوستن ایران به اف ای تی اف و اجرای دو کنوانسیون پالرمو و سی اف تی اوضاع بهتر می شود یا نه؟!
اما با این وجود دولت اصرار دارد که ایران باید به این دو کنوانسیون را اجرا کند چرا که در فهرست سیاه سازمان اف ای تی اف قرار میگیرد.
اصرار دولت برای این است که اعتقاد دارد با پیوستن ایران به پالرمو و اف ای تی اف تحریم های بانکی برداشته می شود، سوئیفت گشایش می یابد و ایران میتواند مببادلات بانکی داشته باشد.
خوش خیالی است در حالی که آمریکا با خورج از برجام نه تنها تحریم ها را برنداشته بلکه آنها را تشدید کرده و انتظار او از این اقدام به زانو درآوردن جمهوریاسلامی ایران است.
در حالی که ایران همچنان تحت تحریم هایاقتصادی آمریکا قرار دارد و اروپا نیز از آن تبعیت می کند، ساده لوحانه خواهد بود که تصور شود با پیوستن ایرانبه کنوانسیون پالرمو و سی اف تی مشکلات بانکی حل خواهد شد، ضمن این که دلترمدان خود صراحتاً گفته اند هیچ تضمینی نمی توانند به خاطر نتایج این تصمیم بدهند.
اکنون نیز برخی رسانه های طیف سیاسی موافق و حامی دولت و شخصیت های سیاسی و اقتصادی موجود در این جریان سعی دارند تا افکار عمومی را با تفکر خود همراه کنند.
آنها در تازه ترین رفتاری که از خود بروز داده اند در یک نظر سنجی اعلام کرده اند که با 25 چهره سیاسی و اقتصادی در این نظرسنجی شرکت کرده و دراین نظرسنجی 72 درصد موافق پیوستن و 28 درصد مخالف هستند.
نخبگانی که تصمیمات اشتباه می گیرند و با اظهار نظرات غلط خود تولید گرفتاری و باعث زیان میشوند، کم نیستند و این طیف از جامعه اگر دست به خطا بزند، خطای او بسیار گران تر از خطای یک شهروند عادی است که در جامعه حضور دارد چرا که آن شهروند تابعی از تصمیمی است که از سوی برخی نخبگان گرفته شده است.
تنها کافی است هیمن نخبگان سیاسی و اقتصادی که در میان مردم نیز چهره هستند، تضمین بدهند بابت تضمینی هم که می دهند تبعات منفی احتمالی را نیز بپذیرند و در صدد جبران برآیند. ایا هنگامی که به این اسانی نظر خود را در باره پیوست ایران به اف ای تی اف اعلام می کنند به همین آسانی هم تضمین می دهند؟ آیا چنین خواهند کرد؟
بزرجمهر گفته است؛
«مردم را به چشمِ خوارداشت نشاید نگریست و همهی علوم به همه کس ندهند و بسیار چیز باشد که زید بداند و عمرو نداند.»