«سوسوی» کودکان در فقر فرهنگی
گروه اجتماعی ــ حسین کلاس پنجم است اما به جای آنکه مثل هم سن و سالانش بخواهد به درس و مدرسه اهمیت بدهد، پنجشنبهها دبه آب را به دست میگیرد و برای آنکه درآمد ناچیزی به دست آورد راهی مزار میشود؛ بیآنکه بداند گرفتار فقر اقتصادی است یا فقر فرهنگی؟!
به گزارش ایکنا از زنجان، پنجشنبهها که به آرامستان زنجان پا بگذاری، مملو از جمعیتی است که بر بالین خفتگان در خاک حاضر شدهاند و هر کسی دستی روی سنگ مزار میکشد تا غبار از روی آن بردارد. این طرف و آن طرف، کودکانی را میبینی که دبهها و بطریهایی را به دست گرفتهاند و با فریاد «سوسو» (به زبانی ترکی یعنی آب آب) سعی در جلب نظر مردم به خود دارند تا روی قبرها را بشویند و دستمزدی بگیرند.
در نظر اول هر کسی که ظاهر کودکان که اغلب لباسهای کهنه به تن دارند و با یک بطری و دستمال چرک یا جارو روی قبر آب میریزند را میبیند، این فکر به ذهنش میرسد که شاید خانواده آنها قادر به تأمین معیشت نیست و کودکان برای امرار معاش دست به آبفروشی میزنند.
کنجکاوی از اینکه چه چیزی این کودکان و نوجوانان را هر پنجشنبه به مزار میکشاند، من را با یکی از این کودکان آبفروش که نامش حسین بود همکلام کرد. از او در مورد سن و سال و اوضاع خانوادهاش پرسیدم؛ با کلمات درهم ترکی و فارسی جواب داد: «کلاس پنجم هستم. بابام چورکچیه (پدرم نانوا است). 5، 6 تا خواهر برادر دارم. یک داداشم شرکت کار میکنه. 2 تا از برادرام بیکار هستند. من هم خودم دوست دارم بیام اینجا کار کنم.
وقتی از درآمدش سؤال کردم، تصور میکردم پولش را برای نیازهای اولیه مثل خرید لباس یا تهیه غذا خرج میکند یا آن را به خانوادهاش میدهد اما در پاسخی عجیب گفت که روزی 7، 8، 10 هزار تومان به دست میآورم و بعد با دوستانم به کلوپ میرویم و بازی میکنیم و به برادران و پدر و مادرم هم از پولم چیزی نمیدهم.
برای یافتن علت پیدایش کودکان کار در جامعه بهویژه انجام فعالیتهایی همچون آبفروشی در مزار، فرهنگ درآمدزایی و هزینهکرد کودکان کار و تأثیر فرهنگ بر رفتارهای اجتماعی و اقتصادی به سراغ حسین احمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان زنجان و جامعهشناس رفتیم.
فرهنگ دمغنیمتی
احمدی پدیده آبفروشی را مسئلهای ریشهدار در مباحث اقتصادی میداند که با کار کودکان مرتبط میشود و حال ممکن است این کودکان برای تأمین نیازهای فردی، یا نیازهای خانواده و افراد بزرگسال وادار به کار شده باشند و یا کار کودکان ناشی از وجود باندهای فعال در این حوزه باشد.
وی اظهار میکند: کار کردن کودکان آبفروش میتواند به علت نیازهای شخصی باشد و قسمتی از درآمد آن برای استفاده شخصی تعلق گیرد و نوع مصرف درآمد، احتمالاً به دلیل این است که تفریحهای جایگزین وجود ندارد و یا سرمایهگذاری در حوزه بازی انجام نشده است، در حالی که این افراد میتوانند به جای اینکه هزینهای را برای یکی دو ساعت بازی در گیمنت اختصاص دهند یک توپ بازی بخرند و سالها از آن استفاده کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان زنجان ادامه میدهد: شیوه مصرف درآمد، گاهی به استفادههای زودگذر محدود میشود؛ یعنی نبود آیندهنگری در اقتصاد معیشتی که ناشی از فرهنگ دمغنیمتی است، فرد را بر آن میدارد تا از لحظهای که در آن بهسر میبرد لذت ببرد و برنامهای برای آینده نداشته باشد.
وی با اشاره اینکه در اینگونه موارد هم درآمد و هم شیوه مصرف در شاخصهای فرهنگ فقر میگنجد، تصریح میکند: در این فرهنگ هم شیوه درآمد در حوزههایی است که برای جامعه مفید نیست و هم شیوه مصرف بهگونهای است که برنامهریزی و آیندهنگری برای فرار از تله فقر ندارد.
احمدی یادآور میشود: یکی از دلایل اقتصاد معیشتی با مصرف لذتهای آنی میتواند این باشد که این افراد اصلاً آموزش ندیدند و کودکان سرمایهگذاری یا پسانداز را یاد نگرفتند و نمیدانند که چطور لذت بردن را به تعویق بیندازند و پول خود را برای نیازهای عمیقتر آینده کنار بگذارند.
وی میافزاید: علاوه بر این، موقعیتی که برخی از کودکان کار در آن تربیت شدند، خاص است، یعنی کودکی که فرزند خانواده فقیر است، ممکن است از بابت پولی که درمیآورد، فکری برای سرمایهگذاری بهتر داشته باشد، اما به محض اینکه وارد خانواده میشود، آن پول را از دستش بگیرند و این تصور باعث شود که درآمد خود را به تدریج مصرف کند تا اینکه دیگران بخواهند پولش را از او بگیرند.
باورهای مذهبی برای کمک به کودکان کار
این جامعهشناس باورهای مذهبی را یکی از ریشههای آب ریختن روی قبر و پول دادن به کودکان آبفروش میداند و میگوید: جایگاهی که آب در پاکی و ایجاد آرامش در اعتقادات مردم دارد، از یک سو و فرهنگ احسان و نیکوکاری از سوی دیگر سبب شده تا مردم به جای اینکه خودشان ظرف آب را برای تمیز کردن قبر حمل کنند، پولی را در راه احسان اموات و رفع نیاز مالی کودکان پرداخت کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان زنجان با اشاره به اینکه منزلت اجتماعی دیگر علت پرداخت هزینه به کودکان آبفروش در مزار است، بیان میکند: برخی افراد که از طبقه متوسط و بالا هستند، آب و کار تمیز کردن قبر را از کودکان میخرند و در واقع هزینه منزلت اجتماعی خود را پرداخت میکنند.
وی برآورد هزینه ـ فایده را از دیگر ریشههای آبفروشی برمیشمرد و میافزاید: از دیدگاه خریداران نیز محاسبات اقتصادی در این پدیده دخیل است، بهطوریکه فرد با حساب و کتاب اینکه ظرفی را برای حمل آب اختصاص دهد، آن را حمل کند، ممکن است آب در ماشینش بریزد، مسیر را چگوه طی کند و سایر موارد، ترحیج میدهد با پرداخت هزینه ناچیزی آب را از کودکان بخرد.
تله فقر
احمدی تصریح میکند: در تله فقر، فقر اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و دیگر زمینهها با هم در ارتباط هستند و یکدیگر را تقویت میکنند؛ فرد به دلیل درآمد اندک نمیتواند فراتر از دارایی خود سرمایهگذاری کند؛ ارزشهای فرهنگی را بیش از آنچه تصور میکند، نمیبیند؛ فراتر از جایگاه اجتماعی قدم برنمیدارد و تنها با همکفوهای خود نشست و برخاست میکند.
وی با اشاره به اینکه پدیده فقر چندوجهی است، اظهار میکند: فقر اقتصادی میتواند به کمبود انگیزه موفقیت که ناشی از فقر فرهنگی است مربوط شود و فرد در حدی میتواند جاهطلبی داشته باشد که درآمد، پیشینه خانوادگی یا سقف آرزوهای او این اجازه را میدهد.
در این بین محمد محمدیقیداری، مدیرکل بهزیستی زنجان نیز با اشاره به اینکه بیشتر کودکانی که در مزارها آبفروشی میکنند به شکل غیرمستقیم زیر پوشش بهزیستی هستند، ابراز میکند: در حد دستورالعملهایی که داریم به این افراد خدمات ارائه میدهیم و 11 نهاد از جمله آموزش و پرورش و شبکه بهداشت و درمان نیز ما را در این امر یاری میکنند.
وی جلوگیری از عقبماندگی تحصیلی کودکان کار را یکی از اولویتهای مهم میداند و میافزاید: خانوادههای این کودکان تحت آموزش قرار میگیرند، دفترچه بیمه درمانی برای آنها تهیه شده است، اگر پدر خانواده، شغلی نداشته باشد، برای مهارتآموزی به سازمان فنی و حرفهای معرفی میشود تا این خانوادهها مسیر خودشان را پیدا کنند.
بنا بر این گزارش، حال باید دید جامعه خدمات ارائه شده به کودکان کار را تا چه اندازه نتیجهبخش میداند، وقتی هنوز هم «سوسوی» کودکان حتی در سوز سرمای زمستان و گرمای سوزان تابستان به گوش میرسد.
گزارش از فاطمه تاجبخش
عکس از معصومه تاران
انتهای پیام