یک سوزن به خودت بزن
چرا گردشگران در شرایط فعلی و با توجه به ارزش دلار و یورو باز هم انگیزهی چندانی برای سفر به ایران ندارند؟ در رقابتهای بینالمللی حتی در فوتبال تکنیکها و تاکتیکهایی بهروز بهکار گرفته میشود تا بُرد از آن تیم ملی یک کشور شود، تاکتیک و تکنیک گردشگری ما در مواجهه با رقبا چیست؟
محمد منظرنژاد، فعال و مدرس گردشگری در یادداشتی با عنوان «وقتی میگوییم صنعت گردشگری، باید صنعتی فکر کنیم!» به تحلیل شیوه بازاریابی ایران بویژه در نمایشگاهها و تورهای آشناسازی پرداخته و به گسست حاکم بین ارکان این صنعت اشاره کرده و برخورد با صنعت گردشگری را «غیرصنعتی» دانسته و راهحلهای سادهای را برای غلبه با مشکلاتی که ایران را از رقبای بینالمللی عقب انداخته، پیشنهاد کرده است.
منظرنژاد نوشته است: «بسیاری از مواقع واژهها به ما میگویند که باید چگونه برنامهریزی کنیم و چه کاری باید انجام دهیم. سالهاست که در تمام کتابها، مقالات، سخنرانیها و مصاحبهها، واژه صنعت گردشگری را میبینیم و میشنویم. آیا تا کنون شده به این واژه فکر کنیم و ببینیم کجای این صنعت هستیم و یا اینکه چگونه خود را جزئی از صنعت گردشگری قرار دهیم.
مشخصههای صنعتی شدن در هر کاری به یکپارچگی و اتحاد و هماهنگی نیاز دارد تا یک محصول از درون یک صنعت استخراج شود و شاید بهتر باشد یک کارخانه ماشین را مثال زد که بسیاری از قطعات در کنار هم جمع میشوند و در نهایت با هماهنگی تمام قطعات و تجهیزات یک خودرو شکل میگیرد که میتواند امکان حمل و نقل را به مشتری ارایه کند.
چگونه گردشگری را یک صنعت مینامیم، مگر غیر از این است که محصول گردشگری و بسته سفر از هماهنگی بین ارگانها و سازمانها و خدمات گوناگون بوجود میآید؟ مگر نه این است که وزارت امور خارجه، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، سازمانهای حمل و نقل زمینی، دریایی، ریلی، هوایی و رستورانها و مجتمعهای خدمات پذیرایی، بانکها و ... باید با هماهنگی و یکپارچگی در امور گردشگری بتوانند در صنعتی شدن این محصول موثر باشند.
امروزه گردشگری بالاخص گردشگری در حوزه سفرهای ورودی به کشور با توجه به ظرفیتهای ارزآور به برنامهریزی و فکر صنعتی نیاز دارد و مدیران مجموعههای کوچک تا مدیران و رؤسای سازمانها و وزارتخانهها باید برای پیشبرد اهداف کلان کشور سازوکار صنعتی شدن را برای گردشگری پایهریزی کنند.
من از خودمان شروع میکنم از بخش خصوصی از جزئیترین بخش که شامل ایرلاینها، شرکتهای حمل و نقل، هتلها، راهنماهای گردشگری، حمل و نقل اتوبوسی، رستورانها و شرکتهای خدمات مسافرتی است و بخش مهمی از عملیات و تولید محصول گردشگری را بر عهده دارد. آیا بر این باور هستیم که ما عضو یک صنعت هستیم؟ آیا صنعتی کار میکنیم و یا صنعتی میاندیشیم؟
تا چه میزان برای تبلیغات و معرفی ظرفیتهای کشور عزیزمان در مجامع و نمایشگاههای بینالمللی با یکدیگر هماهنگ بودیم؟
تا چه میزان ظرفیتها و پتانسیلهای بالفعل خود را با یکدیگر برای سرانجام یک رویداد در یک کاسه گذاشتیم؟
اگر به کوچکترین و بزرگترین نمایشگاههای بینالمللی در زمینه گردشگری نگاهی بیاندازیم میتوانیم به این موضوع پی ببریم که تا صنعتی شدن راهی بس طولانی داریم. کمی از خودمان شروع کنیم و از سازمانها و ارگانها و وزارتخانهها حمایت معنوی بخواهیم. در نمایشگاهههای بینالمللی که کشورهای دیگر به عنوان رقیب برای بدست آوردن سهم بیشتری از گردشگری ظرفیتهای گردشگری خود را به نمایش میگذارند و سعی میکنند تا نمونههایی از تجربیات را در نمایشگاه به مهمانان نشان دهند و آنها را برای سفر به کشور خود ترغیب کنند، ما در نمایشگاه به عنوان فروشنده حاضر میشویم و با کمی محصولات خوراکی و با تعدادی از محصولات صنایع دستی سعی بر انجام نمایش داریم. در رقابتهای بینالمللی حتی در فوتبال هم تکنیکها و تاکتیکهایی بروز بکار گرفته میشود تا برد از آن تیم ملی یک کشور شود.