علی اتحاد به خبرنگار مهر گفت: «نامههایی بر دوش تندباد» داستانی بلندی با چهار راوی است که نوشتن آن چیزی نزدیک به دو سال به طول انجامید. این رمان برپایه یادداشتهای چهار شخصیت مجزاء شکل گرفته است. دو شخصیت از این میان ناشناساند و مختصات زمانی و مکانی مشخصی ندارند و دو شخصیت دیگر معاصرند و زیستشان با نوشتههای دو شخصیت ناشناس در هم میآمیزد.
وی افزود: روایت اینطور آغاز میشود که یکی از شخصیتهای معاصر داستان، به صورت اتفاقی دستنوشتههایی پیدا میکند که زیستاش را تحت تاثیر خود قرار میدهد. این متون زبانی شاعرانه و کم و بیش آرکاییک دارند؛ شخصیتی دیگر هم بر این دستنوشتهها حاشیههایی نوشته است که روایت را تکمیل میکند.
اتحاد ادامه داد: «نامههایی بر دوش تندباد» روایتی تو به توست و وجوه شاعرانهاش به «منظومهی پیامبر نامبعوث» کاری که چند سال پیش نوشتهام مشابه است. با این همه زبان دو راوی معاصر تفاوتهای قابل توجهی با تجربههای پیشینام دارد. به طور کلی سعی کردهام با به کار گیری چهار شکل نوشتاری متفاوت، «نامههایی بر دوش تندباد» بدل به کاری چند صدایی شود. چهار راوی رمان با چهار قلم (فونت) از هم تفکیک شدهاند تا مخاطب در روند روایت سر در گم نشود.
این نویسنده و هنرمند هنرهای دیداری در ادامه درباره شیوه چاپ و انتشار این کتاب نیز گفت: «نامههایی بر دوش تندباد (یا شطحیات پراکندهی او که در چینهای تاریخ فراموش شد)» همچون کارهای پیشینام به صورت طراحی شده به دست ناشر سپرده شد. مقصودم این است که طراحی دیداری کتاب هم بخشی از ایده اصلی آن است. از این طریق برای من بیش از آن که رمان باشد یک «آرت بوک» است؛ یعنی کتابی که محتوای آن اثر نیست بلکه موجودیت کتاب بودگیاش اثر است. چندی پیش این کتاب را به صورت محدود در سی نسخه و با صحافی دستی و جلد زبانهدار به سنت کتاب آرایی ایرانی در اختیار دوستانی که کارهایم را دنبال میکنند قرار داده بودم و حالا با چند ماه فاصله کتاب به صورت رسمی چاپ شده و به کتابفروشیها سپرده شده است.
وی اضافه کرد: «نامههایی بر دوش تندباد» هم چون کار قبلیام «دیوآب» توسط نشر «کارگاه اتفاق» چاپ شده است.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «... یکیشان متنی بود از یک سده پیش که در کلکلته چاپ سنگی شده بود. برش داشتم. با یک کتاب دیگر. به خانه رفتم. چای دم کردم؛ و خواندم. به دشواری میتوانستی ورق بزنی و آسیبی به کتاب نرسانی. دست از خواندن کشیدم و شیرازه کتاب را وارسی کردم. با خودم فکر کردم پیش از آنکه به خواندن ادامه دهم، کتاب را به صحاف بسپارم. چیزی در آستر جلد اما نظرم را به خود جلب کرد. زبانهای اضافه بود که گویی به چیزی زیر آستر میرسید. حتی لحظهای فکر نکردم. زبانه را کشیدم و آستر خشک ترک خورد و برگهای چهارتا بیرون افتاد. برگهای که روی آن پنج خط عمودی کوتاه بود. تیره پشتام انگار منجمد شده باشد، توان جنبیدن نداشتم. نیاز به شرح نیست که چقدر به آن تکه کاغذ خیره ماندم تا توان گشودنش را بیابم.»
علی اتحاد، هنرمند هنرهای دیداری، نویسنده، شاعر و کارگردان تئاتر است. یکی از مهمترین آثار او رخداد اجرایی «مرثیهای برای کتابسوزیها» بود که در زمستان سال ۱۳۹۳ در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه رفت. کتاب و فیلم این اجرا نیز توسط موسسه بتهوون و موسسهی هنر معاصر منتشر شد. نمایشنامههای «چکامههای روشنایی» و «دیو آب» همچنین مجموعه شعر روایی «منظومه پیامبر نامبعوث» از دیگر کتابهای منتشر شده اوست.
علی اتحاد به خبرنگار مهر گفت: «نامههایی بر دوش تندباد» داستانی بلندی با چهار راوی است که نوشتن آن چیزی نزدیک به دو سال به طول انجامید. این رمان برپایه یادداشتهای چهار شخصیت مجزاء شکل گرفته است. دو شخصیت از این میان ناشناساند و مختصات زمانی و مکانی مشخصی ندارند و دو شخصیت دیگر معاصرند و زیستشان با نوشتههای دو شخصیت ناشناس در هم میآمیزد.
وی افزود: روایت اینطور آغاز میشود که یکی از شخصیتهای معاصر داستان، به صورت اتفاقی دستنوشتههایی پیدا میکند که زیستاش را تحت تاثیر خود قرار میدهد. این متون زبانی شاعرانه و کم و بیش آرکاییک دارند؛ شخصیتی دیگر هم بر این دستنوشتهها حاشیههایی نوشته است که روایت را تکمیل میکند.
اتحاد ادامه داد: «نامههایی بر دوش تندباد» روایتی تو به توست و وجوه شاعرانهاش به «منظومهی پیامبر نامبعوث» کاری که چند سال پیش نوشتهام مشابه است. با این همه زبان دو راوی معاصر تفاوتهای قابل توجهی با تجربههای پیشینام دارد. به طور کلی سعی کردهام با به کار گیری چهار شکل نوشتاری متفاوت، «نامههایی بر دوش تندباد» بدل به کاری چند صدایی شود. چهار راوی رمان با چهار قلم (فونت) از هم تفکیک شدهاند تا مخاطب در روند روایت سر در گم نشود.
این نویسنده و هنرمند هنرهای دیداری در ادامه درباره شیوه چاپ و انتشار این کتاب نیز گفت: «نامههایی بر دوش تندباد (یا شطحیات پراکندهی او که در چینهای تاریخ فراموش شد)» همچون کارهای پیشینام به صورت طراحی شده به دست ناشر سپرده شد. مقصودم این است که طراحی دیداری کتاب هم بخشی از ایده اصلی آن است. از این طریق برای من بیش از آن که رمان باشد یک «آرت بوک» است؛ یعنی کتابی که محتوای آن اثر نیست بلکه موجودیت کتاب بودگیاش اثر است. چندی پیش این کتاب را به صورت محدود در سی نسخه و با صحافی دستی و جلد زبانهدار به سنت کتاب آرایی ایرانی در اختیار دوستانی که کارهایم را دنبال میکنند قرار داده بودم و حالا با چند ماه فاصله کتاب به صورت رسمی چاپ شده و به کتابفروشیها سپرده شده است.
وی اضافه کرد: «نامههایی بر دوش تندباد» هم چون کار قبلیام «دیوآب» توسط نشر «کارگاه اتفاق» چاپ شده است.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «... یکیشان متنی بود از یک سده پیش که در کلکلته چاپ سنگی شده بود. برش داشتم. با یک کتاب دیگر. به خانه رفتم. چای دم کردم؛ و خواندم. به دشواری میتوانستی ورق بزنی و آسیبی به کتاب نرسانی. دست از خواندن کشیدم و شیرازه کتاب را وارسی کردم. با خودم فکر کردم پیش از آنکه به خواندن ادامه دهم، کتاب را به صحاف بسپارم. چیزی در آستر جلد اما نظرم را به خود جلب کرد. زبانهای اضافه بود که گویی به چیزی زیر آستر میرسید. حتی لحظهای فکر نکردم. زبانه را کشیدم و آستر خشک ترک خورد و برگهای چهارتا بیرون افتاد. برگهای که روی آن پنج خط عمودی کوتاه بود. تیره پشتام انگار منجمد شده باشد، توان جنبیدن نداشتم. نیاز به شرح نیست که چقدر به آن تکه کاغذ خیره ماندم تا توان گشودنش را بیابم.»
علی اتحاد، هنرمند هنرهای دیداری، نویسنده، شاعر و کارگردان تئاتر است. یکی از مهمترین آثار او رخداد اجرایی «مرثیهای برای کتابسوزیها» بود که در زمستان سال ۱۳۹۳ در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه رفت. کتاب و فیلم این اجرا نیز توسط موسسه بتهوون و موسسهی هنر معاصر منتشر شد. نمایشنامههای «چکامههای روشنایی» و «دیو آب» همچنین مجموعه شعر روایی «منظومه پیامبر نامبعوث» از دیگر کتابهای منتشر شده اوست.