ظاهرگرایی، قرآن و حدیث بسندگی؛ مهمترین آفات تفسیر
استاد سطح خارج حوزه علمیه با اشاره به ظاهرگرایی، قرآنبسندگی و تأویلگرایی به عنوان آفات تفسیر، گفت: اگر کسی گرفتار ظاهرگرایی شود، همان میشود که برخی از اهل تسنن خداوند را تجسیم کردند که تفکر خطرناکی است.
به گزارش ایکنا، آیتالله ابوالقاسم علیدوست، استاد سطح خارج حوزه علمیه، 9 دیماه در ادامه مباحث فلسفه تفسیر که در فضای مجازی بارگذاری شده است، با بیان اینکه ما درباره قرآن چند نوع فعالیت علمی از جمله تفسیر داشتهایم، گفت: نوع دیگر فعالیتها در رشته علوم قرآنی است که در مورد مسائلی چون، نسخ، مقید و مطلق و تاریخ قرآن سخن گفتهمیشود و آیتالله معرفت در این زمینه جزء افراد شاخص است.
وی با اشاره به گونه سوم فعالیتهای علمی درباره قرآن یعنی فلسفه تفسیر، تصریح کرد: این مباحث ناظر به تبیین کلیاتی درباره تفسیر قرآن و نه خود قرآن است، گرچه مباحث هر سه شاخه با هم ارتباط زیادی دارند.
استاد سطح خارج حوزه با بیان اینکه ائمه(ع) به ما یاد دادهاند که قرآن، کتابی لایه لایه است، اظهار کرد: شاید شنیدنیترین و ماندگارترین سخن کلام امام صادق(ع) است که فرمودند «کتاب الله علی اربعة اشیاء؛ العبارة و الاشارة و اللطائف و الحقایق»؛ یعنی قرآن یک کتاب است، ولی لایههای متعدد دارد، لذا امام نفرمودند که قرآن چهار قسم است، بلکه فرمودند کتاب خدا چهار شیء است.
حقایقی از قرآن که درک آن جز با طهارت روح ممکن نیست
علیدوست با اشاره به تعبیر «العبارة للعوام»، اضافه کرد: این تعبیر یعنی قرآن یک لایه ظاهری دارد و کسی که عربی بلد است و زبان را بشناسد، میتواند فی الجمله مطالبی را بفهمد و درک کند؛ همچنین «الاشارات للخواص» هم یعنی برخی میتوانند اشارههای آن را بفهمند؛ «واللطائف للأولیاء» و «الحقایق للأنبیاء»؛ این دو مرحله هم پاکی خاص خود را طلب میکند، البته یک مرحله این است که با حقایق دست به گردن شده و حامل قرآن مسلط بر تکوین و حقایق میشود و مکشوفاتی دارد که مخصوص انبیاء است؛ انبیاء هم یا ممکن است رسول و یا ملهم و محدث باشند که در این صورت برخی علما هم مصداق آن هستند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه ائمه معصومین(ع) فرمودهاند که قرآن ظهر و بطن دارد و بطن آن تا 70 لایه میرسد، به ابزار تفسیر اشاره کرد و افزود: ادبیات، اصول فقه، تاریخ، رجال و آشنایی با علوم حدیث به خصوص صفای روح از لوازم اصلی تفسیر است؛ ممکن است عالمی با فساد اخلاق و عدم طهارت روح، دانشمند اصولی ایستاده بر قله اصول بشود، اما مفسر نمیشود. لذا همانطور که انسان بدون وضو نباید دست به قرآن بزند، کسانی که روحشان به حدث اکبر و اصغر محدث است، نمیتوانند تفسیر درستی از قرآن داشته باشند.
علیدوست همچنین با اشاره به رابطه قرآن و انسان کامل، اظهار کرد: بین انسان کامل و قرآن رابطه دوسویه و کاملاً متطابقی وجود دارد؛ یعنی قرآن صورت مکتوب انسان کامل و انسان کامل، صورت تجسم یافته قرآن است؛ به خصوص وقتی برخی سور را نگاه کنیم، رابطه عجیبی برقرار است؛ مثلاً در سوره توحید، گویی این سوره، امیرالمؤمنین کتاب تدوین و امیرالمؤمنین هم «قل هوالله احد» کتاب تکوین است.
وی با اشاره به ظاهرگرایی، قرآنبسندگی و تأویلگرایی به عنوان آفات تفسیر افزود: اگر کسی گرفتار ظاهرگرایی شود، همان میشود که برخی از اهل تسنن خداوند را تجسیم کردند که تفکر خطرناکی است؛ همچنین تأویلگرایی آفت تفسیر است و قرآنبسندگی هم همان است که خلیفه دوم مطرح کرد. البته در برابر قرآنبسندگی، حدیثبسندگی هم وجود دارد و معتقدان به آن میگویند ظاهر قرآن حجت نیست؛ متأسفانه رسائل و کفایه از این بحث خیلی مهم به سرعت عبور کردهاند.
برخی آفات تفاسیر
علیدوست ادامه داد: متاسفانه آفت برخورد گزینشی دور از اخلاق و متد علمی در متون شیعه و سنی و به خصوص اهل تسنن دیده میشود؛ مثلاً طبری یکی از مفصلترین تفاسیر را نوشته و بیش از 38 هزار حدیث نقل کرده است؛ این مفسر شهیر فقط یک حدیث از امام حسن(ع)، دو حدیث از امام باقر(ع) و چهار حدیث از امام سجاد(ع) یعنی مجموعاً هفت حدیث ذکر کرده است. آیا امام صادق(ع) طبق هر تفسیری اعم از لغوی و عرفی جزء اهل بیت(ع) هست یا خیر؟ آیا آیه تطهیر شامل او میشد یا خیر؟ آیا امام باقر اهل البیت هست و آیه تطهیر در شأن اهل بیت هست یا خیر؟ آیا کسی که آیه تطهیر در شأن او هست، میتواند ثقه نباشد و کثیر النسیان و دارای گناه باشد؟ چطور اهل تسنن از ابوهریریه و کعب احبار و ... نقل میکنند، اما از ائمه(ع) که اهل بیت هستند، نقل نمیکنند.
استاد مرکز تخصصی ائمه اطهار(ع) بیان کرد: تفسیری مانند مجمعالبیان در شیعه هست که از ائمه(ع) نقل کرده و از مجاهد و مقاتل و ... با همه پلشتیهایی که دارند، حدیث نقل میکند؛ ما باید یاد بگیریم که در مشی و سلوک علمی باورهای دینی را دخالت دهیم و مثلاً چون از لحاظ دینی کسی را قبول نداریم، حرفش را ناقص بگوییم، این خیلی از اخلاق علمی دور است.
اشتباه تاریخی و نقش آن در تفسیر
علیدوست تصریح کرد: غفلت از نکات تاریخی از دیگر آسیبهای مهم در تفسیر است؛ ابن جریر طبری در ذیل آیه 114 بقره «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا»؛ حدود 20 نقل در اینجا دارد که مساجدالله مساجد خاصی است یا خیر؟ یکی از اقوالش بیتالمقدس است که به جریان بختالنصر اشاره دارد؛ او آورده بختالنصر با کمک مسیحیان آنجا را خراب و یهودیان را بیرون کردند؛ این در حالی است که بختالنصر 600 سال قبل از مسیحیت بوده است و ابن جریر دچار خطای بزرگ تاریخی شده است.
انتهای پیام