به گزارش ایرنا، گالنهای پلاستیکی تنها وسیله مورد نیاز این جوانان برای حمل گازوییل است که برای دیگران جابجا و قاچاق میکنند که پس از رونق مرز باشماق و افزایش عبور و مرور خودروهای ترانزیتی، تامین بنزین و گازوییل مورد نیاز رانندگان خارجی تبدیل به محلی برای فعالیت قاچاقچیان خرده پا شده است.
دیپ زنی خودروهای ایرانی از مدتهای زیادی است انجام میشود اما ۲ ماهی است که دیپ زنی باک خودروهای سنگین عراقی هم آغاز شده است و امکان قاچاق سوخت به خارج از کشور را سخت تر کرده است البته این کسب و کار دلالهای خُرد و درشت را از رونق نیانداخته فقط درآمد آنها را کمتر کرده است.
باک خودروهای عراقی که به دینار هم پول سوخت را پرداخت میکنند بعد از رسیدن به داخل ایران و حضور در مرز باشماق ممکن است خالی شود و یا به حدی کاهش یابد که نیاز به گازوییل داشته باشند و در درسترس ترین راه هم رفتن سراغ دلالان است.
دلالان اصلی سالها است در مرز باشماق حضور دارند و دیگر برای رانندگان شناخته شده هستند، آنها به گفته دلالان خُردهپا بیش از ۱۰۰ نفر میشوند که منطقه را میان خود تقسیم کار کردهاند و اجازه فعالیت به کس دیگری را هم نمیدهند.
روزانه تا ۱۰۰ هزار تومان درآمد دلالان خُردهپا
آرمان یکی از دلالان خُردهپا است که خود را کولبر میداند و معتقد است که از سوی دلالان بزرگتر به آنها ظلم میشود.
او میگوید: حدود 6 ماه است وارد این کار شدهام روزانه ۴۰ تا ۱۰۰ هزار تومان درآمد دارم، همه میدانیم قانونی نیست و ماموران نیروی انتظامی هم هر چند وقت یک بار مانع میشوند و چند بار هم بعد از دستگیری با سند آزاد شدهام.
وی میافزاید: دلالها درآمد زیادی دارند ما فقط به اندازه اینکه زندگی خود را بگذرانیم درآمد داریم. دلالهایی را میشناسم که ۱۵ سال است در این مرز مشغول دلالی گازوییل هستند و خودروهای عراقی برای خرید گازوییل به سراغ آنها میروند.
آرمان گفت: دلالها هم گازوییل را از ما میخرند و برای هر گالن ۱۰ هزار تومان سود میدهد اما آن را به ۶ تا هفت هزار دینار به رانندگان عراقی میفروشد.
او میگوید: خودشان دست به سیاه و سفید نمیزند و کثیف هم نمیشود اما هر گالن برایشان ۱۰۰ هزار تومان سود میکند و روزی چند میلیون تومان درآمد دارند.
آرمان اضافه میکند: چند ماهی است که برای خودروهای عراقی دیپزنی میکنند و هنگام ورود و خروج آنها از مرز میزان گازوییل باک آنها بررسی میشود و فقط یک تا دو گالن اضافه اجازه زدن گازوییل دارند.
او میگوید: قبل از راهاندازی دیپ زنی، این دلالها در یک بار معامله خود، پول خرید یک پراید را از راه دلالی کسب میکردند و املاک زیادی را خریداری کردهاند، اما الان درآمد آنها محدود شده است.
آرمان با حالت گلهمندی ادامه میدهد: دلالها نمیگذارند ما مستقیم وارد معامله با رانندگان عراقی شویم و خود رانندگان هم با این دلالها ارتباط برقرار کردهاند.این دلالان دست به یک گالن هم نمیزنند و در حاشیه مشغول کسب درآمدهای آنچنانی هستند اگر مامور هم بیاید فقط ما را با گالنها میبیند و نمیتواند دلالی را پیدا کند چون آنها همیشه در خارج از دید مشغول کار خود هستند.
دلالهای خُردهپای دیروز و عمده امروز
یکی دیگر از گالن به دستها به حالت اعتراض به میان صحبتهای دوست خود میآید و میگوید: پدر من هم دلال است سالها زحمت کشیده و با گالن گازوییل فروخته تا به این روز رسیده است و چرخ زندگی ما از همین طریق میچرخد.
کسانی که با آنها صحبت میکردیم میگفتند مجرد هستند و آرمان گفت هزینههای خانواده را او تامین میکند و پدرش به دلیل وضعیت جسمی نمیتواند کار کند.
یکی دیگر از آنها هم گفت: در این شرایط سخت اقتصادی چه کسی جرات ازدواج کردن دارد و یکی دیگر هم گفت پول جمع میکنم تا به کشور دیگری بروم. آنها بیشتر مواقع از تانکرها و کانتینرهایی که گازوییل اضافه دارند سوخت میگیرند و به خودروهای دیگر میدهند اما برخی هم از داخل شهر و خارج از محوطه مرز باشماق گازوییل را به داخل میآورند.
معدود افرادی را هم با سن بالاتر میشد در محوطه مرز دید که به این کار میپردازند و گالن به دست در حال جابجایی گازوییل هستند. در حالی که در نقطه صفر مرزی با دیپ زنی مشغول کنترل قاچاق هستیم اما در چند قدمی مرز افرادی در حال دلالی و قاچاق هستند و به حال خود رها شدهاند.
شاید بیشتر این دلالی برای مصارف خود رانندگان خودروهای سنگین باشد وهرچند به نظر میرسد دیپ زنی موجب کنترل و کاهش زیاد قاچاق سوخت شده است، اما این جابجایی سوخت خارج از چرخه قانونی و خارج از شبکه توزیع میتواند امکانی برای قاچاق آن به خارج از کشور را هم فراهم کند چراکه شنیده شده برخی از خودروها از باکهای مخفی برخوردارند.