به حقوق صاحبان سهام مربوط به سهامداران اصلی در یک شرکت سهامی، سهام مدیریتی و یا کنترلی گفته میشود. در شرایطی که شرکتهای بورسی بیش از یک کلاس یا رتبه از سهام عادی منتشر کرده باشند، سهامی که حق رأی بیشتر یا رأی با وزن بالاتری نسبت به سهام عادی دارد، بهعنوان سهام کنترلی شناخته میشود.
این سهامداران اصلی، یا تعداد سهام منتشرشده زیادی دارند و یا نسبتی از سهام شرکت را دارا میباشند که به شکل قابل توجهی به آنها اجازه میدهد تا با اعمال نظر و تأثیر بر تصمیمات شرکت آن را کنترل کنند. بنابراین میتوان بیان کرد که دارنده سهام کنترلی، اجازه اعمال مدیریت در شرکت را داراست.
در واقع، دارنده سهام کنترلی از دو طریق میتواند در شرکت اعمال نفوذ کند:
تعیین یک یا چند عضو هیأت مدیره انتصاب مدیر عامل شرکت، با در اختیار گرفتن اکثریت اعضای هیأت مدیرهمیزان سهام لازم برای اطلاق سهام مدیریتی به یک سهم چقدر است؟
میزان سهام لازم برای به دست گرفتن کنترل یک یا چند عضو هیأت مدیره یک شرکت، بستگی به ترکیب سهامداران و تعداد اعضای هیأت مدیره شرکت دارد. در حال حاضر تعداد اعضای هیأت مدیره در اکثریت شرکتها ۵ عضو است.
اگر فرض کنیم ترکیب سهامداران به نحوی باشد که سهم خردی وجود نداشته باشد، در آن صورت میزان سهام لازم برای کسب یک عضو هیأت مدیره ۱۶/۷ درصد است؛ اما اگر تعداد اعضای هیأت مدیره به ۷ عضو افزایش یابد، در آن صورت با میزان کمتری (۱۲/۶ درصد) هم میتوان یک عضو هیأت مدیره داشت.
چرا ارزش سهام مدیریتی از قیمت سهام خرد بالاتر است؟
دارندگان سهام کنترلی درخصوص داراییها و تصمیمگیریهای شرکت دخالت مستقیم دارند. شخص حقیقی یا حقوقی که سهام کنترلی دارد میتواند در تصمیمات هیأت مدیره و راهبری شرکت، دخالت کند.
به بیان دیگر، سهام کنترلی به دارنده بلوک این امکان را میدهد که از آخرین اخبار شرکت سریعتر و دقیقتر اطلاع کسب کند. این اطلاعات به طور قطع در تصمیمگیری مربوط به بازار سهام اثرگذار خواهد بود که البته در چارچوب دستورالعمل دارندگان اطلاعات نهانی کنترل میشود.
چگونه می توان اعتبار سهام مدیریتی را در محاسبه خالص ارزش دارایی لحاظ نمود؟
محاسبه اعتبار سهام کنترلی در مؤسسههای سرمایهگذاری مشکل است که همین امر، برآورد ریز خالص ارزش داراییها را با پیچیدگیهایی روبرو میکند.
در مجموع دو گروه مؤسسه سرمایهگذاری در بورس تهران فعالیت میکنند؛ یک تیم صرفأ مؤسسات سرمایهگذاری هستند که آرمانهای کوتاهمدت معامله اوراق بهادار را پیروی میکنند؛ لذا سهام آنها سهام کنترلی و مدیریتی محسوب نمیشود.
اما هلدینگها که با دید نظارتی پا به شرکتها میگذارند، قسمت عمدهای از سهام مؤسسههای سرمایهپذیر را در اختیار دارند و قطعأ بلوک سهام خود را به نرخ روز معامله نخواهند کرد.
هرچند گاهی اوقات هلدینگها نیز دارای اهداف بلندمدت هستند، به این ترتیب سهام زیرمجموعههای خود را جابهجا نمیکنند و از آنجایی که افق سرمایهگذاری هلدینگها در مؤسسههای زیرمجموعه درازمدت است، بلوکها مورد معامله قرار نمیگیرند.
بنابراین بهتر است در محاسبه خالص ارزش داراییِ مجموعههای سرمایهگذاری و هلدینگها، ارزش سهام عادی شرکتهای سرمایهپذیر لحاظ شود.