چنان اوقاتمان تلخ است و از لبخند یادی نیست
که خوشاجراترین باباکرم، آهنگ شادی نیست
کلاهت را اگر محکم نچسبی از سرت رفته
دوتا دستت به آن باشد! نگو این باد بادی نیست
همین دیروز چترم در کلینیکی مرا گم کرد
معآذالله! میبینی! به چترت اعتمادی نیست
پریشب زاهدی میگفت حافظ نابجا گفته ست
اصولا بین فعل و حرف زاهدها تضادی نیست
چنانچه یکنفر در خلوتی، رفت اختلاسی کرد
لزوما شخص چندین چهره یا بیاعتقادی نیست
اگر در پیج فردی یا گروهی عضویت داری
بمان! ناسازتر از لفتدادن ارتدادی نیست
در اینجا طبق احکامی که صادر میشود، کلا
همه از دید هم خنگند و کاهل، باسوادی نیست
“یکی از عقل میلافد، یکی طامات میبافد”
یکی هم این وسط میسوزد و جایی پمادی نیست
شاعر : مصطفی مشایخی
شعر طنز / چنان اوقاتمان تلخ است و از لبخند یادی نیست …
چنان اوقاتمان تلخ است و از لبخند یادی نیستکه خوشاجراترین باباکرم، آهنگ شادی نیست کلاهت را اگر محکم نچسبی از سرت رفتهدوتا دستت به آن... ادامه مطلب نوشته شعر طنز / چنان اوقاتمان تلخ است و از لبخند یادی نیست … اولین بار در پایگاه خبری شیرین طنز. پدیدار شد.