سرویس جهان مشرق - امروزه مشارکت در انتخاباتهای ملی در کشورهای مختلف را معیاری از علاقه مردم به ساختار حکومتی یا میزان مشروعیت حکومت تلقی میکنند. البته عوامل مختلفی بر میزان مشارکت یک ملت در یک انتخابات تأثیرگذار هستند که برداشت دقیق از این رقم را دشوار میکند. در حال حاضر ناظران سیاسی، ارقام مشارکت در کشورهای مختلف را به اشکال متفاوتی تحلیل میکنند. در ادامه این گزارش، ابتدا نگاهی به تحلیلپذیری یا تحلیلناپذیری ارقام مشارکت در انتخابات میکنیم و سپس برخی ارقام مربوط به مشارکت مردمی در انتخاباتهای پارلمانی کشورهای مهم اروپایی را بررسی خواهیم کرد.
مردم در کشورهای مختلف با انگیزههای مختلف پای صندوقهای رأی میروند (+)
احتمال حضور مردم در انتخابات تقریباً صفر است!
«ویلیام رایکر» و «پیتر اردشوک» دانشمندان سیاسی آمریکایی، سال ۱۹۶۸ فرمول زیر را برای پیشبینی احتمال مشارکت «افرادِ کاملاً منطقی» در یک انتخابات معرفی کردند [۱] :
PB+D>C
در این فرمول،
P یعنی احتمال تأثیرگذاری رأی یک رأیدهنده در نتیجه انتخابات؛
B یعنی فایدهای که رأیدهنده تصور میکند در صورت پیروزی فرد منتخبش در انتخابات، نصیبش خواهد شد؛
D یعنی اهمیتی که فرد برای دموکراسی یا عمل به وظیفه مدنی خود میدهد و به خاطر آن در انتخابات شرکت میکند؛
C یعنی زمان، زحمت یا هزینه احتمالی شرکت در انتخابات.
رایکر و اردشوک بر اساس مدل ریاضی خود به این نتیجه رسیدند: از آنجایی که P در انتخاباتهای بزرگ تقریباً صفر است، حاصل عبارت PB تقریباً صفر خواهد شد. این یعنی تنها در صورتی مشارکت یک رأیدهنده در انتخابات ممکن خواهد بود که حس وظیفه مدنی فرد از زحمت یا هزینه رأی دادن بیشتر باشد. اگر این مدل ریاضی را بپذیریم، باید بپذیریم که احتمال حضور یک فردِ مطلقاً منطقی [بدون در نظر گرفتن احساس تعلق فرد به کشور یا وظایف مدنیاش] در انتخابات، نزدیک به صفر است، چراکه ضریب احتمال تأثیرگذاری تکرأی او در نتیجه انتخابات نزدیک به صفر است.
افرادی که رأی دادن را مسئولیت اجتماعی خود بدانند، یک رأی را هم در تعیین سرنوشت کشورشان مؤثر میدانند (+)
در همینباره بخوانید:
›› «پولهای تاریکی» که تکلیف انتخابات آمریکا را روشن میکنند
به عبارت دیگر، اگر در یک جمع مثلاً ۱۰ نفره برای تصمیمگیری درباره یک مسئله رأیگیری انجام شود، احتمال زیادی دارد که هر ۱۰ نفر نظر خود را اعلام کنند، چون میبینند که رأیشان چه اندازه در تعیین نتیجه، نقش مستقیم دارد. اما وقتی تعداد رأیدهندگان به چندده میلیون نفر میرسد، هر نفر ممکن است احساس کند که حضور یا عدم حضور او در انتخابات، تأثیر ناچیزی در نتیجه انتخابات دارد. البته این احساس درباره افرادی مانند شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که بر اساس نظام الکتورال انجام میشود، قطعاً چندین برابر است (جزئیات بیشتر). اما آیا تمام واقعیت همین است؟
در همینباره بخوانید:
آمار مشارکت چه معنایی دارد؟
کارشناسان مدنی در دنیا دلایل مختلفی را برای تصمیم مردم به عدم دادن رأی قائل شدهاند. برخی معتقدند سرخوردگی، بیتفاوتی یا حس پوچی (عقیده فرد به اینکه رأی او تأثیری بر اوضاع کشور ندارد) موجب کاهش مشارکت مردم یک کشور در انتخابات میشود. این در حالی است که قطعاً عوامل دیگری مانند دخالت و تبلیغات خارجی، تحریم انتخابات یا حتی عوامل بسیار سادهتر نیز ممکن است منجر به تصمیم مردم به حضور یا عدم حضور در یک انتخابات شوند. گاهی عوامل تأثیرگذار بر آمار مشارکت بسیار پیشپاافتاده هستند؛ آنقدر که روزنامه واشینگتنپست آمریکا سال ۲۰۱۸ در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در این کشور که با حضور دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون پیشبینی میشد فوقالعاده جنجالی و احتمالاً با مشارکت بالا باشد، یادداشتی منتشر کرد که عنوانش این بود: «میخواهید آمریکاییها رأی بدهند؟ روز انتخابات را تعطیل کنید [۲] ».
در همینباره بخوانید:
›› اولین زن محجبه در کنگره آمریکا؛ آنچه باید درباره «الهان عمر» بدانید
البته واقعیت این است که تشویق مردم به حضور در انتخابات، اغلب بسیار دشوارتر از منصرف کردن آنها از شرکت در انتخابات است. چنانکه در فرمول ابتدای گزارش دیدیم، امروزه حس مسئولیتپذیری رأیدهندگان است که بیشترین سهم را در تعیین آمار مشارکت دارد. بنابراین از لحاظ ریاضی، نمیتوان مشارکت پایین یک ملت در انتخابات را مطلقاً به معنای اعتراض آنها به حکومت دانست یا مشارکت بالای مردم را نشانه موافقت کامل آنها با شیوه حکومت در کشورشان تلقی کرد. در بسیاری از کشورها مردم با وجود مشکلاتی که دارند، در انتخابات شرکت میکنند و در بسیاری از کشورهای دیگر هم مردم بهرغم برخورداری از رفاه نسبی علاقهای به شرکت در انتخابات از خود نشان نمیدهند [۳] .
حتی دلایل سادهای مانند معطل ماندن در صفهای طولانی هم ممکن است برخی افراد را از دادن رأی منصرف کند (+)
در همینباره بخوانید:
›› اگر انتخابات در آمریکا تأثیر داشت، آمریکاییها حق رأی نداشتند
یکی دیگر از انگیزههایی که ممکن است مردم یک کشور را به مشارکت در انتخابات تشویق کند، اعلام حمایت از یک جناح سیاسی است. به عبارت دیگر، گاهی شهروندان نه برای تعیین سرنوشت یا اعلام وفاداری به حکومت، بلکه صرفاً با انگیزه رقابت سیاسی اقدام به دادن رأی میکنند. مشارکت بالا یا پایین در انتخابات میتواند دلایل دیگری هم داشته باشد که از جمله آنها اهمیت موضوع انتخاب برای مردم است. به عنوان نمونه، در کشورهایی که هم انتخابات ریاستجمهوری در آنها برگزار میشود و هم انتخابات پارلمانی، معمولاً مشارکت عمومی در انتخابات ریاستجمهوری بالاتر است، مگر در مواردی که سِمت ریاستجمهوری بیشتر جنبه نمادین دارد و رئیسجمهور در امور اجرایی کشور دخالت زیادی نمیکند. در سوی دیگر، در کشورهایی که پارلمان نقش مستقیمی در تعیین مقام غیرمنتخب در رأس کشور (معمولاً رئیسجمهور یا نخستوزیر) ایفا میکند، انتخاباتهای پارلمانی معمولاً شاهد آمار مشارکت بالایی هستند.
دموکراسی اجباری؛ از حق دادن رأی تا وظیفه رأی دادن
فارغ از آنچه که توضیح داده شد، ناظران اجتماعی همچنان مشارکت در انتخابات را روی هم رفته یکی از سنجههای مشروعیت حکومتها میدانند و از این جهت به مطالعه روندهای کاهشی یا افزایش این مشارکت علاقه دارند. عقیده تصمیمگیران به ضرورت مشارکت بالای مردمی در انتخاباتها در برخی کشورها تا جایی است که نتایج خارج از عرفی را داشته است. به عنوان نمونه، برخی کشورها مانند بلژیک، یونان، استرالیا، ترکیه، آرژانتین، برزیل، مکزیک و پاراگوئه به جای «حق دادن رأی» اعتقاد به «وظیفه رأی دادن» دارند و شهروندان خود را قانوناً به حضور در پایگاههای رأیگیری ملزم میکنند. اگرچه بعضی از این کشورها در اجرای قانون رأیدهی الزامی [۴] سختگیری نمیکنند، اما در برخی از آنها از جمله بلژیک و استرالیا مردم در صورت حضور پیدا نکردن پای صندوقهای رأی با جریمه، پیگرد قانونی و محرومیت از برخی امکانات یا فرصتهای شغلی مواجه میشوند، مگر آنکه گواهی معتبری مبنی بر سفر خارجی یا بیماری در روز انتخابات ارائه کنند.
رأی دادن در برخی کشورها مانند استرالیا طبق قانون الزامی است (+)
در همینباره بخوانید:
موارد عجیبتری از اعلام آمار مشارکت نمایشی هم وجود دارد. به عنوان مثال، سال ۲۰۰۲ و پس از آنکه دولت وقت آمریکا اعلام کرد قصد دارد صدام را در عراق از قدرت برکنار کند، دیکتاتور عراق اقدام به برگزاری یک «همهپرسی» در کشورش کرد. طبق نتایجی که حکومت وقت عراق اعلام کرد، تکتک ۱۱,۴۴۵,۶۳۸ نفر واجد شرایط شرکت در همهپرسی در این کشور، در این همهپرسی حضور پیدا کردند و ۱۰۰ درصد آنها نیز به یک دوره هفتساله دیگر ریاستجمهوری صدام رأی مثبت دادند [۵] . به خاطر تهدیدهای آمریکا علیه حکومت صدام، این آمار حتی از همهپرسی سال ۱۹۹۵ هم بیشتر شده بود؛ آن سال ۹۹/۹۶ درصد از شرکتکنندگان در همهپرسی به صدام رأی «آری» داده بودند!
اگرچه اتفاقنظر در میان دانشمندان سیاسی درباره دلایل قطعی کاهش یا افزایش مشارکت در انتخاباتهای بینالمللی وجود ندارد، اما شواهد تاریخی نشان میدهد در اکثر نظامهای دموکراتیک و باسابقه جهان، آمار مشارکت مردمی در انتخابات پس از چندین دهه افزایش، از دهه ۱۹۸۰ به این سو عموماً روندی کاهشی را دنبال کرده است [۶] . کارشناسان مدنی درباره دلایل این کاهشِ هماهنگ، عقیده مشترکی ندارند، اما به عنوان نمونه، درباره کاهش مشارکت انتخاباتی در آمریکا گسترش استفاده از رسانههای جدید [۷] و شیوع حملات سیاسی جناحی [۸] به جای تبلیغات مثبت را برخی از عوامل دلسرد شدن رأیدهندگان و دید منفی آنها نسبت به کل روند انتخابات میدانند.
رقابتهای انتخاباتی در آمریکا سالهاست که از یک روند دموکراتیک و سیاسی فاصله گرفته است (+)
در همینباره بخوانید:
›› نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا چگونه تبلیغات میکنند
آمار مشارکت انتخاباتی در برخی کشورهای اروپایی و آمریکا
بهرغم اختلافنظرها درباره عوامل کاهش یا افزایش مشارکت انتخاباتی، کارشناسان مدنی و اجتماعی متفقالقول هستند که افزایش مشارکت مردمی در انتخابات به تقویت دموکراسی در یک کشور کمک میکند. بنابراین بسیاری از دولتها در سراسر جهان تلاش میکنند تا با ارائه انگیزه به مردم، درصد مشارکت در انتخاباتهای خود را بالا ببرند. با این وجود، روند کاهش شرکت در انتخابات در بسیاری از کشورهای جهان، به خصوص کشورهای اروپایی عموماً مشاهده میشود. برخی از این آمارها درباره انتخاباتهای پارلمانی [۹] و ریاستجمهوری [۱۰] با توجه به ارقام موجود، به شرح زیر هستند:
◄ اتریش: حضور مردم اتریش در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۴۹ به اوج خود یعنی ۹۶/۷۸ درصد رسید، اما از آن پس رو به کاهش گذاشت و سال ۲۰۱۹ رقم ۷۵/۵۹ درصد را ثبت کرد. انتخابات ریاستجمهوری در این کشور سال ۱۹۵۷ با ثبت ۹۶/۸۹ درصد مشارکت بیشترین حضور مردمی را رقم زد، اما سال ۲۰۱۶ این رقم به ۷۲/۲۱ درصد رسید.
◄ اسپانیا: در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۸۲ در اسپانیا ۷۹/۸۳ درصد از واجدان شرایط شرکت داشتند که بیشترین آمار مشارکت برای این انتخابات به حساب میآید. سال ۲۰۱۹ این آمار مشارکت به ۷۱/۷۶ درصد کاهش یافت. مردم اسپانیا در انتخاب نخستوزیر کشورشان نقش مستقیم ندارند، بلکه پادشاه یا ملکه یک نفر را به عنوان نخستوزیر پیشنهاد میدهد و پارلمان به آن فرد رأی اعتماد یا عدم اعتماد میدهد.
◄ آلمان: انتخابات پارلمانی در آلمان سال ۱۹۷۲ شاهد اوج مشارکت مردمی با ۹۱/۱۱ درصد بود. با این حال، انتخابات سال ۲۰۱۷ پارلمان در آلمان با مشارکت ۷۶/۱۵ درصد از واجدان شرایط همراه بود. مردم آلمان رئیسجمهور خود را به طور مستقیم انتخاب نمیکنند، بلکه هیأتی متشکل از پارلمان فدرال و پارلمانهای ایالتی در یک «انتخابات ریاستجمهوری» شرکت میکنند و رئیسجمهور آلمان را انتخاب مینمایند.
◄ انگلستان (بریتانیا) : سال ۱۹۵۰ در انتخابات پارلمانی انگلستان ۸۳/۶۱ درصد مشارکت کردند، اما این رقم دیگر هیچگاه تکرار نشد. انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۹ در این کشور شاهد حضور ۶۷/۵۵ درصد واجدان شرایط بود. مردم انگلستان به طور مستقیم نخستوزیر را انتخاب نمیکنند، بلکه ملکه یا پادشاه این کشور معمولاً رهبر اکثریت در مجلس عوام را مسئول تشکیل کابینه میکند.
◄ ایتالیا: در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۵۳ ایتالیا ۹۳/۸۷ درصد از واجدان شرایط شرکت کردند و بیشترین آمار مشارکت در این انتخابات را رقم زدند. ایتالیا تا سال ۱۹۷۶ هم چندین بار آمار مشارکت بالای ۹۳ درصد را در انتخابات پارلمانی ثبت کرد، اما این آمار سپس روی به کاهش گذاشت و سال ۲۰۱۸ به ۷۲/۹۳ درصد رسید. مردم ایتالیا رئیسجمهور خود را مستقیماً انتخاب نمیکنند، بلکه نمایندگان پارلمان ایتالیا به همراه شماری از نمایندگان شوراهای منطقهای برای انتخاب رئیسجمهور رأی میدهند.
◄ بلژیک: چنانکه پیشتر اشاره شد، مشارکت در انتخابات در بلژیک الزامی است. با این وجود، این کشور سال ۱۹۷۷ با ثبت ۹۵/۰۷ درصد مشارکت در انتخابات پارلمانی، شاهد اوج مشارکت مردمی بود. در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۹ این کشور ۸۸/۳۸ درصد واجدان شرایط شرکت داشتند. بلژیک برای سِمتهای اجرایی انتخابات برگزار نمیکند و افراد در رأس امور اجرایی این کشور توسط نمایندگان پارلمان انتخاب میشوند.
◄ پرتغال: انتخابات پارلمانی سال ۱۹۷۵ برای پرتغال با ثبت ۹۱/۷۳ درصد آمار مشارکت یک انتخابات رؤیایی بود. این کشور سال ۲۰۱۹ شاهد حضور تنها ۴۸/۵۷ درصد از واجدان شرایط در انتخابات پارلمانی بود. انتخابات ریاستجمهوری در پرتغال نیز سال ۱۹۸۶ با ثبت ۷۸/۱۵ درصد مشارکت تکرارنشدنی به نظر میآید. سال ۲۰۱۶ تنها ۴۸/۷۰ درصد از واجدان شرایط در پرتغال در انتخابات ریاستجمهوری این کشور شرکت کردند.
روند تغییر میزان مشارکت در برخی انتخاباتهای خارجی (+)
در همینباره بخوانید:
›› برای پیشرفت در پارلمان انگلیس باید به نمایندهها خدمات جنسی بدهید
◄ جمهوری چک: جمهوری چک سال ۱۹۹۰ شاهد اوج مشارکت عمومی در انتخابات پارلمانی خود بود و رقم ۹۶/۳۳ درصد را ثبت کرد. با این حال، ۶۰/۸۴ درصد از واجدان شرایط رأیدهی در این کشور در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۷ شرکت کردند. طبق اطلاعات ثبتشده درباره جمهوری چک، آمار مشارکت عمومی در انتخابات ریاستجمهوری این کشور در سال ۲۰۱۸ معادل ۶۱/۸۸ درصد بوده است.
◄ دانمارک: اوج مشارکت در انتخابات پارلمانی دانمارک در سال ۱۹۶۸ با ۸۹/۲۸ درصد بوده است. این کشور سال ۲۰۱۹ نیز آمار ۸۴/۶۰ درصد مشارکت در انتخابات پارلمانی را ثبت کرد که تفاوت چندانی با بهترین آمار این کشور ندارد. دانمارک انتخابات سراسری برای انتخاب اعضای قوه مجریه برگزار نمیکند و نخستوزیر و اعضای کابینه توسط پادشاه یا ملکه انتخاب میشوند.
◄ سوئد: سوئد از جمله کشورهایی است که همچنان از آمار بالای مشارکت در انتخابات پارلمانی بهره میبرد. بیشترین میزان مشارکت در این انتخابات در سوئد مربوط به سال ۱۹۷۶ با ۹۱/۷۶ درصد است، اما انتخابات سال ۲۰۱۸ پارلمان در این کشور نیز با مشارکت ۸۷/۱۸ درصد مردم همراه بود که رقم بسیار خوبی است. مردم سوئد نخستوزیر خود را به شکل مستقیم انتخاب نمیکنند، بلکه نخستوزیر این کشور پس از رأیگیری در پارلمان توسط رئیس پارلمان منصوب میشود و رئیس پارلمان همچنین میتواند رئیسجمهور را عزل کند.
◄ سوئیس: انتخابات پارلمانی در سوئیس در سال ۱۹۴۷ با ۷۲/۴۴ درصد بیشترین آمار مشارکت مردمی را ثبت کرد و از آن سال تا کنون تقریباً هر سال آمار مشارکت در این انتخابات کاهش پیدا کرده است. این کشور از سال ۱۹۷۹ تا کنون آمار مشارکت زیر ۵۰ درصد را داشته و سال ۲۰۱۹ آمار مشارکت در انتخابات پارلمانی این کشور ۴۵/۱۲ درصد بوده است. مردم سوئیس رئیسجمهور خود را انتخاب نمیکنند، بلکه پارلمان این کشور رئیسجمهور را از جمع هفت نفرهای تحت عنوان «هیأت مجریه» انتخاب میکند. رئیسجمهور در رأس قوه مجریه قرار دارد، اما در رأس کشور نیست، چراکه سوئیس تحت یک «هیأت» اداره میشود نه یک «شخص».
◄ فرانسه: فرانسه سال ۱۹۵۶ با مشارکت ۸۲/۶۹ درصدی مردم در انتخابات پارلمانی شاهد اوج مشارکت عمومی در این انتخابات بود. از آن سال تا کنون این آمار به شدت کاهش پیدا کرده و سال ۲۰۱۷ تنها ۴۲/۶۴ درصد از واجدان شرایط در فرانسه پای صندوقهای رأی انتخابات پارلمان رفتند.
◄ هلند: در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۵۹ هلند ۹۵/۵۷ درصد از واجدان شرایط شرکت کردند که اوج مشارکت مردمی در این انتخابات بود. در سال ۲۰۱۷ انتخابات پارلمانی این کشور شاهد حضور ۸۱/۹۳ درصد از واجدان شرایط بود که اگرچه کاهش محسوسی نسبت به آخرین سال از دهه ۱۹۵۰ داشت، اما نسبت به دورههای قبلی انتخابات پارلمانی در این کشور آمار بهتری بود. مردم هلند نخستوزیر خود را به صورت مستقیم انتخاب نمیکنند، بلکه اعضای پارلمان پس از چندین ماهه مذاکره اقدام به انتخاب نخستوزیری میکنند که عموماً عضو ائتلاف پیروز در انتخابات پارلمانی است.
در همینباره بخوانید:
›› از نژادپرستی تا رسوایی جنسی؛ «بوریس جانسون» نخستوزیر جدید انگلیس کیست؟
›› «پیت بوتجج» نامزد همجنسباز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را بشناسید
در یک قرن اخیردر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، همیشه نیمی از جمعیت ایالات متحده شرکت نکردهاند. درصد مشارکت مردم برای انتخاب اعضای کنگره نیز همیشه بین ۳۰ تا ۴۰ درصد در نوسان بوده است. میزان مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی فرانسه نیز بین ۴۰ تا ۶۰ درصد میباشد. مشارکت مردم در انتخابات در بعضی از دورهها به زیر ۵۰ درصد نیز رسیده است.
ردیف | نام کشور | سال | درصد مشارکت | نوع انتخابات |
۱ | افغانستان | ۲۰۰۹ | ۳۸.۸ | ریاست جمهوری |
۲ | الجزایر | ۲۰۰۹ | ۷۴.۵۵ | ریاست جمهوری |
۳ | اتریش | ۲۰۱۰ | ۵۳.۵۶ | ریاست جمهوری |
۴ | بلغارستان | ۲۰۱۱ | ۴۸.۲۵ | ریاست جمهوری |
۵ | جمهوری دمکراتیک کنگو | ۲۰۱۱ | ۵۹.۰۵ | ریاست جمهوری |
۶ | کروواسی | ۲۰۱۰ | ۵۰.۱۲ | ریاست جمهوری |
۷ | جمهوری چک | ۲۰۱۳ | ۵۹.۰۸ | ریاست جمهوری |
۸ | مصر | ۲۰۱۲ | ۵۱.۸۵ | ریاست جمهوری |
۹ | فنلاند | ۲۰۱۲ | ۶۸.۸۶ | ریاست جمهوری |
۱۰ | فرانسه | ۲۰۱۲ | ۸۰.۳۵ | ریاست جمهوری |
۱۱ | گواتمالا | ۲۰۱۱ | ۶۰.۸۳ | ریاست جمهوری |
۱۲ | هائیتی | ۲۰۱۱ | ۲۲.۳۶ | ریاست جمهوری |
۱۳ | هندوراس | ۲۰۰۹ | ۴۹.۸۸ | ریاست جمهوری |
۱۴ | ایسلند | ۲۰۱۲ | ۶۹.۳۲ | ریاست جمهوری |
۱۵ | ایرلند | ۲۰۱۱ | ۵۶.۱۱ | ریاست جمهوری |
۱۶ | قرقیزستان | ۲۰۱۱ | ۶۱.۲۸ | ریاست جمهوری |
۱۷ | لیتوانی | ۲۰۰۹ | ۵۷.۷۶ | ریاست جمهوری |
۱۸ | مقدونیه | ۲۰۰۹ | ۴۲.۳۶ | ریاست جمهوری |
۱۹ | مکزیک | ۲۰۱۲ | ۶۳.۱۴ | ریاست جمهوری |
۲۰ | نیجر | ۲۰۱۱ | ۴۸.۹۶ | ریاست جمهوری |
۲۱ | نیجریه | ۲۰۱۱ | ۵۳.۶۸ | ریاست جمهوری |
۲۲ | پاراگوئه | ۲۰۱۳ | ۶۸.۰۲ | ریاست جمهوری |
۲۳ | لهستان | ۲۰۱۰ | ۵۵.۳۱ | ریاست جمهوری |
۲۴ | پرتغال | ۲۰۱۱ | ۴۶.۵۲ | ریاست جمهوری |
۲۵ | رومانی | ۲۰۰۹ | ۵۸.۰۲ | ریاست جمهوری |
۲۶ | روسیه | ۲۰۱۲ | ۶۵.۲۷ | ریاست جمهوری |
۲۷ | سنگال | ۲۰۱۲ | ۵۷.۱۲ | ریاست جمهوری |
۲۸ | صربستان | ۲۰۱۲ | ۴۶.۲۶ | ریاست جمهوری |
۲۹ | اسلووکی | ۲۰۰۹ | ۵۱.۶۷ | ریاست جمهوری |
۳۰ | اسلوونی | ۲۰۱۲ | ۴۲.۴۱ | ریاست جمهوری |
۳۱ | تانزانیا | ۲۰۱۰ | ۴۲.۸۴ | ریاست جمهوری |
۳۲ | اوکراین | ۲۰۱۰ | ۶۹.۷ | ریاست جمهوری |
۳۳ | آمریکا | ۲۰۱۲ | ۵۷.۵ | ریاست جمهوری |
۳۴ | ونزوئلا | ۲۰۱۲ | ۸۰.۲۸ | ریاست جمهوری |
۳۵ | یمن | ۲۰۱۲ | ۶۴.۷۸ | ریاست جمهوری |
۳۶ | ارمنستان | ۲۰۱۲ | ۶۲.۷۸ | پارلمانی |
۳۷ | آذربایجان | ۲۰۱۰ | ۴۹.۷۵ | پارلمانی |
۳۸ | بحرین | ۲۰۱۰ | ۶۷ | پارلمانی |
۳۹ | بلغارستان | ۲۰۱۳ | ۵۲.۴۹ | پارلمانی |
۴۰ | کانادا | ۲۰۱۱ | ۶۱.۴۰ | پارلمانی |
۴۱ | کلمبیا | ۲۰۱۰ | ۴۳.۷۵ | پارلمانی |
۴۲ | کرواسی | ۲۰۱۱ | ۵۴.۱۷ | پارلمانی |
۴۳ | استونی | ۲۰۱۱ | ۶۳.۵۳ | پارلمانی |
۴۴ | فنلاند | ۲۰۱۱ | ۶۷.۳۷ | پارلمانی |
۴۵ | فرانسه | ۲۰۱۲ | ۵۵.۴ | پارلمانی |
۴۶ | گرجستان | ۲۰۱۲ | ۵۹.۷۶ | پارلمانی |
۴۷ | آلمان | ۲۰۰۹ | ۷۰.۷۸ | پارلمانی |
۴۸ | یونان | ۲۰۱۲ | ۶۲.۴۷ | پارلمانی |
۴۹ | مجارستان | ۲۰۱۰ | ۴۶.۶۶ | پارلمانی |
۵۰ | هند | ۲۰۰۹ | ۵۸.۱۹ | پارلمانی |
۵۱ | عراق | ۲۰۱۱ | ۶۴ | پارلمانی |
۵۲ | ایتالیا | ۲۰۱۳ | ۷۵.۱۹ | پارلمانی |
۵۳ | ژاپن | ۲۰۱۲ | ۵۹.۳۲ | پارلمانی |
۵۴ | اردن | ۲۰۱۲ | ۵۶.۵ | پارلمانی |
۵۵ | کویت | ۲۰۱۲ | ۵۹.۵۳ | پارلمانی |
۵۶ | لبنان | ۲۰۰۹ | ۵۳.۹۸ | پارلمانی |
۵۷ | لیتوانی | ۲۰۱۲ | ۳۵.۹۱ | پارلمانی |
۵۸ | هلند | ۲۰۱۲ | ۷۴.۵۶ | پارلمانی |
۵۹ | اسپانیا | ۲۰۱۱ | ۶۸.۹۴ | پارلمانی |
۶۰ | سوئیس | ۲۰۱۱ | ۴۹.۱ | پارلمانی |
۶۱ | بریتانیا | ۲۰۱۰ | ۶۵.۷۷ | پارلمانی |
۶۲ | آمریکا | ۲۰۱۰ | ۴۱.۵۹ | پارلمانی |