«پریانه‌های لیاسند ماریس»؛ جادویی واقعی در نقد نوجوانان بندرعباس


«پریانه‌های لیاسند ماریس»؛ جادویی واقعی در نقد نوجوانان بندرعباس

اعضای مرکزهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وکتابخانه‌های عمومی هرمزگان در بررسی و نقد رمان «پریانه‌های لیاسند ماریس» آن را جادویی به سبک رئالیسم برای نوجوانان دانستند که سرشار از نمادهای بومی دریایی است.

مردم جنوب نگاه خاصی به دریا دارند که با نگاه مردم دیگر خطه‌ها متفاوت است، آن‌ها باورهای افسانه‌ای دارند و حتی به وجود موجودات افسانه‌ای که در دریا زندگی می‌کنند نیز باور دارند.

طرحی برای نوشتن یک کتاب که ابتدا به کانون پرورش فکری کودکان داده شد و هرچند با کتاب فعلی فرق داشت، اما مطالعات جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی از حوزه دریا و خلیج فارس از سوی یک نویسنده شیرازی درباره بندر سیراف باعث شد این طرح عوض شود و سبک رئالیسم جادویی برای این رمان انتخاب شود.

«پریانه‌های لیاسند ماریس» رمانی است که توسط طاهره ایبد به سبک رئالیسم جادویی برای نوجوانان سوم راهنمایی نوشته شده و داستان آن هم در بندر سیراف، یکی از بنادر ایران باستان (بوشهر امروز) می‌گذرد.

اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مربیان کتابخانه‌های عمومی استان هرمزگان در یک نشست صمیمی روز چهارشنبه به نقد و بررسی این کتاب با حضور نویسنده آن پرداختند.

فاطمه زاهدانی، عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شماره ۲ بندرعباس نخستین نقدکننده این کتاب گفت: این کتاب یک رئالیسم جادویی است که در حین مطالعه آن حس صمیمت را با تمام شخصیت‌ها را تجربه می‌کردم.

وی با بیان اینکه نمونه‌های این کتاب در بین نویسندگان خارجی زیاد است، گفت: امروزه توقع ما نوجوانان به این سبک به دلیل هیجان‌های زیادی که دارند، بیشتر شده است.

این عضو ۱۴ ساله مرکز شماره دو بندرعباس گفت: رویه هیجانی در ابتدای داستان مشهود نیست اگر این روند هیجان‌انگیز که از فصل‌های سوم دیده می‌شود از همان ابتدا بود، به نظر من داستان جذاب‌تر می‌شد.

زاهدانی با بیان اینکه پذیرش این کتاب برای نوجوانان خطه جنوب راحت‌تر است، معتقد بود: شخصیت سندباد که یک شخصیت واقعی است در این کتاب یک نوع تضمین برای خواندن داستان و ارزش ادبی این کتاب محسوب می‌شود.

«پریانه‌های لیاسند ماریس»؛ جادویی واقعی در نقد نوجوانان بندرعباس

پری دریایی در ادبیات هرمزگان شخصیت مثبت است

مائده ذاکری عضو کانون شماره ۳ بندرعباس نیز گفت: سیراف را اگر از نگاه شاهنامه بخواهیم بررسی کنیم مکانی بوده که یکی از پادشان ایرانی وقتی وارد این شهر شد اولین چیزی که درخواست کرد شیر و آب بود به همین دلیل اسم این شهر را سیراف گذاشته‌اند.

وی ادامه داد: به نظرمن گذشته جادویی و افسانه‌ای که از این منطقه وجود دارد بسیار مناسب این مکان بوده و باعث شده داستان این کتاب قوی‌تر شود.

ذاکری در خصوص شخصیت سندباد نیز بیان داشت: این شخصیت برای من جذاب است چون شخصیت ادریس در داستان نیز شبیه سندباد بوده و ادامه دهنده راه سندباد بوده است.

وی با نقد از برخی شخصیت‌های داستان، در عین حال شخصیت ادریس و پری دریایی را نگاه مثبت نویسنده دانست و بیان داشت: شخصیت پری دریایی در ادبیات هرمزگان برعکس ادبیات اروپایی‌ها یک شخصیت مثبت و جذاب است.

انیس موحدیان دیگر عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز شماره ۳ بندرعباس نیز گفت: قبل از خواندن این کتاب اشتیاقی برای خواندن کتاب‌های بومی نداشتم، اما با شروع این داستان با لهجه‌ها و شخصیت‌های داستان به خوبی پیش می‌رفتم و برایم جذاب و لذت‌بخش بود.

وی ادامه داد: لهجه‌های بومی بندرسیراف از زبان شخصیت‌های داستان به قدری واقعی بود که من احساس نمی‌کردم داستان تخیلی است.

موحدیان در نقد داستان نیز بیان داشت: شخصیت‌های ماهبان و لیانا هم از نظر سن و هم چهره و لباس‌ آن‌ها برایم آشنا نبود از طرفی تکرار و طولانی شدن توصیف‌ها به نظر من خواننده را خسته می‌کرد.

سوگند عظیمی از مرکز آفرینش بندرعباس اما درعین حال معتقد است: مدل حرف زدن و رفتارهای شخصیت‌ها بیانگر رده سنی چند نوجوان است.

فرزانه نام‌آور از کانون شماره ۳ بندرعباس نیز گفت: قبل از خواندن این رمان به دریا توجه نمی‌کردم بعد از مطالعه این کتاب احساس کردم در دریا یک زندگی دیگری وجود دارد.

این عضو۱۵ ساله که خود را یک شخصیت خیال‌پرداز می‌داند شخصیت پری دریایی را برای خود بسیار جذاب توصیف کرد.

نام‌آور، انتخاب بندر سیراف برای نوشتن این داستان را نکته مثبت در روایت داستان عنوان کرد و ادامه داد: شخصیت لیان که در این کتاب از آن نام برده شده نام قدیمی بوشهرو نام گیاهی است که به سمت خورشید رویش می‌کند، لذا نشان می‌دهد که شخصیت‌ها با دلیل و نزدیک به واقعیت انتخاب شده است.

برای خواندن کتاب به نویسنده‌ کتاب‌ها توجه نمی‌کنم

مهرشاد آذری عضو مرکز شماره چهار بندرعباس نیز، یکی از نکات مثبت این کتاب را مبهم بودن داستان و شخصیت‌پردازی عنوان کرد.

وی گفت: من برای خواندن یک کتاب می‌خوانم به نویسنده‌اش توجه نمی‌کنم مگر این‌که پایان داستان تعیین کننده نام نویسنده باشد به تعبیری نام نویسنده زمانی مهم است که محتوای کتاب برایم لذت‌بخش باشد.

آذری خطاب به نویسنده کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس»، گفت: نویسنده خوب یک روان‌شناس است که می‌تواند با شخصیت‌پرازی‌های جذاب با حس خواننده خوب بازی کند و شما در این کتاب این امکان را برای مخاطبان خود ایجاد کردید.

علیزاده عضو شماره چهار بندرعباس نیز معتقد است: تا قبل از خواندن این داستان فکر می‌کردم فقط نویسندگان خارجی توانایی نوشتن داستان‌های ماجراجویانه موفق هستند اما با خواندن این داستان ذهنیتم تغییر کرد.

وی استفاده از جغرافیای بومی به خصوص دریا را جزو نکته‌های مثبت به خصوص برای خوانندگان جنوبی دانست، اما درعین حال استفاده از پاورقی برای معنی کلمات و لغات مبهم را برای خوانندگان این کتاب ضروری دانست.

شباهت «مِن مِنداس»به «مِل‌مِداس» در باور مردم هرمز

زرنگاری، مسوول کتابخانه ملاصدرا جزیره هرمز نیز در نقد این کتاب بیان داشت: نوجوانان کتاب‌هایی که حجم کمتری داشته باشند را ترجیح می‌دهند و به نظر من حجم زیاد کتاب پریانه‌های لیاسند ماریس باعث ایجاد یک واهمه برای مطالعه نوجوانان می‌شود.

وی انتخاب مکانی مثل دریا و بندر سیراف و منطقه خلیج فارس یکی از انتخاب‌های آگاهانه دانست که شخصیت‌های داستان برای بسیاری از مردم جنوب که در کنار دریا و در جزیره زندگی می‌کنند قابل لمس است.

زرنگاری در این رابطه به شخصت «مِن مِنداس» در داستان اشاره کرد و بیان داشت: در باور مردم جزیره هرمز شخصیت افسانه‌ای به اسم «مِل‌مِداس» وجود دارد که یک زن زیبارو و شیک‌پوش است.

مسوول کتابخانه ملاصدرا جزیره هرمز اضافه کرد: این شخصیت افسانه‌ای در عین زیبارویی فرد فسادانگیز و وحشی است که پاهایی شبیه داس دارد و مردها را می‌کشد، لذا انتخاب این شخصیت در داستان برای مردم هرمز یک شخصیت آشناست.

لهجه مردم جنوب خلیج فارس نخستن تلنگرم برای نوشتن بود

نویسنده کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس» در جمع‌بندی نظرات و نقدها توضیح داد: این کتاب ماجرای مرواریدهای لاجوردی است که توسط ادریس از دریای جنوب صید شده و حال هر بلایی که سر او می‌آید به این مرواریدها ربط پیدا می‌کند.

طاهره ایبد افزود: آمدن شبح دریا که «مِن مِنداس» نام دارد و اتفاق‌های عجیبی که می‌افتد، نیز ارتباطی با صید مرواریدهای لاجوردی دارد.پ در این ماجرا، پریان دریایی از ادریس می‌خواهند هفت مروارید را به جایی ببرد تا دست من‌منداس نیفتد که اگر به دست او برسد، حاکم دریا می‌شود و تمام دریا را به اسارت خود درمی‌آورد.

وی در خصوص ایده نوشتن این کتاب بیان داشت: شیراز در یک منطقه‌ای از کشور واقع شده است که به دلیل معتدل بودن آب و هوای آن ییلاق میهمانان سایر شهرها و استان به خصوص مردم لارستان، خوزستان و بوشهر محسوب می‌شود و مردم این شهرها تابستان‌ها را در شیراز زندگی می‌کردند.

این نویسنده کودک و نوجوان ادامه داد: در محل زندگی ما میهمانانی بودند که خانه‌های زیادی بود که توسط مردم این شهرها اجاره شده بود و ارتباط خانوادگی زیادی باهم داشتیم.

ایبد گفت: نخستین عاملی که باعث شد من جذب این افراد شوم، لهجه مردم جنوب خلیج فارس بود که برای من جذابیت داشت ضمن اینکه هیجان خاصی در این لهجه‌ها حس می‌کردم.

نویسنده کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس» گفت: گاهی این افراد از باورهای و افسانه‌های خودشان مثل پری‌های دریایی صحبت می‌کردند، این خاطرات از دوران کودکی در ذهن من مانده بود و چون از کودکی بسیار فرد خیال‌پردازی بودم با شنیدن این خاطرات جذب منطقه خلیج فارس شدم.

خلیج فارس منبع گران‌بها برای داستان‌نویسی است

وی بیان داشت: زمانی که طرح رمان به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان دادم افسانه‌ای به اسم اولیانوس و کوزه دریا بود که قرار شد جغرافیایی برای طرحم مشخص کنم بعد از آن شروع به کار تحقیقاتی کردم که به بندر سیراف رسیدم که اتفافات آن برای داستان‌نویسی می‌تواند هیجان زیادی داشته باشد.

ایبد افزود: از نگاه من دریای شمال روی سطح است ولی خلیج فارس به دلیل عمق زیادی که دارد، یک زندگی جدیدی در این دریا در جریان است که منبع بسیاری از داستان‌ها برای کودکان و نوجوانان خواهد بود.

نویسنده «خانواده آقای چرخشی» گفت: برای داستانم یک لهجه میانه انتخاب کردم که برای همه مخاطبان قابل فهم باشد از طرفی در مسیر پژوهش‌هایم با تعدادی از غواصان خلیج فارس آشنا شدم که اطلاعات خوبی درباره زیر دریا به من دادند و حس‌هایی که از زیر دریا و موجوداتش داشتند از جمله انتخاب شخصیت "گردباد" برایم راهگشا بود.

سندباد دریانوردی ایرانی و مخترع سکان کشتی است

ایبد اضافه کرد: نحوه بیان خاطرات این غواصان و احساس افتادن خودم به داخل آب کم عمق دریا در یک سفری به بندرعباس در پرداختن به صحنه‌های زیرآب در این داستان کمک زیادی به نوشتنم کرد.

نویسنده کتاب «قطار ارواح» گفت: در حین تحقیق به یک سند تاریخی رسیدم که؛ سندباد دریانوردی اهل سیراف و مخترع سکان کشتی بوده است، لذا سندباد یک شخصیت واقعی است درحالی که کشورهای عربی مدعی هستند که سندباد متعلق به آنهاست.

ایبد با بیان اینکه ماهر بودن دریانوردان بندرسیراف به قدری مهم بوده که در کتاب جمهور افلاطون از آنها نام برده شده است، داشتن خانه‌های سه طبقه در بندر سیراف در دوره ساسانیان و سفید کردن خانه‌ها با ساروج از دیگر عجایب زندگی در این منطقه است که به نوشتن روند داستان کمک زیادی کرد.

این نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان افزود: بعد از دیدن این سند سراغ کتاب هزارویک شب رفتم که در آن کتاب، سندباد داستان هفت سفر خود را تعریف کرده و در یکی از سفرهایش از شخصیتی تعریف کرده که شبیه من "من‌منداس" در کتاب "پریانه‌های لیاسند ماریس" است.

وی با اشاره به اینکه خلیج فارس منبع بسیار ارزشمند و گرانبهایی حتی در حوزه داستان‌نویسی است که باید قدر آن را بدانیم، اظهارداشت: همه این خاطرات و اتفاقات در خلیج فارس باعث شد که وسط نوشتن رمان پریانه‌های لیاسندماریس، داستان دیگرم با عنوان "عجیب وعجیب‌های ته دریا" را بنویسم.

"کتاب «عجیب و عجیب‌های ته دریا» به معرفی خلیج فارس برای مخاطبان گروه سنی «ج» (۱۰ تا ۱۲ سال) می‌پردازد، کودک این داستان به آب‌های خلیج فارس سفر و با موجودات این دریا ملاقات می‌کند و مخاطبان این کتاب نیز در کنار مطالعه‌ داستان با عکس‌های مستند و مطالب علمی روبرو و با شگفتی‌های خلیج فارس آشنا می‌شوند".

نویسنده کتاب «شبح سیاه» زمان مدت نوشتن داستان «پریانه‌های لیاسند ماریس» را یکسال عنوان کرد و افزود: برای نوشتن این رمان و انتخاب منطقه جغرافیی شش ماه کار تحقیقاتی انجام دادم.

وی دیدگاه نوجوانان خطه جنوب نسبت به خوانندگان این کتاب در سایر شهرهای ایران متفاوت است، زیرا بسیاری از افراد با باورها و افسانه‌های منطقه خلیج فارس آشنا هستند.

ایبد در توضیح نظرات مهرشاد آذری عضو مرکز شماره چهار بندرعباس نیز گفت: یکی از ویژگی‌های مثبت یک نویسنده این است که به شعور مخاطب خود احترام بگذارد و فرصت کشف کردن را به آنها بدهد

نویسندگی‌ را مدیون دبیر انگلیسی‌ام هستم

نویسنده کتاب «عجیب و عجیب‌های ته دریا» بیان داشت: لذت خواندن داستان زمانی است که مخاطب خودش مطالب جدیدی را از داستان کشف کند و برخی از ابهام‌ها به جذابیت داستان کمک می‌کند.

وی گفت: کسانی که می‌خواهند داستان‌نویس باشند باید اطلاعات زیادی در حوزه‌های مختلف داشته باشند چون داستان یک نوع زندگی است که روایت می‌شود.

این نویسنده حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه آرزوی من در دوران کودکی این بود که نویسنده شوم، افزود: نویسندگی‌ام را مدیون یکی از دبیران انگلیسی‌ام هستم که باعث شد نویسندگی را جدی بگیرم.

ایبد یادگیری زبان انگلیسی را جزو ضروریات برای نوجوانان دانست که کمک زیادی هم به مطالعه آثار نویسندگان خارجی و حوزه نوشتن می‌کند.

کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس» از جمله مجلدهای رمان نوجوان امروز است که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرده و مهکامه شعبانی تصویرگری آن را بر عهده داشته است به علاوه در این کتاب از واژه‌ها و اصطلاحات بومی استفاده شده است.

شرح کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس»

«لیانا» به همراه «دی صبرا» و «ادریس» کنار ساحل در «سیراف» زندگی می‌کنند تا آن زمان کسی در «سیراف» مرواریدی صید نکرده است، اما «ادریس»، مروارید زیبایی را صید می‌کند و «لیانا» دوست دارد مروارید را داشته باشد، اما «دی صبرا» مروارید را پنهان کرده است.

میل داشتن مروارید و وجود موجوداتی به نام «فلسفوریاها» که کلّه‌های حبابی و نُه باله دارند و هر روز از دریا برای گرفتن نان به خانه ‌«لیانا» می‌آیند، او را به دنیای جدید با اتفاقات جدید سوق می‌دهد.

داستان کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس» اما این گونه آغاز می‌شود: «لیانا می‌دانست که فلسفوریاها عاشق نان تازه‌اند. سر ظهر که فلسفوریاها گرسنه می‌شدند، اگر بوی تنور و نان داغ به مشامشان می‌رسید، سرازیر می‌شدند توی ساحل و بی‌دعوت می‌آمدند توی خانه. از کیش کیش و پیشت پیشت دی‌صبرا هم نمی‌ترسیدند.

لیانا دوست نداشت کله سحر بیدار شود و کمک دی‌صبرا نان بپزد. فقط به شوق آمدن فلسفوریاها بود که خوابید. داشت خواب می‌دید. خواب مروارید لاجوردی؛ همان که ادریس از دریا صید کرده بود. توی خواب دی‌صبرا را دید که روی پاهایش می‌زد و می‌گفت: «شومه! مروارید لاجوردی شومه، می‌ترسُم!».

دی‌صبرا صدایش کرد. بیدار شد اما جواب نداد. خیلی بد خوابیده بوده هنوز خوابش می‌آمد. تکان نخورد. دی‌صبرا بلند گفت: «بلند شو دختر!؛ دی‌صبرا عادتش بود، همیشه می‌خواست تا ظهر نشده و سر و کله فلسفوریاها پیدا نشده، خمیرهای توی جُفنه را نان بپزد. هیچ وقت هم قبل از ظهر خمیرها تمام نشده بود.


مردم جنوب نگاه خاصی به دریا دارند که با نگاه مردم دیگر خطه‌ها متفاوت است، آن‌ها باورهای افسانه‌ای دارند و حتی به وجود موجودات افسانه‌ای که در دریا زندگی می‌کنند نیز باور دارند.

طرحی برای نوشتن یک کتاب که ابتدا به کانون پرورش فکری کودکان داده شد و هرچند با کتاب فعلی فرق داشت، اما مطالعات جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی از حوزه دریا و خلیج فارس از سوی یک نویسنده شیرازی درباره بندر سیراف باعث شد این طرح عوض شود و سبک رئالیسم جادویی برای این رمان انتخاب شود.

«پریانه‌های لیاسند ماریس» رمانی است که توسط طاهره ایبد به سبک رئالیسم جادویی برای نوجوانان سوم راهنمایی نوشته شده و داستان آن هم در بندر سیراف، یکی از بنادر ایران باستان (بوشهر امروز) می‌گذرد.

اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مربیان کتابخانه‌های عمومی استان هرمزگان در یک نشست صمیمی روز چهارشنبه به نقد و بررسی این کتاب با حضور نویسنده آن پرداختند.

فاطمه زاهدانی، عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شماره ۲ بندرعباس نخستین نقدکننده این کتاب گفت: این کتاب یک رئالیسم جادویی است که در حین مطالعه آن حس صمیمت را با تمام شخصیت‌ها را تجربه می‌کردم.

وی با بیان اینکه نمونه‌های این کتاب در بین نویسندگان خارجی زیاد است، گفت: امروزه توقع ما نوجوانان به این سبک به دلیل هیجان‌های زیادی که دارند، بیشتر شده است.

این عضو ۱۴ ساله مرکز شماره دو بندرعباس گفت: رویه هیجانی در ابتدای داستان مشهود نیست اگر این روند هیجان‌انگیز که از فصل‌های سوم دیده می‌شود از همان ابتدا بود، به نظر من داستان جذاب‌تر می‌شد.

زاهدانی با بیان اینکه پذیرش این کتاب برای نوجوانان خطه جنوب راحت‌تر است، معتقد بود: شخصیت سندباد که یک شخصیت واقعی است در این کتاب یک نوع تضمین برای خواندن داستان و ارزش ادبی این کتاب محسوب می‌شود.

«پریانه‌های لیاسند ماریس»؛ جادویی واقعی در نقد نوجوانان بندرعباس

پری دریایی در ادبیات هرمزگان شخصیت مثبت است

مائده ذاکری عضو کانون شماره ۳ بندرعباس نیز گفت: سیراف را اگر از نگاه شاهنامه بخواهیم بررسی کنیم مکانی بوده که یکی از پادشان ایرانی وقتی وارد این شهر شد اولین چیزی که درخواست کرد شیر و آب بود به همین دلیل اسم این شهر را سیراف گذاشته‌اند.

وی ادامه داد: به نظرمن گذشته جادویی و افسانه‌ای که از این منطقه وجود دارد بسیار مناسب این مکان بوده و باعث شده داستان این کتاب قوی‌تر شود.

ذاکری در خصوص شخصیت سندباد نیز بیان داشت: این شخصیت برای من جذاب است چون شخصیت ادریس در داستان نیز شبیه سندباد بوده و ادامه دهنده راه سندباد بوده است.

وی با نقد از برخی شخصیت‌های داستان، در عین حال شخصیت ادریس و پری دریایی را نگاه مثبت نویسنده دانست و بیان داشت: شخصیت پری دریایی در ادبیات هرمزگان برعکس ادبیات اروپایی‌ها یک شخصیت مثبت و جذاب است.

انیس موحدیان دیگر عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز شماره ۳ بندرعباس نیز گفت: قبل از خواندن این کتاب اشتیاقی برای خواندن کتاب‌های بومی نداشتم، اما با شروع این داستان با لهجه‌ها و شخصیت‌های داستان به خوبی پیش می‌رفتم و برایم جذاب و لذت‌بخش بود.

وی ادامه داد: لهجه‌های بومی بندرسیراف از زبان شخصیت‌های داستان به قدری واقعی بود که من احساس نمی‌کردم داستان تخیلی است.

موحدیان در نقد داستان نیز بیان داشت: شخصیت‌های ماهبان و لیانا هم از نظر سن و هم چهره و لباس‌ آن‌ها برایم آشنا نبود از طرفی تکرار و طولانی شدن توصیف‌ها به نظر من خواننده را خسته می‌کرد.

سوگند عظیمی از مرکز آفرینش بندرعباس اما درعین حال معتقد است: مدل حرف زدن و رفتارهای شخصیت‌ها بیانگر رده سنی چند نوجوان است.

فرزانه نام‌آور از کانون شماره ۳ بندرعباس نیز گفت: قبل از خواندن این رمان به دریا توجه نمی‌کردم بعد از مطالعه این کتاب احساس کردم در دریا یک زندگی دیگری وجود دارد.

این عضو۱۵ ساله که خود را یک شخصیت خیال‌پرداز می‌داند شخصیت پری دریایی را برای خود بسیار جذاب توصیف کرد.

نام‌آور، انتخاب بندر سیراف برای نوشتن این داستان را نکته مثبت در روایت داستان عنوان کرد و ادامه داد: شخصیت لیان که در این کتاب از آن نام برده شده نام قدیمی بوشهرو نام گیاهی است که به سمت خورشید رویش می‌کند، لذا نشان می‌دهد که شخصیت‌ها با دلیل و نزدیک به واقعیت انتخاب شده است.

برای خواندن کتاب به نویسنده‌ کتاب‌ها توجه نمی‌کنم

مهرشاد آذری عضو مرکز شماره چهار بندرعباس نیز، یکی از نکات مثبت این کتاب را مبهم بودن داستان و شخصیت‌پردازی عنوان کرد.

وی گفت: من برای خواندن یک کتاب می‌خوانم به نویسنده‌اش توجه نمی‌کنم مگر این‌که پایان داستان تعیین کننده نام نویسنده باشد به تعبیری نام نویسنده زمانی مهم است که محتوای کتاب برایم لذت‌بخش باشد.

آذری خطاب به نویسنده کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس»، گفت: نویسنده خوب یک روان‌شناس است که می‌تواند با شخصیت‌پرازی‌های جذاب با حس خواننده خوب بازی کند و شما در این کتاب این امکان را برای مخاطبان خود ایجاد کردید.

علیزاده عضو شماره چهار بندرعباس نیز معتقد است: تا قبل از خواندن این داستان فکر می‌کردم فقط نویسندگان خارجی توانایی نوشتن داستان‌های ماجراجویانه موفق هستند اما با خواندن این داستان ذهنیتم تغییر کرد.

وی استفاده از جغرافیای بومی به خصوص دریا را جزو نکته‌های مثبت به خصوص برای خوانندگان جنوبی دانست، اما درعین حال استفاده از پاورقی برای معنی کلمات و لغات مبهم را برای خوانندگان این کتاب ضروری دانست.

شباهت «مِن مِنداس»به «مِل‌مِداس» در باور مردم هرمز

زرنگاری، مسوول کتابخانه ملاصدرا جزیره هرمز نیز در نقد این کتاب بیان داشت: نوجوانان کتاب‌هایی که حجم کمتری داشته باشند را ترجیح می‌دهند و به نظر من حجم زیاد کتاب پریانه‌های لیاسند ماریس باعث ایجاد یک واهمه برای مطالعه نوجوانان می‌شود.

وی انتخاب مکانی مثل دریا و بندر سیراف و منطقه خلیج فارس یکی از انتخاب‌های آگاهانه دانست که شخصیت‌های داستان برای بسیاری از مردم جنوب که در کنار دریا و در جزیره زندگی می‌کنند قابل لمس است.

زرنگاری در این رابطه به شخصت «مِن مِنداس» در داستان اشاره کرد و بیان داشت: در باور مردم جزیره هرمز شخصیت افسانه‌ای به اسم «مِل‌مِداس» وجود دارد که یک زن زیبارو و شیک‌پوش است.

مسوول کتابخانه ملاصدرا جزیره هرمز اضافه کرد: این شخصیت افسانه‌ای در عین زیبارویی فرد فسادانگیز و وحشی است که پاهایی شبیه داس دارد و مردها را می‌کشد، لذا انتخاب این شخصیت در داستان برای مردم هرمز یک شخصیت آشناست.

لهجه مردم جنوب خلیج فارس نخستن تلنگرم برای نوشتن بود

نویسنده کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس» در جمع‌بندی نظرات و نقدها توضیح داد: این کتاب ماجرای مرواریدهای لاجوردی است که توسط ادریس از دریای جنوب صید شده و حال هر بلایی که سر او می‌آید به این مرواریدها ربط پیدا می‌کند.

طاهره ایبد افزود: آمدن شبح دریا که «مِن مِنداس» نام دارد و اتفاق‌های عجیبی که می‌افتد، نیز ارتباطی با صید مرواریدهای لاجوردی دارد.پ در این ماجرا، پریان دریایی از ادریس می‌خواهند هفت مروارید را به جایی ببرد تا دست من‌منداس نیفتد که اگر به دست او برسد، حاکم دریا می‌شود و تمام دریا را به اسارت خود درمی‌آورد.

وی در خصوص ایده نوشتن این کتاب بیان داشت: شیراز در یک منطقه‌ای از کشور واقع شده است که به دلیل معتدل بودن آب و هوای آن ییلاق میهمانان سایر شهرها و استان به خصوص مردم لارستان، خوزستان و بوشهر محسوب می‌شود و مردم این شهرها تابستان‌ها را در شیراز زندگی می‌کردند.

این نویسنده کودک و نوجوان ادامه داد: در محل زندگی ما میهمانانی بودند که خانه‌های زیادی بود که توسط مردم این شهرها اجاره شده بود و ارتباط خانوادگی زیادی باهم داشتیم.

ایبد گفت: نخستین عاملی که باعث شد من جذب این افراد شوم، لهجه مردم جنوب خلیج فارس بود که برای من جذابیت داشت ضمن اینکه هیجان خاصی در این لهجه‌ها حس می‌کردم.

نویسنده کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس» گفت: گاهی این افراد از باورهای و افسانه‌های خودشان مثل پری‌های دریایی صحبت می‌کردند، این خاطرات از دوران کودکی در ذهن من مانده بود و چون از کودکی بسیار فرد خیال‌پردازی بودم با شنیدن این خاطرات جذب منطقه خلیج فارس شدم.

خلیج فارس منبع گران‌بها برای داستان‌نویسی است

وی بیان داشت: زمانی که طرح رمان به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان دادم افسانه‌ای به اسم اولیانوس و کوزه دریا بود که قرار شد جغرافیایی برای طرحم مشخص کنم بعد از آن شروع به کار تحقیقاتی کردم که به بندر سیراف رسیدم که اتفافات آن برای داستان‌نویسی می‌تواند هیجان زیادی داشته باشد.

ایبد افزود: از نگاه من دریای شمال روی سطح است ولی خلیج فارس به دلیل عمق زیادی که دارد، یک زندگی جدیدی در این دریا در جریان است که منبع بسیاری از داستان‌ها برای کودکان و نوجوانان خواهد بود.

نویسنده «خانواده آقای چرخشی» گفت: برای داستانم یک لهجه میانه انتخاب کردم که برای همه مخاطبان قابل فهم باشد از طرفی در مسیر پژوهش‌هایم با تعدادی از غواصان خلیج فارس آشنا شدم که اطلاعات خوبی درباره زیر دریا به من دادند و حس‌هایی که از زیر دریا و موجوداتش داشتند از جمله انتخاب شخصیت "گردباد" برایم راهگشا بود.

سندباد دریانوردی ایرانی و مخترع سکان کشتی است

ایبد اضافه کرد: نحوه بیان خاطرات این غواصان و احساس افتادن خودم به داخل آب کم عمق دریا در یک سفری به بندرعباس در پرداختن به صحنه‌های زیرآب در این داستان کمک زیادی به نوشتنم کرد.

نویسنده کتاب «قطار ارواح» گفت: در حین تحقیق به یک سند تاریخی رسیدم که؛ سندباد دریانوردی اهل سیراف و مخترع سکان کشتی بوده است، لذا سندباد یک شخصیت واقعی است درحالی که کشورهای عربی مدعی هستند که سندباد متعلق به آنهاست.

ایبد با بیان اینکه ماهر بودن دریانوردان بندرسیراف به قدری مهم بوده که در کتاب جمهور افلاطون از آنها نام برده شده است، داشتن خانه‌های سه طبقه در بندر سیراف در دوره ساسانیان و سفید کردن خانه‌ها با ساروج از دیگر عجایب زندگی در این منطقه است که به نوشتن روند داستان کمک زیادی کرد.

این نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان افزود: بعد از دیدن این سند سراغ کتاب هزارویک شب رفتم که در آن کتاب، سندباد داستان هفت سفر خود را تعریف کرده و در یکی از سفرهایش از شخصیتی تعریف کرده که شبیه من "من‌منداس" در کتاب "پریانه‌های لیاسند ماریس" است.

وی با اشاره به اینکه خلیج فارس منبع بسیار ارزشمند و گرانبهایی حتی در حوزه داستان‌نویسی است که باید قدر آن را بدانیم، اظهارداشت: همه این خاطرات و اتفاقات در خلیج فارس باعث شد که وسط نوشتن رمان پریانه‌های لیاسندماریس، داستان دیگرم با عنوان "عجیب وعجیب‌های ته دریا" را بنویسم.

"کتاب «عجیب و عجیب‌های ته دریا» به معرفی خلیج فارس برای مخاطبان گروه سنی «ج» (۱۰ تا ۱۲ سال) می‌پردازد، کودک این داستان به آب‌های خلیج فارس سفر و با موجودات این دریا ملاقات می‌کند و مخاطبان این کتاب نیز در کنار مطالعه‌ داستان با عکس‌های مستند و مطالب علمی روبرو و با شگفتی‌های خلیج فارس آشنا می‌شوند".

نویسنده کتاب «شبح سیاه» زمان مدت نوشتن داستان «پریانه‌های لیاسند ماریس» را یکسال عنوان کرد و افزود: برای نوشتن این رمان و انتخاب منطقه جغرافیی شش ماه کار تحقیقاتی انجام دادم.

وی دیدگاه نوجوانان خطه جنوب نسبت به خوانندگان این کتاب در سایر شهرهای ایران متفاوت است، زیرا بسیاری از افراد با باورها و افسانه‌های منطقه خلیج فارس آشنا هستند.

ایبد در توضیح نظرات مهرشاد آذری عضو مرکز شماره چهار بندرعباس نیز گفت: یکی از ویژگی‌های مثبت یک نویسنده این است که به شعور مخاطب خود احترام بگذارد و فرصت کشف کردن را به آنها بدهد

نویسندگی‌ را مدیون دبیر انگلیسی‌ام هستم

نویسنده کتاب «عجیب و عجیب‌های ته دریا» بیان داشت: لذت خواندن داستان زمانی است که مخاطب خودش مطالب جدیدی را از داستان کشف کند و برخی از ابهام‌ها به جذابیت داستان کمک می‌کند.

وی گفت: کسانی که می‌خواهند داستان‌نویس باشند باید اطلاعات زیادی در حوزه‌های مختلف داشته باشند چون داستان یک نوع زندگی است که روایت می‌شود.

این نویسنده حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه آرزوی من در دوران کودکی این بود که نویسنده شوم، افزود: نویسندگی‌ام را مدیون یکی از دبیران انگلیسی‌ام هستم که باعث شد نویسندگی را جدی بگیرم.

ایبد یادگیری زبان انگلیسی را جزو ضروریات برای نوجوانان دانست که کمک زیادی هم به مطالعه آثار نویسندگان خارجی و حوزه نوشتن می‌کند.

کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس» از جمله مجلدهای رمان نوجوان امروز است که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرده و مهکامه شعبانی تصویرگری آن را بر عهده داشته است به علاوه در این کتاب از واژه‌ها و اصطلاحات بومی استفاده شده است.

شرح کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس»

«لیانا» به همراه «دی صبرا» و «ادریس» کنار ساحل در «سیراف» زندگی می‌کنند تا آن زمان کسی در «سیراف» مرواریدی صید نکرده است، اما «ادریس»، مروارید زیبایی را صید می‌کند و «لیانا» دوست دارد مروارید را داشته باشد، اما «دی صبرا» مروارید را پنهان کرده است.

میل داشتن مروارید و وجود موجوداتی به نام «فلسفوریاها» که کلّه‌های حبابی و نُه باله دارند و هر روز از دریا برای گرفتن نان به خانه ‌«لیانا» می‌آیند، او را به دنیای جدید با اتفاقات جدید سوق می‌دهد.

داستان کتاب «پریانه‌های لیاسند ماریس» اما این گونه آغاز می‌شود: «لیانا می‌دانست که فلسفوریاها عاشق نان تازه‌اند. سر ظهر که فلسفوریاها گرسنه می‌شدند، اگر بوی تنور و نان داغ به مشامشان می‌رسید، سرازیر می‌شدند توی ساحل و بی‌دعوت می‌آمدند توی خانه. از کیش کیش و پیشت پیشت دی‌صبرا هم نمی‌ترسیدند.

لیانا دوست نداشت کله سحر بیدار شود و کمک دی‌صبرا نان بپزد. فقط به شوق آمدن فلسفوریاها بود که خوابید. داشت خواب می‌دید. خواب مروارید لاجوردی؛ همان که ادریس از دریا صید کرده بود. توی خواب دی‌صبرا را دید که روی پاهایش می‌زد و می‌گفت: «شومه! مروارید لاجوردی شومه، می‌ترسُم!».

دی‌صبرا صدایش کرد. بیدار شد اما جواب نداد. خیلی بد خوابیده بوده هنوز خوابش می‌آمد. تکان نخورد. دی‌صبرا بلند گفت: «بلند شو دختر!؛ دی‌صبرا عادتش بود، همیشه می‌خواست تا ظهر نشده و سر و کله فلسفوریاها پیدا نشده، خمیرهای توی جُفنه را نان بپزد. هیچ وقت هم قبل از ظهر خمیرها تمام نشده بود.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

مراسم قرایت زیارت عاشورا در اداره کانون استان اردبیل