نامگذاری ۲۷ شهریور ماه به نام «روز شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار»، با وجود اینکه تا مدتی در بین جامعه ادبی محل مناقشه و اختلاف بود، از این منظر که شهریار شاعری مردمی و ملی است، و سرودههایش بهخصوص منظومه حیدربابا به بیش از ۸۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است، انتخابی شایسته و بجا است.
زندهیاد استاد شهریار در بین شاعران معاصر جایگاهی بلند دارد. شعر و زندگی او برای میلیونها ایرانی دوستداشتنی بوده و است. محبوبیت توام شعر و زندگی در هر دوره برای کمتر کسی پیش میآید؛ ترکیب این دو، شاعر را از محافل ادبی و دانشکدهها و مجلات ادبی بیرون میبرد و برای یک ملت به یکنماد تبدیل میکند؛ از اینرو شهریار از شعرای ملی ایران است.
با وجود حرف و حدیثها و نقدهایی که بر این انتخاب وارد شد، حمید سبزواری؛ شاعر انقلابی از نخستین کسانی بود که در موافقت با این نامگذاری گفت: «من از این نامگذاری اطلاع داشتم. شهریار از شعرای خدمتگزار به ایران و اسلام بود و یک انسان دوستداشتنی. او کسی بود که مردم نسبت به آثارش بیتفاوت نبودند. اشعاری که او سروده، در باره مسائلی است که جامعه ما نیازمندش بود و در جریان انقلاب اسلامی، از طرفداران انقلاب بود. او یک ترکزبان بود، اما شعر فارسی را خوب میگفت و این انتخاب، انتخاب درستی است. شهریار این شایستگی را دارد که یک روز در سال به نامش باشد، چون در تبریز در جریان انقلاب بوده است؛ در حالی که خیلیها در همان روزها بیتفاوت بودند. این را که یک ترکزبان اینهمه شعر فارسی گفته است، باید قدر بشناسیم. پس قرعه به نام او افتاد و سزاوارش است و ما از خدا میخواستیم که این باشد و ارزشی که در کشورمان برای هنر و ادبیات قائل شدهاند، اینگونه حفظ شود».
شهریار با اینکه اشعار ترکی زیادی دارد اما شاعری است که یک ملت او را میشناسند و دوستش دارند و بخشی از مفاهیم مطلوب خود را در شعر شهریار جاری میبینند؛ شاعر ملی الزاما نباید مانند فردوسی شاعر قهرمانی، پیروزی و شاهان باشد، همانطور که سعدی را می توان شاعر آداب ایرانی، حکمت ایرانی و عشق ایرانی لقب داد، شهریار نیز شاعر حس و عشق ایرانی معاصر است.
زبان ملی، نخستین دلیل ملیبودن شهریار
نخستین دلیل برای ملیبودن شهریار، بهرهگیری او از زبان ملی است. او سرایش شعر را با زبان فارسی آغاز کرد و در کنار شاهکارش «حیدربابایه سلام» اشعار فارسی زیبایی نیز سروده است. شهریار پس از بازگشت به تبریز در سال ۱۳۳۲ خورشیدی با خواسته مادرش شعر ترکی هم سرود. برخی از این شعرها شاهکارهای بینظیری است.
عشق به زبان فارسی و ارادت به عموم مردم ایران شاخصه اصلی شعر و زبان شهریار است؛ وی هنگام ورود به تبریز در سال ۱۳۳۲ در مجلس بزرگداشت باشکوه خود شعر «پر میزند مرغ دلم با یاد آذربایجان * خوش باد وقت مردم آذربایجان» را میخواند که در این شعر یک بیت درخشانتر هم وجود دارد، «تا باشد آذربایجان پیوند ایران است و بس * این گفت با صوتی رسا فریاد آذربایجان»، که این نگاه تا آخر عمر استاد شهریار ادامه دارد.
فضای شعر شهریار حتی در شعرهای ترکی او سرشار از نشانههای ایرانی است؛ او همواره در طول زندگی خود یک شاعر ایرانی و شیعه بوده است.
شهریار شاعری ملی و مردمی
به دور از حب و بغض، اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، استاد شهریار را به خاطر مقبولیت و محبوبیتی که در بین آحاد مردم و جامعه ادبی دارد، شایسته این انتخاب است؛ به این محبوبیت و مقبولیت از اخوانیههایی که شاعران بزرگ معاصر برای او سرودهاند، به راحتی میتوان پی برد. این اخوانیهها نشان میدهد که شهریار در چشم و دل شاعران شاخص این روزگار به دلیل نبوغ خدادادی و قابلیتهای ادبی، شاعری بزرگ بوده است.
این مقبولیت و محبوبیت از دوران جوانی با شهریار همراه بوده است. چنان که اولین مجموعه اشعار وی که در سال ۱۳۰۸ به چاپ سپرده شد، مزین به سه مقدمه به قلم ملکالشعرای بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری است که از بزرگان و نامآوران عرصه ادبیات روزگار خود بودند.
بدون هیچ تردیدی، استاد شهریار که ملکالشعرای بهار وی را «نه تنها افتخار ایران، بلکه افتخار عالم شرق» نامیده است از ستارگان پرفروغ سپهر سخن و یکی از قلههای رفیع شعر و ادب فارسی است که به مدد دولت عشق، تا هنوز و همیشه بر قلبهای عارفان و عاشقان جهان حکومت میکند. چنان که خود گفته است:
شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق
به خدا مُلک دلی نیست که تسخیر نکردی
اشراف بر ادبیات شفاهی و امثال و حکم، گستردگی و تنوع تلمیحات، ترکیبها، اصطلاحات و ضربالمثلهایی که شهریار در اشعار خود استفاده کرده، موید این نکته است که وی به خاطر نزدیکی با مردم کوچه و بازار از درکی جامعهشناسانه و مردمشناسانه برخوردار بوده است. تشخص و برتری شهریار نسبت به معاصران خود بدون تردید به خاطر همین ویژگی مردمی بودن است که باعث صمیمیت و سادگی زبان و اقبال عامه به آثارش شده است.
حسین منزوی شاعر همزبان وی و مولف کتاب «این ترک پارسیگوی» درباره نرمی و سادگی زبان شهریار در غزل چنین گفته است: «شاخصترین بعد شاعری شهریار ارتباط او بین شعر گذشته و شعر جدید است و توفیقآمیزترین جنبه شهریار در غزل زبان اوست. زبان ساده و نزدیک به زبان گفتوگو و مردم عادی باعث شده تا مخاطبان زیادی با غزلهای او ارتباط برقرار کنند. علاوه بر زبان، حال و هوا و موضوعات غزلهای شهریار نیز در این ارتباط صمیمانه بیتاثیر نیست.»
شهریار، حافظ ثانی
شهریار را در زمانه ما حافظ ثانی نیز لقب داده اند چرا که مراتب عشق و ارادت شهریار نسبت به لسانالغیب «حافظ شیرازی» بر کسی پوشیده نیست. این شیفتگی و ارادت به حدی بود که او حتی تخلص خود را نیز با تفال به دیوان حافظ انتخاب کرده است.
چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمیتابم
به شهر خود روم و «شهریار» خود باشم
از همین رو برخی از ادیبان و سخنشناسان، شهریار را «حافظ ثانی» نامیدهاند. علت دادن این لقب به شهریار، علاوه بر عشق و ارادت و حالت مراد و مریدی، نزدیکی سبک و اسلوب شعری و سلوک ادبی وی به حافظ است. با بازخوانی غزلهای شهریار به این آیینگی به راحتی میتوان پی برد، چرا که در آیینه اکثر غزلهای او، سیمای روشن حافظ شیراز جلوهگر است؛ گویی روح حافظ در کالبد اشعار او دوباره حلول کرده است. شهریار نیز در غزلی بر این گفته مهر تایید زده است:
شهریارا! چه رهآورد تو بود از شیراز
که جهان هنرت «حافظ ثانی» دانست
همراهی با انقلاب اسلامی
یک نکته اساسی درباره شهریار این است که وی همواره در خدمت انقلاب و ایران بود و از روزهای آغازین انقلاب اسلامی با اشعار و رفتارش از این حرکت مردمی استقبال کرده است؛ وقتی انقلاب پیروز شد، او با همان روحیه دینی و ذهنیت صاف و روشن خودش، از انقلاب استقبال بسیار خوبی کرد.
شهریار در همه مواقع حساس انقلاب نقش مؤثری ایفا کرد. تعداد شعرهایی که وی برای جنگ سروده، حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگرههای مربوط به جنگ و شعر جنگ پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا سپاه و ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمیدید و نمیشنید، به دشواری میتوانست آن را باور کند. به هر حال، شهریار یک شاعر اسلامی و انقلابی است.
روز بیست و هفتم شهریور ماه، سالروز درگذشت محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی روز ملی شعر و ادب پارسی نامیده شده است.
از جمله دلایل انتخاب این روز این بود که شهریار هم از نظر توانایی ادبی، در عرصه های مختلف شعر طبع آزمایی کرد و هم با مردم می زیست و در کنار پاسداری از سنت های ادبی ایران زمین، سروده های عامه پسندی داشت.
در نهایت تسلط استاد شهریار به زبان و ادب فارسی و ترکی او را از همعصران خویش متمایز کرد و موجب شد که وی به نماد زبان و ادب ایران زمین تبدیل شود.