چرا مردم اعتراض می کنند؟
محمد آقاسی محقق و پژوهشگر حوزه افکارعمومی و محمد عاملی پژوهشگر اجتماعی و سیاسی در بررسی گونهشناسی دورههای رفتار اعتراضی پساانقلاب اسلامی به این سوال که چرا مردم اعتراض میکنند؟ پاسخ دادند
سوال به ظاهر سادهای که پاسخ های مختلفی برای آن گفته شده است. نظریههای کلاسیک جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی پیشنهاد کردند که مردم برای ابراز نارضایتی های خود ناشی از تشدید محرومیت نسبی، سرخوردگی یا بی عدالتی ادراک شده، در اعتراض شرکت می کنند. (برکوویتز، 1972 ؛ گور، 1970 ؛ لیند و تایلر، 1988). پژوهشگران حوزه جنبش های اجتماعی چندان موافق تاثیر تامّ طرح مشکلات و شکایات برای شرکت در رفتار جمعی اعتراضی نیستند. آنها پیشنهاد کردند که سوال به گونهای دیگر طرح شود که آیا همه کسانی که دست به رفتار اعتراضی میزنند، آسیب دیدگان هستند؟ یا کارآیی، منابع و فرصتهاست که مشارکت معترضین را پیشبینی میکند (کلدرمانز، 1984؛ مک آدام، 1982؛ مک کارتی و زالد، 1977). در همین حال، محققانی مانند ریشر(1984)، سیمون و همکاران(1998) و کلاماندرس و ویرد(2000)، شروع به بررسی نقش هویت جمعی در رفتار اعتراضی کردند.
بن مایه شکل گیری رفتارهای اعتراضی جمعی، منطق اجتماعی حاکم بر آن است. هرچند ممکن است عوامل فرامحیطی نیز بر آن تاثیر بگذارند و یا از آن سواستفاده کنند اما نمیتوان از تحلیل شرایط اجتماعی به وجود آمدن آن نیز چشم پوشی کرد. یکی از کارهایی که در تبیین حوادث اجتماعی صورت می پذیرد و به سرعت دهان به دهان می چرخد، تلاش برای ردیابی تاریخی و مشابهت یابی میان پدیده ها از گذشته تا به امروز است. این امر ممکن است تحلیلگران و جامعه شناسان را با خطاهایی برای تحلیل «آنِ جامعه» و لحظه کنونی که در آن قرار گرفتیم، مواجه کند.
با در نظر داشتن این مهم تحولات اجتماعی ایران معاصر را میتوان به دورههای متفاوت تقسیمبندی کرد. دورههای مختلفی که هر مقطع زمانی آن ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی تجارب خاصی را پشت سر گذرانده و متناسب با هردوره مستعد شکلگیری رفتارهای جمعی اعتراضی خاصی بوده است.
به گزارش ایسنا محمد آقاسی محقق و پژوهشگر حوزه افکارعمومی و محمد عاملی پژوهشگر اجتماعی و سیاسی در ادامه آنچه خواندید در نوشتاری با عنوان «گونهشناسی دورههای رفتار اعتراضی پساانقلاب اسلامی» سعی کردهاند با توضیح پس زمینههای اجتماعی ظهور اشکال مختلف رفتار اعتراضی در هر دوره را به شرح زیر مورد بررسی قرار دهند.
دوره التهاب سیاسی پسا انقلابی(1357 - 1362)؛ ملتهبترین و پرآشوب ترین دوره سیاسی چهار دهه گذشته مربوط به چند سال نخست بعد از انقلاب اسلامی است. در این دهه ترورهای کور مردم و مسوولان، بمب گذاری و اغتشاش و ناامنی، درگیری ها و نزاع های خشن خیابانی توسط گروه های سیاسی برای کسب قدرت را شاهد بودیم. گروههایی که بنا داشتند پس از انقلاب اسلامی، حضور در قدرت را تجربه کنند.
به دنبال خشونت های خیابانی دولت اقدام به پاکسازی خانه های تیمی و دستگیری افراد مسلح وابسته به سازمان های معارض نمود. به طور طبیعی در این شرایط رفتارهای اعتراضی، حالت مدنی نداشت و خشونت مدارانه پیش می رفت. با حمله نظامی عراق به ایران، توجه بیشتر به ثبات سیاسی و انسجام داخلی، شرایط تدوام وضعیت پیشین را مهیا نمود.
دوره ثبات سیاسی پساانقلابی(1363-1368)؛ علیرغم تمام مشکلات برآمده از تنش های پیش آمده بین گروه های سیاسی و سختی های فراوان دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، انسجام اجتماعی و مشروعیت بالای حاکمیت مانع از هر گونه رفتار اعتراضی فراگیر و رادیکال در این دوره گردید.