وقتی کلبه پدری را به قیمت قصر می‌خرند!


وقتی کلبه پدری را به قیمت قصر می‌خرند!

خزر پشت ویلا و برج‌ها پنهان است. زمین‌های کشاورزی به شهرک‌های اعیان نشین تبدیل شده و جنگل جنگل دشت ویلا روییده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، بومی‌ها به دسته‌های اسکناس دل خوش کرده‌اند و مسافران سال‌های دور حالا مالکان جدید هستند. از تهران و اصفهان و مشهد و خوزستان کرور کرور پول خرج می‌کنند تا اینجا یک چاردیواری برای خودشان داشته باشند؛ نزدیک دریا، وسط جنگل‌ و آنهایی که دیر رسیده‌اند رضایت می‌دهند به روستاهایی در چند کیلومتری دریا و جنگل. قیمت‌ زمین‌های مازندران با انبوه خریداران دست به نقد سر به فلک کشیده است. به گفته علی حمزه نیا که بنگاه معاملات ملکی دارد: «روز به روز قیمت زمین بالا می‌رود و دلیلش را نمی‌دانم.» او که ساکن روستایی در 30 کیلومتری دریا است دلیل بالا رفتن قیمت در روستای خودشان را صرفاً در مسیر دریا بودن می‌داند. دلیل این حجم از زمین فروشی و ویلا‌سازی شاید به شرایط سیاسی و اجتماعی کشور بستگی داشته باشد اما سؤال اینجاست این تغییر بافت روستاها به شهرک و ویلا چه تبعاتی برای مالکان جدید و قدیم خواهد داشت.

با افزایش خریداران زمین‌های مازندران، قیمت زمین‌های این خطه به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است. علی رحمانی جامعه‌شناس مهم‌ترین تبعات زمین فروشی را پایین آمدن قدرت خرید بومیان روستاها و شهرهای شمالی می‌داند. او که اهل مازندران است و وضعیت را از نزدیک رصد می‌کند، می‌گوید: «افراد محلی که تا همین چند سال پیش به راحتی خانه می‌خریدند حالا با این افزایش قیمت‌هایی که حاصل انبوه مشتریان زمین‌های شمال است، به سختی صاحب خانه می‌شوند حتی در روستاهای اجدادی خود.» او از طبقه جدیدی از ثروتمندانی می‌گوید که بدون ایجاد شغلی برای دیگران فقط با خرید و فروش زمین ثروتی به هم زده‌اند و حالا با خرید زمین‌های محلی و ثروت اندوزی به فقیرتر شدن محلی‌ها و تضاد طبقاتی بیشتر دامن می‌زنند.

همین چند هفته پیش پسر جوانی ویدئویی منتشر کرد که در آن جملاتی با عصبانیت به زبان آورد؛ واکنشی به اینکه مردم بومی به شلوارک پوشیدن او روی خوشی نشان نداده بودند. به چند ساعت نرسید که ویدئو در فضای مجازی دست به دست شد و اهالی شهر خانه پسر جوان را پیدا کردند تا انتقام حرف‌های زشت او را بگیرند. باقی داستان را می‌دانید اما چیزی که این ویدئو نشان می‌دهد «تضاد فرهنگی» است که بین مسافران و بومی‌ها وجود دارد. رحمانی از نزاع بین مسافران و اهالی شهرها و روستاها به علت همین تضادها می‌گوید: «ترکیب جمعیتی در شمال بهم خورده است و این آسیب‌زا است. بعضی رفتارها در شهری که آن فرد از آنجا آمده شاید بد نباشد اما برای مردمی که در فرهنگ دیگری رشد کرده‌اند زننده به نظر برسد و باعث ایجاد تنش بشود همان‌طور که سال‌هاست در شمال کشور شاهد نزاع بین مسافرین و بومی‌ها هستیم.»

رحمانی خرید خانه دوم یا «حومه نشینی» البته نه به معنای حاشیه‌نشینی را رفتاری مخصوص به ثروتمندان می‌داند: «در همه شهرهای بزرگ دنیا این مسأله رواج دارد از پاریس و لندن تا نیویورک؛ امروزه ثروتمندان را در دو جا می‌توان یافت یا در آسمانخراش‌ها یا حومه‌های خوش آب و هوای شهرها و در ویلاهای لوکس. امروز در میان هزاران شهرک دیگر کمتر به چشم می‌آیند: «در بعضی از کشورها از افرادی که قرار است خانه دومی داشته باشند مالیات های سنگین تبعیضی می‌گیرند که در ایران هم می‌تواند اجرایی شود تا روند ساخت و ساز بی‌رویه را کمی کندتر کند. چون تبعات شهرک‌سازی‌ها تنها گریبان مردم را نمی‌گیرد و به اتفاقات زیست محیطی که همین الان هم در شمال کم نیستند دامن می‌زند. به‌صورت خلاصه می‌تواند به تولید فاضلاب و زباله و مصرف آب بیشتر منجر شود که مشکلات زیست محیطی برای مازندران و در مجموع شمال کشور به همراه دارد و خواهد داشت.»

برگردیم به ابتدای گزارش و سرنوشت جوانان یا اقشار کم درآمد که با بالارفتن قیمت زمین در شمال نمی‌توانند مسکنی برای خود تهیه کنند. از فرشید مقدم پژوهشگر شهری می‌خواهم تا از سرنوشت آنها بگوید: «متأسفانه روستاهایی هستند که نسل جدید آن نمی‌توانند همان جا تشکیل خانواده بدهند و خانه‌ای داشته باشند چون قیمت زمین‌ها به‌صورت عجیبی بالا رفته و خود روستاییان هم طرد شده‌اند. باید گفت آنها از شهر خود طرد می‌شوند و مجبور به حاشیه‌نشینی در شهرهای اطراف یا در کلانشهرهایی مانند تهران خواهند شد. این روند به تضادهای طبقاتی منجر خواهد شد و آینده با این مسیر پیش روی، بسیار بدتر از امروز به نظر می‌رسد.»

مقدم از موج انتقال سرمایه به شمال کشور برای خرید زمین و مستغلات می‌گوید و معتقد است: «جایی در ایران سراغ نداریم که به این شدت سلب مالکیت گسترده از طرف فرادستان به فرودستان تحمیل شده باشد.» راهکار این پژوهشگر شهری به قول خودش شاید به‌نظر بعضی عجیب بیاید ولی معتقد است: «زمین باید از شکل کالایی در بیاید و در اختیار دولت قرار بگیرد تا دولت آن را به مردم واگذار کند و در صورت پایان گرفتن مدت به فرد دیگری منتقل بشود.»

افزایش قیمت زمین در پی خرید زمین توسط مسافران در مقاصد گردشگری کشور تنها به شمال محدود نمی‌شود، کاربرانی در شبکه‌های اجتماعی از بالا رفتن قیمت زمین و مسکن در جزایر جنوبی کشور هم حرف می‌زنند. یکی از آنان از بالا رفتن میزان اجاره بها در جزیره هرمز می‌نویسد و دیگری از افزایش قیمت زمین روستای سلخ در جزیره قشم. مرتضی نیک‌نهاد در توئیتر نوشته است: «جزایر برای ساکنین‌شون دست نیافتنی می‌شن، گردشگری قرار بود کمک کنه به معیشت مردم اما حالا داره معکوس عمل می‌کنه، زمین‌ها را خریدند، بعد خانه‌های مردم را با قیمتی بالاتر از استاندارد جیب مردم محلی، اجاره کردند، نتیجه؛ اجاره‌بهای یک میلیونی در هرمز و بی‌خانمانی مردم در خانه ‌شان.»

سال گذشته از استاندار حال حاضر و چندی پیش نیز از استاندار سابق مازندران در مورد تغییر بافت روستاها پرسیدم، از خرید گسترده زمین‌های شمال توسط گردشگران و از برنامه‌های آنان؛ جواب ساده بود. هر دو از قانونی بودن این خریدها گفتند و البته از برنامه‌هایی سفت و سخت برای جلوگیری از تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی و باغ‌ها اما حالا بعد از اتفاقات اقتصادی که افتاده است مسأله دیگر به نگرانی‌های زیست محیطی محدود نمی‌شود. زمین‌های شمال مانند طلا و دلار تبدیل به کالای سرمایه‌ای شده است.


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

(تصاویر) مخوف‌ترین مرکز بازداشت و شکنجه در دمشق