من ندارم نظری در پی چشمان کسی????
بر اسارت نبرم من دلِ خندان کسی????
کاروان نیست که دل هر که بخواهد آید????
فکر کردی دل من هم شده ویلان کسی????
عاشقی از منِ دیوانه گذشت ای جانا????
برو خود باش دلم نیست گروگان کسی????
خسته ام از همه عالم دلِ بیچاره بگو????
درد من بوده ولی او شده درمان کسی????
در تناقض شده ام من چه بگویم این بیت????
ابر این دل نرود قلبِ بیابان کسی????
یا که آن شاعر دل سوخته فرموده چه خوب????
نیست مارا هوس زلف پریشان کسی????
✍????رهگذر
بر اسارت نبرم من دلِ خندان کسی????
کاروان نیست که دل هر که بخواهد آید????
فکر کردی دل من هم شده ویلان کسی????
عاشقی از منِ دیوانه گذشت ای جانا????
برو خود باش دلم نیست گروگان کسی????
خسته ام از همه عالم دلِ بیچاره بگو????
درد من بوده ولی او شده درمان کسی????
در تناقض شده ام من چه بگویم این بیت????
ابر این دل نرود قلبِ بیابان کسی????
یا که آن شاعر دل سوخته فرموده چه خوب????
نیست مارا هوس زلف پریشان کسی????
✍????رهگذر