خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است، که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه در این روزها بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، بازخوانی از ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره سازی کند. خاطره سازی که پس از واکاوی و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را ببریم به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در هفتمین گام از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ سریال «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان با آهنگسازی و خوانندگی مجید اخشابی رفتیم. مجموعهای که به نوعی جزو اولین سریالهای ویژه تلویزیون برای شبهای ماه مبارک رمضان بود و توانست مبدا یک جریان تازه در عرصه سریال سازی باشد که در بسیاری از جهات از جمله همین موسیقی تیتراژ تحول جدیدی را ایجاد کرده و موجب پدید آمدن فضایی شد که در آن به موسیقی تیتراژ نگاه جدیتری شده و فعالان عرصه موسیقی را به این تلاش و تکاپو بیندازد که در این میدان نیز وارد رقابت شوند.
رقابتی که در سالهای بعد از ساخت این سریال تا به امروز تبدیل به یکی از مهمترین و موثرترین ابزار رسانهای در جهت معرفی خوانندگان به دنیای موسیقی شده است. کما اینکه مجید اخشابی که تا زمان ساخت این تیتراژ عمدتاً در عرصه نوازندگی هنرمند شناخته شدهای بود، به واسطه خوانش تیتراژ این سریال به دنیای موسیقی معرفی و اکنون به عنوان یکی مطرحترین و فعالترین هنرمندان موسیقی شناخته میشود.
سریال «گمگشته» سال ۱۳۸۰ به کارگردانی رامبد جوان و بازی آتیلا پسیانی، فرامرز صدیقی، آتنه فقیه نصیری، پژمان بازغی، حدیث فولادوند، صالح میرزا آقایی، زهره حمیدی، صدیقه کیانفر و تعدادی دیگر از هنرمندان از آنتن شبکه سه سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت و پس از آن نیز تا سالها در قالب بازپخشهای مختلف از شبکههای مختلف سیما به بینندگان بیشتری معرفی شد.
مجموعهای که گرچه دربرگیرنده حال و هوای مناسبتی ویژه ماه رمضان نبود اما به دلیل ساختار جدیدی که در داستان پردازی، انتخاب سوژه، بازیگران و موارد متعدد دیگر به کار گرفت همچنان به عنوان یکی از محبوبترین سریالهای ویژه رمضان در میان مردم شناخته میشود. شرایطی که ترانه تیتراژ آن موجب شهرت و محبوبیت زیادی برای مجید اخشابی به عنوان یک هنرمند خوش صدا و صاحب سبک در موسیقی پاپ ایران شد و برای او شرایطی را ایجاد کرد که پس از این سریال به عنوان اولین گزینه خوانندگی تیتراژ بسیاری از برنامههای مناسبتی رادیو و تلویزیون باشد.
این شرایط تا آنجا پیش رفت که شاید مجید اخشابی خواننده را از فضای مارکتینگ حوزه موسیقی دور کرد، اما نوع آفرینش او در تولید آثار موسیقایی و انتخاب مناسب اشعار و ترانههایش که عمدتاً در همکاری با بزرگان این عرصه صورت گرفت از او هنرمندی معرفی کرد که با وجود دوری از نظام اقتصادی موسیقی ایران، به عنوان یک خواننده محبوب، تراز اول و با کیفیت موسیقی به مخاطبان معرفی شده و در گوش شنیداری شان از محبوبیت قابل ملاحظهای برخوردار باشد.
البته چنین ساختاری که در شمایل خوانندگی مجید اخشابی به عموم جامعه شناسانده شده، در حوزه نوازندگی و مدتها قبل از حضورش در این عرصه، در حوزه نوازندگی موسیقی ایرانی متبلور شده بود. چرا که او یکی از هنرمندانی بود که پیش از خوانندگی به عنوان نوازنده سنتور با بسیاری از هنرمندان و گروههای معتبر موسیقی همکاریهای زیادی داشت.
مجید اخشابی چندی پیش در گفتگو با یکی از رسانهها بود که درباره ورودش به خوانندگی تیتراژ سریال «گمگشته» گفته بود: من فعالیت موسیقاییام را از سال ۱۳۷۰ شروع کردم و قطعاتی را هم تا زمان ساخت تیتراژ گمگشته کار کرده بودم. اما در اصل صدای من از سال ۱۳۸۰و با همان تیتراژ گمگشته به مخاطبان موسیقی معرفی شد. این کار براساس پیشنهادی از سوی عوامل تولیدکننده سریال صورت گرفت؛ قرار بود من موسیقی متن را کار کنم. اما آنها قصد داشتند برای تیتراژ پایانی کار هم یک موسیقی باکلام داشته باشند. این شد که شعری از علی معلم را انتخاب کرده و درنهایت، کار ساخته شد.
وی طی همین گفتگو بود که در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا در آن زمان با توجه به اینکه تیتراژ خوانی به شکل امروزیاش مرسوم نبود، با مخالفتی مواجه نبودید توضیح داد: از آنجا که این نخستین تجربه تلویزیون در تیتراژ سریالها بود، مدیران وقت شبکه در برخورد اول با کار، آن را نپذیرفتند و حتی اعلام کردند که این قطعه به هیچ عنوان اجازه پخش نخواهد گرفت. ۳روز به شروع ماه رمضان مانده بود و هنوز تکلیف این تیتراژ مشخص نشده بود که من دیدم واقعاً فرصتی برای ساخت یک کار دیگر وجود ندارد. این شد که گفتم یا همین کار را پخش کنید، یا برای تیتراژ پایانی از یک موسیقی بیکلام استفاده کنید. اما با شروع ماه مبارک رمضان و پخش سریال گمگشته، قطعه من هم کار شد و چقدر هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. همین حالا که قریب به ۲ دهه از پخش آن میگذرد، هنوز خیلیها آن را حفظ هستند و زیرلب زمزمه میکنند.
اخشابی اذعان میکند: «واقعا اگر ریسکپذیری مدیران وقت صدا و سیما نبود، این موسیقی که در نوع خودش خیلی ساختارشکن بود، هیچوقت منتشر نمیشد. بهعنوان خوانندهای که جزو پیشتازان تیتراژخوانی است، بهنظرتان تلفیق موسیقی و نمایش چقدر باعث شکوفایی هر دو هنر میشود؟ طبیعتاً این دو یکدیگر را کامل میکنند. موسیقی قطعاً باعث تقویت جنبههای دراماتیک هنری و حسی تصویر میشود. این در حالی است که موسیقی اساساً قابلیت سیو کردن زمان و خاطره را دارد! شما وقتی یک موسیقی را در سنی خاص گوش کنید، وقتی دوباره بعد از سالها آن را بشنوید، تمام خاطرات آن سن دوباره در ذهنتان نقش میبندد. این قابلیت خیلی مهم موسیقی، میتواند به ماندگاری هرچه بیشتر فیلم و سریال و اثرگذاری بهتر پیام و مفهوم آن در ذهن مخاطب کمک کند. از طرف دیگر تصویر هم کمک میکند که صوت بهتر در ذهن بنشیند و به این ترتیب این دو هنر باعث شکوفایی یکدیگر میشوند.
به هر ترتیب استفاده از نگرشهای جدید ترانه سرایی و آهنگسازی در موسیقی تیتراژ مجموعه تلویزیونی «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان و خوانندگی مجید اخشابی بود که موج جدیدی از موسیقی آغازین سریالها را به راه انداخت و شرایطی را ایجاد کرد که در این حوزه شاهد تغییر و تحولات اساسی باشیم. تحولاتی که در این سالها در انواع و اقسام مختلفی حتی وارد فرآیند اقتصادی موسیقی کشورمان شده و بسیاری از تهیهکنندگان و صاحبان آثار را در موقعیتی قرار داده که از موسیقی تیتراژ بهره برداریهای متفاوتی داشته باشند. بهرهبرداریهایی که حتی وارد لابیرنت و پشتپردههایی شده که تمرکز روی آن مجال بیشتری را میطلبد.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است، که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه در این روزها بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، بازخوانی از ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره سازی کند. خاطره سازی که پس از واکاوی و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را ببریم به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در هفتمین گام از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ سریال «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان با آهنگسازی و خوانندگی مجید اخشابی رفتیم. مجموعهای که به نوعی جزو اولین سریالهای ویژه تلویزیون برای شبهای ماه مبارک رمضان بود و توانست مبدا یک جریان تازه در عرصه سریال سازی باشد که در بسیاری از جهات از جمله همین موسیقی تیتراژ تحول جدیدی را ایجاد کرده و موجب پدید آمدن فضایی شد که در آن به موسیقی تیتراژ نگاه جدیتری شده و فعالان عرصه موسیقی را به این تلاش و تکاپو بیندازد که در این میدان نیز وارد رقابت شوند.
رقابتی که در سالهای بعد از ساخت این سریال تا به امروز تبدیل به یکی از مهمترین و موثرترین ابزار رسانهای در جهت معرفی خوانندگان به دنیای موسیقی شده است. کما اینکه مجید اخشابی که تا زمان ساخت این تیتراژ عمدتاً در عرصه نوازندگی هنرمند شناخته شدهای بود، به واسطه خوانش تیتراژ این سریال به دنیای موسیقی معرفی و اکنون به عنوان یکی مطرحترین و فعالترین هنرمندان موسیقی شناخته میشود.
سریال «گمگشته» سال ۱۳۸۰ به کارگردانی رامبد جوان و بازی آتیلا پسیانی، فرامرز صدیقی، آتنه فقیه نصیری، پژمان بازغی، حدیث فولادوند، صالح میرزا آقایی، زهره حمیدی، صدیقه کیانفر و تعدادی دیگر از هنرمندان از آنتن شبکه سه سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت و پس از آن نیز تا سالها در قالب بازپخشهای مختلف از شبکههای مختلف سیما به بینندگان بیشتری معرفی شد.
مجموعهای که گرچه دربرگیرنده حال و هوای مناسبتی ویژه ماه رمضان نبود اما به دلیل ساختار جدیدی که در داستان پردازی، انتخاب سوژه، بازیگران و موارد متعدد دیگر به کار گرفت همچنان به عنوان یکی از محبوبترین سریالهای ویژه رمضان در میان مردم شناخته میشود. شرایطی که ترانه تیتراژ آن موجب شهرت و محبوبیت زیادی برای مجید اخشابی به عنوان یک هنرمند خوش صدا و صاحب سبک در موسیقی پاپ ایران شد و برای او شرایطی را ایجاد کرد که پس از این سریال به عنوان اولین گزینه خوانندگی تیتراژ بسیاری از برنامههای مناسبتی رادیو و تلویزیون باشد.
این شرایط تا آنجا پیش رفت که شاید مجید اخشابی خواننده را از فضای مارکتینگ حوزه موسیقی دور کرد، اما نوع آفرینش او در تولید آثار موسیقایی و انتخاب مناسب اشعار و ترانههایش که عمدتاً در همکاری با بزرگان این عرصه صورت گرفت از او هنرمندی معرفی کرد که با وجود دوری از نظام اقتصادی موسیقی ایران، به عنوان یک خواننده محبوب، تراز اول و با کیفیت موسیقی به مخاطبان معرفی شده و در گوش شنیداری شان از محبوبیت قابل ملاحظهای برخوردار باشد.
البته چنین ساختاری که در شمایل خوانندگی مجید اخشابی به عموم جامعه شناسانده شده، در حوزه نوازندگی و مدتها قبل از حضورش در این عرصه، در حوزه نوازندگی موسیقی ایرانی متبلور شده بود. چرا که او یکی از هنرمندانی بود که پیش از خوانندگی به عنوان نوازنده سنتور با بسیاری از هنرمندان و گروههای معتبر موسیقی همکاریهای زیادی داشت.
مجید اخشابی چندی پیش در گفتگو با یکی از رسانهها بود که درباره ورودش به خوانندگی تیتراژ سریال «گمگشته» گفته بود: من فعالیت موسیقاییام را از سال ۱۳۷۰ شروع کردم و قطعاتی را هم تا زمان ساخت تیتراژ گمگشته کار کرده بودم. اما در اصل صدای من از سال ۱۳۸۰و با همان تیتراژ گمگشته به مخاطبان موسیقی معرفی شد. این کار براساس پیشنهادی از سوی عوامل تولیدکننده سریال صورت گرفت؛ قرار بود من موسیقی متن را کار کنم. اما آنها قصد داشتند برای تیتراژ پایانی کار هم یک موسیقی باکلام داشته باشند. این شد که شعری از علی معلم را انتخاب کرده و درنهایت، کار ساخته شد.
وی طی همین گفتگو بود که در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا در آن زمان با توجه به اینکه تیتراژ خوانی به شکل امروزیاش مرسوم نبود، با مخالفتی مواجه نبودید توضیح داد: از آنجا که این نخستین تجربه تلویزیون در تیتراژ سریالها بود، مدیران وقت شبکه در برخورد اول با کار، آن را نپذیرفتند و حتی اعلام کردند که این قطعه به هیچ عنوان اجازه پخش نخواهد گرفت. ۳روز به شروع ماه رمضان مانده بود و هنوز تکلیف این تیتراژ مشخص نشده بود که من دیدم واقعاً فرصتی برای ساخت یک کار دیگر وجود ندارد. این شد که گفتم یا همین کار را پخش کنید، یا برای تیتراژ پایانی از یک موسیقی بیکلام استفاده کنید. اما با شروع ماه مبارک رمضان و پخش سریال گمگشته، قطعه من هم کار شد و چقدر هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. همین حالا که قریب به ۲ دهه از پخش آن میگذرد، هنوز خیلیها آن را حفظ هستند و زیرلب زمزمه میکنند.
اخشابی اذعان میکند: «واقعا اگر ریسکپذیری مدیران وقت صدا و سیما نبود، این موسیقی که در نوع خودش خیلی ساختارشکن بود، هیچوقت منتشر نمیشد. بهعنوان خوانندهای که جزو پیشتازان تیتراژخوانی است، بهنظرتان تلفیق موسیقی و نمایش چقدر باعث شکوفایی هر دو هنر میشود؟ طبیعتاً این دو یکدیگر را کامل میکنند. موسیقی قطعاً باعث تقویت جنبههای دراماتیک هنری و حسی تصویر میشود. این در حالی است که موسیقی اساساً قابلیت سیو کردن زمان و خاطره را دارد! شما وقتی یک موسیقی را در سنی خاص گوش کنید، وقتی دوباره بعد از سالها آن را بشنوید، تمام خاطرات آن سن دوباره در ذهنتان نقش میبندد. این قابلیت خیلی مهم موسیقی، میتواند به ماندگاری هرچه بیشتر فیلم و سریال و اثرگذاری بهتر پیام و مفهوم آن در ذهن مخاطب کمک کند. از طرف دیگر تصویر هم کمک میکند که صوت بهتر در ذهن بنشیند و به این ترتیب این دو هنر باعث شکوفایی یکدیگر میشوند.
به هر ترتیب استفاده از نگرشهای جدید ترانه سرایی و آهنگسازی در موسیقی تیتراژ مجموعه تلویزیونی «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان و خوانندگی مجید اخشابی بود که موج جدیدی از موسیقی آغازین سریالها را به راه انداخت و شرایطی را ایجاد کرد که در این حوزه شاهد تغییر و تحولات اساسی باشیم. تحولاتی که در این سالها در انواع و اقسام مختلفی حتی وارد فرآیند اقتصادی موسیقی کشورمان شده و بسیاری از تهیهکنندگان و صاحبان آثار را در موقعیتی قرار داده که از موسیقی تیتراژ بهره برداریهای متفاوتی داشته باشند. بهرهبرداریهایی که حتی وارد لابیرنت و پشتپردههایی شده که تمرکز روی آن مجال بیشتری را میطلبد.