تلاوت در خطه شمالی ایران به کدام سمت میرود / چرا مازنیها به شحاتخوان شهره شدند

مازندران که به عنوان یکی از مراکز اصلی سیاحتی و مهد شکوفایی رشتههای ورزشی مثل کشتی، وزنهبرداری و فوتبال شناخته میشود، از لحاظ ظرفیت و استعداد قرآنی نیز هیچ کم ندارد. قاریان پرشمار این خطه، آمادگی تنفسی و صوتی مطلوبی برای تلاوت دارند، اما برای شکوفا شدن این استعداد هنری به چه چیزهایی نیاز دارند؟
همهگیری بیماری کرونا در ایران و جهان فعالیتهای قرآنی را نیز تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از جلسات و محافل را به تعطیلی کشانده است. در چنین وضعیتی با استفاده از فضای مجازی، گفتوگوهایی با فعالان قرآنی استانهای مختلف خواهیم داشت تا ضمن معرفی ظرفیتها و توانمندیهای قرآنی اقصی نقاط کشور، از مسئولان و نهادهای تصمیمگیرنده در رشد و توسعه فرهنگ قرآنی، حل مشکلات فعلی را مطالبه کنیم. در این راستا هفته گذشته با قاریان آذربایجان غربی و این هفته در ادامه تور مجازی و قرآنی خود، با فعالان قرآنی مازندران گفتوگو کردیم.
استان سرسبز مازندران، که یکی از مراکز اصلی سیاحتی در کشور و مهد شکوفایی رشتههای مختلف ورزشی به خصوص کشتی، وزنهبرداری و فوتبال محسوب میشود، از لحاظ ظرفیت و استعداد قرآنی نیز هیچ کم ندارد. مازندران قاریان پرشماری دارد که به لطف آب و هوای خوش این خطه، آمادگی تنفسی و صوتی مطلوبی برای تلاوت دارند، اما نیازمند حمایت مادی و معنوی و هدایت تخصصی هستند.
روحالله حیدری، قاری اهل قائمشهر و محمدهادی شفیق، پیشکسوت قرآنی آمل، چهرههایی هستند که در گفتوگو با ایکنا ضمن تحلیل روند جریان تلاوت در کشور و استان خود، بخشهایی از مشکلات ادارات و مؤسسات قرآنی را بیان و راهکارهایی را نیز برای بهبود شرایط ارائه کردند. آنچه از نظر میگذرد، حاصل این گفتوگوست؛
ایکنا ـ جناب آقای روحالله حیدری، چه شد که به قرائت حرفهای قرآن روی آوردید؟
معمولاً قاریان از دوره کودکی و نوجوانی قرائت را آغاز میکنند، اما من از حدود بیستسالگی یعنی از سال 1381 تلاوت حرفهای قرآن را آغاز کردم و در این مسیر از اساتید استان مازندران بهره بردم.
ایکنا ـ مطلع شدیم که شما در زمینه ورزش نیز به صورت حرفهای فعالیت داشتهاید. تأثیری بر تلاوت شما داشته است؟
بنده در دوران دبیرستان، به صورت حرفهای وارد عرصه ورزش فوتبال شدم. در جایی که متولد شدم، فوتبال خیلی رایج است و بعد هم فوتبالیستهای مشهوری مثل مهدی عبدی و علی علیپور (بازیکنان پرسپولیس) در آنجا رشد و نمو داشتند. در حال حاضر هم بدنسازی و فوتبال را به طور منظم البته نه در حد حرفهای، دنبال میکنم و پیشنهاد میکنم که قاریان حتماً به ورزش بپردازند.
مشکلات قرآنی استان مازندران
ایکنا _ چه عواملی میتواند موجب شکوفایی ظرفیتهای قرآنی استان مازندران در سطح کشور شود؟
استان مازندران ظرفیت فوقالعاده و بالقوهای در فعالیتهای قرآنی دارد، اما مشکلاتی هست که آنها را فهرستوار عرض میکنم: عدم اختصاص بودجه کافی به فعالیتهای قرآنی استان و عدم تقسیم عادلانه آن بین تشکلها و فعالان قرآنی، عدم تشکیل منظم و منسجم جلسات شورای توسعه فرهنگ قرآنی استان، عدم هماهنگی دستگاههای مسئول در امور قرآنی، رهاسازی مؤسسات و عدم حمایت مادی و معنوی از فعالان قرآنی.
ایکنا ـ در حال حاضر، وضعیت مؤسسات قرآنی استان چگونه است؟
در دوره شیوع کرونا، حدود 80 درصد مؤسسات تعطیل شدهاند، چرا که اکثر آنها استیجاریاند و در دوران کرونا توان پرداخت اجاره را ندارند.
ایکنا ـ قبل از کرونا چطور؟
متأسفانه مشکل اصلی این بود که اکثر مؤسسات قرآنی استان به طور اختصاصی بر آموزش و ترویج تلاوت قرآن تمرکز نمیکردند، بلکه آموزش قرآن در مؤسسات به سمت آموزشهای عمومی رفته بود و به علت کمبود منابع مالی به سمت درآمدزایی، ایجاد پیشدبستانی و ... حرکت کرده بودند.
تغییر رویه در ضبط ترتیل ماه رمضان
ایکنا ـ آیا تا به حال مطالبهای از مسئولان قرآنی استان داشتهاید؟ اعم از اینکه نتیجه داده یا نداده باشد.
بله، مطالبات داشتیم. سالها بود در برنامههای ماه رمضان استان، 10 قاری و مرتل ثابت به اجرای برنامه میپرداختند. خیلی از استعدادها با این بیتوجهی سوختند. اما با پیگیریها و مطالباتی که مطرح کردیم، امسال از مرتلان، قاریان و مؤذنان جدید استفاده شد. جا دارد از جناب آقای ابراهیمیان مدیرکل صداوسیمای مازندران، جناب دکتر میریان و جناب دکتر گرجی تشکر کنم.
ایکنا ـ فکر میکنید با چه راهکارها و تدبیرهایی میتوان فعالیتهای قرآنی استان را منسجمتر کرد و انگیزه بچههای قرآنی را بالاتر برد؟
باید علاقهمندان و فعالان قرآنی در این استان تکریم شوند. مثالی مطرح میکنم؛ ادارهای مسابقات قرآن برگزار میکند. برای داوران انواع و اقسام پذیرایی را میبرند، اما برای مستمعان تلاوت حتی یک بطری آب هم نمیدهند. میگوییم چرا؟ میگویند چون بودجه نداریم. این رفتارها باعث میشود جامعه قرآنی استان دلسرد شود.
آیا واقعاً به گروههای موسیقی که در تلویزیون برنامه اجرا میکنند، از نظر فنی و محتوایی اینقدر سختگیری میشود؟ قطعاً نمیشود، پس چرا به خواندن قرآن که کلام خداست، اینقدر سختگیری میشود؟ من قاری و مؤذنی سراغ دارم که به دلیل عدم حمایت و همین سختگیریها دقیقاً تلاوت قرآن را کنار گذاشت و دنبال موسیقی حرفهای رفت
نکته دیگر کمرنگ شدن محافل قرآنی استان است. اگر بخواهیم یک قاری بینالمللی دعوت کنیم، باید حداقل هزینه هواپیما، تبلیغات و اسکان او را پرداخت کنیم، قطعاً منِ حیدری، توانایی مالی این دعوت را ندارم، پس ادارات قرآنی استان باید این کار را انجام دهند. تا زمانی که قاریان بینالمللی در محافل استان حضور فعال نداشته باشند، محافل رونق پیدا نمیکند. چون محافل برخلاف جلسات، قاریمحور هستند. محافل با حضور قاریان استانی در جریان بوده و هست، اما گوش مردم به تنوع نیاز دارد. محمود شحات را هم سه بار متوالی به یک شهر ببرید، مردم خسته میشوند.
یک مطالبه دیگر هم دارم؛ از عزیزان شورای عالی قرآن تمنا دارم، سختگیریها را کم کنند، بعضی سختگیریها موجب فرصتسوزی شد. آیا واقعاً به گروههای موسیقی که در تلویزیون برنامه اجرا میکنند، از نظر فنی و محتوایی اینقدر سختگیری میشود؟ قطعاً نمیشود، پس چرا به خواندن قرآن که کلام خداست، اینقدر سختگیری میشود؟ من قاری و مؤذنی سراغ دارم که به دلیل عدم حمایت و همین سختگیریها دقیقاً تلاوت قرآن را کنار گذاشت و دنبال موسیقی حرفهای رفت. البته نه اینکه بگویم موسیقی مشکل داشته باشد، خیلی هم احترام برای موسیقی قائلم، اما استعدادی که میتوانست در مسیر تلاوت قرآن باشد به سمت دیگر رفت. شخص میگوید چه فایده دارد که 10، 15 سال برای قرائت تلاش کنم، اما باز هم فقط یک تعداد قاری خاص دیده شوند و هنر من دیده نشود.
ایکنا ـ درباره مجمع قاریان قائمشهر، که شما مدیریت آن را به عهده دارید، توضیح دهید. آیا در ایام شیوع کرونا هم فعالیت دارد؟
مجمع مرکزی حافظان و قاریان قائمشهر که مجموعهای کاملاً مردمی و مستقل است، سال 1372 تأسیس شد. البته مدتی بنا به دلایلی در فعالیت آن وقفهای هم افتاد، اما دوباره از سر گرفته شد. من از سال 1384 در این مجمع عضو شدم و قاریان و حافظان زیادی برای کشور تربیت کردیم که بعضی از آنها توانستند مقامهای کشوری کسب کنند. افراد زیادی از این مجمع حمایت میکنند و هنوز هم جلسات مجمع، جمعهها از ساعت 9 الی 13 با رعایت پروتکلهای بهداشتی به شکل حضوری برگزار میشود. فکر نمیکنم در ایران قاری بینالمللی وجود داشته باشد که در مجمع قائمشهر تلاوت نکرده باشد.
ایکنا ـ آیا امکاناتی برای برگزاری کلاس مجازی در استان در اختیار دارید؟
نه امکاناتی وجود ندارد، اما کسی که عاشق قرآن باشد، میتواند با رعایت پروتکلهای بهداشتی و قوانین کشور آن را به شکل حضوری برگزار کند.
ایکنا ـ از مسئولان مطالبهای ندارید که امکاناتی را برای تشکیل کلاس مجازی در اختیارتان قرار دهند؟
نه همین که ما را اذیت نمیکنند، قدردانشان هستیم و امکانات نمیخواهیم.
ویروس آماری در ادارات قرآنی
ایکنا ـ درباره جشنواره تلاوتهای مجلسی استان، که دبیر آن هستید، توضیح دهید.
سال گذشته و امسال دبیر جشنواره تلاوتهای مجلسی استان بودم. البته از فرماندار، امامجمعه و ادارات ارشاد، اوقاف و تبلیغات شهر و استان بابت پشتیبانی از این رویداد مردمی تشکر میکنم. سال گذشته مازندران، برترین برگزارکننده جشنواره تلاوتهای مجلسی کشور شد و به همین دلیل امسال میزبانی مرحله ملی را از آن خود کرد.
متأسفانه دچار ویروس آماری شدهایم، مثلا وقتی ادارات قرآنی استان به شکل دولتی، مسابقه قرآن برگزار میکنند، سامانه ثبت نام آنها عدد 400 را نشان میدهد، اما نهایتاً دو نفر شرکت میکنند و مستمع چندانی هم وجود ندارد، در حالی که در جشنواره تلاوتهای مجلسی استان، سال گذشته هزار و 200 نفر مستمع شرکت کردند و به نفرات برتر نمره دادند.
ایکنا ـ طی سالهای گذشته صادق مسلمی از استان مازندران چندین بار در سطح ملی جشنواره تلاوت مجلسی افتخارآفرینی کرد.
بله، ایشان به محمودشحات مازندران هم معروف است.
علاقه قاریان مازندران به سبک شحات
ایکنا ـ در پایان بگویید که از نظر جریانشناسی تلاوت، چرا بیشتر قاریان مازندرانی به سبک مرحوم شحات و فرزندانش تلاوت میکنند؟
من از استاد شحات انور، پنج هزار تلاوت آرشیو کردهام و هرکسی هم بخواهد، در خدمتم. شحات، عصاره قاریان جهان است. مازندرانیها از نظر زنگ صدا، خاصیت فیزیکی و آناتومی بدن شباهت زیادی به استاد شحات انور و فرزندان او دارند. همین جایی که نشستهام و با شما صحبت میکنم، جایی است که محمود شحات مهمان منزل من شد و با هم به گفتوگو نشستیم. او در مجمع قاریان قائمشهر به تلاوت پرداخت.
نکته دیگر این است که از اوایل دهه 70 استان مازندران صاحب قاریانی شد که به شکل عالی از شحات تقلید میکردند و همین موضوع بر نسلهای بعدی تأثیر گذاشت. مثلاً مازندران یک قاری شحاتخوان به نام استاد علی محمدپور دارد که وقتی نزد محمود شحات تلاوت کرد، محمود به او گفته بود: «فکر کردم پدرم زنده شده است.»، استاد محمدپور در دهه 70 نزد مرحوم استاد شحات انور و احمد الرزیقی نیز تلاوت میکند، رزیقی به شحات میگوید: «این پسر بدل توست.»
شفیق آملی؛ چهل سال جلسهداری، خاموش و بیادعا
ایکنا ـ جناب آقای محمدهادی شفیقآملی، از میزان آشنایی خود با علوم و فنون قرآن کریم بگویید.
در سال 1337 متولد شدم، از سال 1350 استماع تلاوت را آغاز کردم و از سال 1358 توفیق تدریس تجوید را یافتم. لیسانس ادبیات عرب از دانشگاه تهران دارم. به تدریس و پژوهش در زمینه ادبیات قرآنی و خوشنویسی مشغولم و در حال حاضر مدرس قرآن شهرستان آمل هستم. پیش از کرونا به مدت چهل سال، هر هفته جلسه قرائت داشتیم.
ایکنا ـ رمز ماندگاری و برپایی چهلساله این جلسه چیست؟
قرآن دریایی است که عمق آن مشخص نیست، از جهت حلاوت هنری و رموز ادبی قرآن، چهل سال که سهل است، پانصد سال هم کار کنید، خسته نمیشوید. هرکس به فراخور بضاعت خود به قرآن میپردازد. من از لحاظ تجوید و جنبههای ادبی قرآن، توفیق تدریس یافتم.
ایکنا ـ آیا موانعی بر سر راه آموزش و ترویج قرآن در استان وجود دارد؟
مشکل آموزش قرآن به استان محدود نیست، مشکلی سراسری و در سطح ملی است. اما اگر از دلیل آن بپرسید شاید نتوانم دلایل آن را دقیق برشمرم، اما خروجی را که ببینیم، باید متوجه شویم که یک جای کار میلنگد، یعنی معلول را که میبینیم باید متوجه شویم که علتی وجود دارد.
قاریان ایرانی تلاوت ماندگار خلق نمیکنند
ایکنا ـ چرا خروجی کار را مطلوب ارزیابی نمیکنید؟ مگر در سطح کشور این همه قاری برای تلاوت تربیت نشدهاند؟
وقتی شحات انور به ایران آمد و برنامه اجرا کرد، بسیاری آدمهای سکولار و غیرمسلمان هم جذب تلاوت او شدند. کسی دنبال تجوید و جنبه علمی شحات نبود، همه دنبال صدای خوب و حس و حال او بودند. قرآن با تجوید، فراگیر نمیشود، اگر قرار بود علم و ادای تجوید، تلاوت را فراگیر کند، الان باید صدای مرحوم خلیلالحصری که حد اعلای تجوید را داشت، فراگیر میشد
تلاوتها از لحاظ مسابقهای قابل قبول است، اما تلاوتهای ماندگار خلق نمیشود. تلاوت ماندگار یعنی تلاوتی که چندینبار رغبت کنیم آن را گوش کنیم. این روزها تلاوت کدام یک از قاریان کشورمان مثل تلاوت قاریان قدیم مصری ماندگار است؟ مشکل از شیوههای آموزش است و اینکه همه به تجوید، توجه بیش از حدی دارند. من مدرس تجوید هستم، اما میخواهم به رویکردهای افراطی نسبت به آن انتقاد کنم. تجوید مثل نُت در موسیقی ایرانی است. موسیقی ایرانی یک موسیقی حسی است و مثل موسیقی غرب نیست که بر اساس نُت، سمفونی میسازند و یک ذره هم از آن تخطی نمیکنند، اما در موسیقی ایرانی نُت را مینویسند که شخص از روند اجرایش خارج نشود، نه اینکه دست و پایش بسته شود. اتفاقاً موسیقی ایرانی بسیار منعطف و خلاقانه است.
دستگاه تکلم ما طوری نیست تمام اصول و قواعد تجوید را دقیق پیاده کند. امروزه قاریان، دنبال این هستند که الفاظ قرآن را طوری بیان کنند که داور خوشش بیاید، نه اینکه مردم خوششان بیاید و به اینکه معنای الفاظ چیست؟ کاری ندارند. آیا این قاریان میتوانند طوری تلاوت کنند که مردم به جلسات و محافل قرآن جذب شوند؟ وقتی شحات انور به ایران آمد و برنامه اجرا کرد، سکولارها هم پای تلاوت او نشستند. حتی غیرمسلمانان جذب تلاوتش شدند. کسی دنبال تجوید و جنبه علمی شحات نبود، همه دنبال صدای خوب و حس و حال او بودند. قرآن با تجوید فراگیر نمیشود، اگر قرار بود علم و ادای تجوید، تلاوت را فراگیر کند، الان باید صدای مرحوم خلیلالحصری که حد اعلای تجوید را داشت، فراگیر میشد، در حالی که جز خواص و اهل فن، کسی تلاوت او را گوش نمیکند.
لزوم ایجاد مربیگری قرآنی
ایکنا ـ عوامل دیگری که جلسات را کمرونق کرده چیست؟
در فوتبال و کشتی، مربی همهکاره است و همیشه همراه اوست، مسابقات فوتبال و کشتی، جنگ مربیان است و هر مربی که فکر بهتری داشته باشد، برنده میشود. لذا مربیان دائماً در حال ارتقای معلومات و سواد خود هستند تا تیمشان برنده باشد. در حالی که در عرصه قرائت، مربیگری معنا ندارد، مدرس قرآن در جلسه هفتگی به قرآنآموز آموزش میدهد و در مسابقات کنار او نیست. اگر مربی، کنار قاری باشد، توان قاری در قرائت بالا میرود و مربی نیز دائماً مجبور میشود، دانش خود را ارتقا بخشد. با این رویکرد پویایی به عرصه تلاوت تزریق میشود و جلسات قرآن، اوج میگیرد، چراکه در آن صورت، قرآنآموزان و قاریان با حضور در جلسات مختلف و ارائه تلاوت، مربی خوب را جستوجو میکنند.
به خانه قرآن نیاز داریم، مثل خانه کشتی
ایکنا ـ فکر میکنید جلسات قرآن استان به چه حمایتی نیاز دارد؟
اگر دقت کرده باشید در همه شهرهای مازندران و بسیاری از شهرهای کشور، محلی به نام خانه کشتی وجود دارد، اما محلی ثابت برای تمرین تلاوت قرآنآموزان و قاریان در شهرها وجود ندارد. متأسفانه هیئت امنای مساجد نیز اجازه چنین فعالیتهایی را نمیدهند. همه چیز محدود میشود به آن جلسه هفتگی دو ساعته که البته آن هم به دلیل شیوع کرونا تعطیل شد. یک بار به مسجدی در قم رفتم و دیدم که یک طلبه بالای منبر سخنرانی میکند و کلاً دو نفر پای منبر او هستند. وقتی سخنان طلبه تمام شد، پایین آمد و طلبه بعدی جای او نشست و مشغول سخنرانی شد. از حاضران پرسیدم این چه کاری است؟ گفت تمرین خطابه میکنند. جامعه قرآنی نیز به چنین تمرینها و سیاهمشقهایی نیاز دارند.
ایکنا ـ مگر تأسیس دارالقرآن در شهرهای مختلف برای جبران خلأ چنین فضاهایی نبوده است؟
آنها هم فعالیتهای خود را دارند و زحمت میکشند، اما خروجی کار این است که جایی برای تمرین تلاوت وجود ندارد. به خصوص در شهرهای کوچک. چند وقت پیش یکی از قرآنآموزان به من گفت شما نمیتوانید جایی را خریداری کنید که در آن تمرین تلاوت کنیم؟ که من گفتم چنین چیزی در توان مالی من نیست و دولت باید برای آن اقدام کند.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام