موضوع مهمی که ذهن عموم فعالان بورس به خصوص تازه واردان را به خود مشغول میکند این است که چگونه میتوانند پیش بینی صحیحی از آینده شرکتها، قیمتها و روند معاملات در بورس داشته باشند؟ پاسخ این است که در این حوزه و در بین این حجم بالای از اطلاعات، حتی متخصصان و افراد با سابقه نیز ممکن است پیش بینیهای دقیقی از اینده نداشته باشند، اما دلیل چیست؟ حقیقت آن است که همیشه یک متغیر موثر و غیرقابل پیش بینی که شما آن را لحاظ نکرده باشید امکان وقوع دارد و همین یک متغیر میتواند به کلی مفروضات شما را زیر سوال ببرد، پیش از ادامه بهتر است شما را با چند مفهوم آشنا کنیم:
پیش بینی بورس
ما در معاملات خود در بورس هیچ وقت پیش گویی نمیکنیم، حتی بهتر از استفاده از واژه پیش بینی، استفاده از واژههای برآورد یا تخمین است. درواقع شما نمیتوانید هیچ گاه چیزی را پیش بینی کنید و این موضوع بسیار مهمی در دنیای بازارهای مالی است و اشاره مستقیمی به موضوع عدم قطعیت دارد، اما میتوانید خود را برای سناریوهای مختلفی که ممکن است با آن روبرو شوید، آماده کنید. لذا در این بخش دو کلیدواژه اساسی را در یاد داشته باشید تا در ادامه به صورت مفصل تر با آن ها آشنا شوید، برآورد یا تخمین و سناریوسازی. سوال این است که اگر امکان پیش بینی بورس وجود نداشته باشد پس برخی افراد چگونه موفق به کسب بازدهی میشوند؟ به بیان دقیق تر برخی از فعالان این بازار چگونه در این دنیای پر از عدم قطعیت برای سال های طولانی بقا پیدا میکنند؟ “آموزش و یادگیری مداوم” با تاکید بر کلمه “مداوم” پاسخ این سوال است.
۱- آموزش و یادگیری
گرچه در ابتدای این یادداشت به عدم قطعیت بالای بازارهای مالی اشاره کردیم، اما همین عدم قطعیتها فعالان را به سمت استفاده حرفه ای از ابزارهایی جهت “کاهش” عدم قطعیتها سوق داده است. در دو دسته کلی این ابزارها تحلیل بنیادی و تکنیکال هستند. این دو ابزار در دو رویکرد کمک می کند یک سرمایه گذار تا جای ممکن نسبت به شرکت مورد نظر شناخت پیدا کند و از دادههای موجود جهت براورد اینده استفاده کند و آن ها را پردازش کند. هرچه بررسیها و شناخت روی شرکت بیشتر باشد، عدم قطعیت نیز کمتر خواهد بود اما به دلیل همان متغیرهای غیرقابل پیش بینی که پیش از این از آن صحبت کردیم، هیچ گاه به صفر نمی رسد، این عدم قطعیت بیان دیگری از همان مفهوم ریسک است و به همین دلیل است که سرمایه گذاری در بازارهای مالی یک سرمایه گذاری بدون ریسک (risk free) همانند سپرده بانکی محسوب نمیشود.
آموزش تحلیل بنیادیدر تحلیل بنیادی، دادههای عملیاتی شرکت در قالب یک مدلسازی مالی در ابتدا منظم شده و سپس مورد پردازش قرار میگیرد، براورد اینده شرکتها در تحلیل بنیادی مستلزم مطالعه اقتصاد جهانی، اقتصاد کلان داخلی، صنعت و بازار مورد نظر و شرکت است. مطالعه این دادهها یک تحلیلگر بنیادی را با حجم بالایی از اطلاعات روبرو می کند که چگونگی انتظام و استفاده و پردازش آنها نیازمند تخصص است. علاقه مندان به روش تحلیل بنیادین بر روی اطلاعات مالی شرکتها تمرکز دارند. «ترازنامه»، «حساب سود و زیان»، «جریان وجوه نقد»، «EPS» و «DPS» از جمله فاکتورهایی هستند که برای تحلیل گران بنیادی مهم هستند.
موضوعی که تحلیل بنیادی در تلاش است در بورس به آن برسد، پی بردن به ارزش واقعی یا ارزش ذاتی یک سهم است، که میتوان آن را با ارزشی که سهم موردنظر در بورس معامله میشود، مقایسه کرد و فهمید که آیا سهم در بازار کمارزش است و یا نه. کشف ارزش واقعی می تواند به روشهای مختلف و بر همان اساس انجام شود. اصل مورد بحث این است که یک شرکت به اندازه مجموع سودهای آتی ارزش دارد. برخلاف تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی بهعنوان یک استراتژی بلندمدت تلقی میشود.
آموزش تحلیل تکنیکالدر تحلیل تکنیکال، مهمترین فاکتور قیمت است. تحلیل تکنیکال فرض میکند تمامی اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری در قیمت لحاظ شده است و بر همین اساس از ابزارهای مختلفی در انتظام و استخراج الگوها در روند قیمتی یک شرکت استفاده میکند. پیروان مکتب تحلیل تکنیکال معتقدند که اطلاعات مهم درباره نوسانهای آتی قیمت سهام را میتوان از طریق مطالعه تغییرات قبلی قیمتهای سهام به دست آورد، اطلاعات مالی بر روی نمودارها ثبت میشود و این اطلاعات به منظور دستیابی به الگوهای تکراری به دقت مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به آ نکه اطلاعات قبلا اثر خود را بر روی قیمت گذاشته است، لذا قیمت نشان دهنده ارزش منصفانه است و باید اساس تحلیل را تشکیل دهد.
در مجموع قیمت بازار نشاندهنده کلیه اطلاعات مشارکت کنندگان در بازار است، مشارکت کنندگان شامل معامله گران، سرمایه گذاران، شرکتهای سرمایه گذاری، تحلیل گران خرید سهم، تحلیل گران فروش سهام، تحلیل گران فنی، تحلیل گران بنیادی و سایر تحلیلگران است. اعتقاد تحلیل گران فنی بر این است که تشخیص روند امکان پذیر بوده و میتوان بر مبنای روند قیمت همه چیز را دانست ولی ارزش واقعی را نشان نمیدهد. در این تحلیل هدف اصلی یافتن زمان مناسب برای ورود به بازار و خروج از آن، بر اساس روند گذشته و حال میباشد.
تداوم آموزش و به روز نگه داشتن اطلاعاتسوال مهم این است که آیا شرکت در یک دوره آموزشی، کسب یک مدرک دانشگاهی و…. برای یک بار و همیشه از ما یک سرمایه گذار میسازد؟ کسب آموزشهای مقدماتی و پیشرفته در ابتدای مسیر لازمه شروع است و شرط لازم محسوب میشود. در واقع پله اول حرکت شماست و بدانید اگر بدون این که پایتان را روی این پله گذاشته باشید در حال حرکت روی پلههای بعدی هستید، روزی ناگزیر به این پله برخواهید گشت. اما به طور قطع کسب این اموزش از شما یک سرمایه گذار نمی سازد و پاسخ خیر است. چرا که جهان ابزارهای مالی جهانی در حال حرکت و پیش رونده است و اگر شما همگام با آن حرکت نکنید از آن، جا خواهید ماند. این در حال حرکت بودن به آن معنی است که روزانه اطلاعات زیادی در بازارهای مالی رد و بدل میشود که آگاهی از این اطلاعات و نیز آگاهی از دانش روز جهت بهبود تصمیم گیریهایتان نیاز است.
کلاس آموزش بورس خانه سرمایه یکی از بهترین کلاس های این حوزه است که می توانید با شرکت در آن ۰ تا ۱۰۰ بورس را آموزش ببینید و به صورت کاملا حرفه ای در بورس سرمایه گذری کنید.
۲- سناریوسازی
در ابتدای این متن از شما خواستیم کلید واژه سناریوسازی را در ذهن خود نگه دارید. اما سناریوسازی دقیقا یعنی چه و چه کمکی در تصمیم گیریهای ما میکند؟ در باب اهمیت سناریوسازی به این بخش از تاریخ اشاره می کنیم که شرکت شل، قبل از بروز بحرانهای نفتی دهه هفتاد میلادی، سناریوهای مختلف برای آینده قیمت نفت را تدوین کرده بود و از طریق سناریو نویسی و انتخابهای استراتژیک مناسب، توانست بخش قابل توجهی از هزینهها و ریسکهای ناشی از رکود نفتی دهه هفتاد میلادی را پوشش دهد. در آن جمله معروف دریانوردان قدیمی هم که میگفتند:
ما به امید بهترینها هستیم، اما برای بدترین ها آماده می شویم، می توان اهمیت مفهوم سناریو را مشاهده کرد. ما با سناریو نویسی به جای این که به رویدادهایی محتمل در آینده فکر کنیم، به رویدادهای منطبق بر گذشته فکر میکنیم. بعضی از ما هم، به جای تدوین رویدادها به ترسیم رویاها میپردازیم و حاصل این می شود که سناریو نویسی بیش از آن که به ابزاری برای برانگیختن ذهن و فکر تبدیل شود، به یک شیوه داستان گویی در مورد چشم اندازهای مطلوب آینده تبدیل می شود. سناریو، چهره آینده است. پیش گویی نیست، هدف سناریو سازی، گسترش تفکر در مورد آینده و عریضتر کردن طیف جایگزینهایی است که میتواند مورد نظر ما باشد.
سناریو مجموعه امکاناتی است که به آینده مرتبط میشوند. آینده نامعلوم است و سناریو، اندیشیدن در مورد نامعلومی را به ما میآموزد. سناریوها به ما میآموزند که درباره همین نامعلومیها بیندیشیم و فرضهای دست و پاگیر امروزی را از دست و پای ذهن باز کنیم و بتوانیم گسست هایی را که ممکن است جهان ما را دگرگون سازند، شناسایی کنیم. البته اقرار به نامعلوم بودن آینده هرگز نمیتواند بهانهای برای دست روی دست گذاشتن باشد. استفاده روزافزون از این روش بدین دلیل است که سناریوها، پیچیدگیهای جهان واقعی را در نظر می گیرند و بینش های جایگزین در خصوص آینده را، با ترتیبی منطقی از رویدادها بازنمایی میکنند. بهطور کلی سناریوها تصاویر آیندههایی ممکن هستند که ترتیب منطقی رویدادها را نشان میدهند. اگر شما بتوانید مبتکر،پیش بینی کننده و پویا باشید و یاد بگیرید چگونه رفتارتان را تغییر دهید، قطعا میتوانید وضعیت خودتان را هم تغییر دهید و موفق شوید.سناریو نویسی دقیقا نشان میدهد چطور این کار را انجام دهید.
۳- نظم، کلید تحلیل در پیش بینی بورس
هر نوع از تحلیلی را برای تصمیم گیری های خود انتخاب کنید،بنیادی، تکنیکال، هردو یا… در نهایت چاره ای ندارید که اگر میخواهید در این مسیر حرفه ای شوید، به صورت منظم دادهها را دریافت کنید، منظم طبقه بندی کنید و منظم پردازش کنید. نظم کلید تحلیل گران حرفه ای در این بازار است که کمک میکند دادههای اضافی را کنار بگذارید و دادههای موثر را به صورت دقیق و صحیح مورد پردازش قرار دهید و استفاده کافی از آنها داشته باشید. مسیر تبدیل شدن به یک سرمایه گذار حرفه ای در هر یک از بازارهای مالی و یا سرمایه گذاری نیازمند آموزش و تسلط بر آن بازار است، ذات این بازارها همراه با ریسک است و تنها راه کاهش این ریسک بالاتر بردن این تسلط و آگاهی است. برای یادگیری در بازارهای مالی نه میتوان انتها تعریف کرد و نه مدرک! بازار همیشه آماده است تا اشتباهات شما را به شما یاداوری کند و بهای این یاداوری در بازارهای مالی زیان و از دست دادن پول است که بهای کمی نیست، لذا در این مسیر باید همواره آموزش را به صورت موازی پیش ببرید تا بهای کمتری بپردازید.