آنچه واقعیت دارد این است که غم بخشی از زندگی انسانهاست و مطالعه زندگی یا ماجرایی غمانگیز آنطور که فکر میکنیم بد نیست. در این معرفی کتاب، ۱۵ رمان غمگین را معرفی میکنیم که هرکدام بهنحوی روایتگر رنج بشرند.
گاهی ناخواسته و بدون اطلاع قبلی رمانی میخوانیم که بسیار تلخ و غمانگیز است. گاهی هم آگاهانه بهسراغ قصههایی میرویم که درد مشترکی با شخصیتهای آن داریم. خواندن داستانهای غمگین نهتنها بد نیست، حتی میتوان گفت خالی از لطف نیست. در ادامه با گزیدهای از بهترین کتابهای غمگین ایرانی و خارجی آشنا میشوید.
۱. من پیش از تو
مترجم (پیشنهادی): مریم مفتاحی
ناشر (پیشنهادی): آموت
تعداد صفحات: ۵۳۴
شاید برایتان سؤال باشد که چرا کتاب معروف من پیش از تو را قرار است بهعنوان رمان غمگین معرفی کنیم. واقعیت این است که شرایط ویژه شخصیت اصلی داستان از همان ابتدا تلخی خاصی به داستان میدهد و در ادامه، چالشها و تصمیمگیریهای او غم خاصی را چاشنی قصه میکند. کتاب بسیار آموزنده است؛ از این لحاظ که پر از صحنههای تأملبرانگیز است که ما را مدام به داشتهها و نداشتههای زندگیمان ارجاع میدهد. اگر بهدنبال قصهای جذاب و البته پیشبینیناپذیر با درصد زیادی از واقعیتهای زندگی هستید، این رمان انتخاب مناسبی است.
به تو نمیگویم از ساختمان چندطبقه بپر پایین یا کنار نهنگها شنا کن یا اینجور کارها (گرچه ته دلم دوست دارم از این کارها بکنی)؛ اما جسورانه زندگی کن، در زندگیات شجاعت به خرج بده، تلاش خودت را بکن. یک جا ننشین.
۲. سمفونی مردگان
ناشر (پیشنهادی): ققنوس
تعداد صفحات: ۳۵۲
ساعت آقای درستکار بیش از سی سال است که از کار افتاده؛ در ساعت پنجونیم بعدازظهر تیر ماه سال ۱۳۲۵ ساعت سردر کلیسا سالها پیش از کار افتاده بود و ساعت اورهان را مردی با خود برده است؛ اما زمان همچنان میگردد و ویرانی به بار میآورد.
۳. بلندیهای بادگیر
مترجم(پیشنهادی): رضا رضایی
ناشر (پیشنهادی): نی
تعداد صفحات: ۴۳۸
درباره کتاب بلندیهای بادگیر در یک جمله میتوان گفت که روایت دلنشین اما تلخ عشق «کاترین» و «هتکلیف» است. دلنشین از این جهت که عشق آنها قابل درک و ستایش است و حس همدردی مخاطب را برمیانگیزاند و تلخ بهخاطر رنجی که میبرند. کتاب سرشار از تقابل تضادهاست که اولین و واضحترین آن دو شخصیت اصلی آن است: کاترین ظریف و لطیف و در ناز و نعمت، هتکلیف اما زمخت و خشن و محبتندیده. آنچه این ماجرا را به یکی از معروفترین رمانهای جهان و یک رمان عاشقانه غمگین تبدیل کرده نوع روایت و فضایی است که امیلی برونته برای مخاطب تصویر میکند.
با خود میاندیشم: ای مرد بدبخت! تو نیز مانند سایر همنوعانت قلبی در سینهات میتپد و اعصابی داری که در برابر غمها و شادیها حساسیت نشان میدهد. چرا بیهوده سعی میکنی عکسالعمل قلب اعصابت را از شنیدن خبر این فاجعه پنهان داری؟ چرا میخواهی وانمود کنی که خونسردی و آرامش خود را از دست ندادهای؟ این کبر و غرور تو نمیتواند خدا را فریب دهد.
۴. تنهایی پرهیاهو
مترجم(پیشنهادی): امیر علیجانپور
ناشر (پیشنهادی): آوای مکتوب
تعداد صفحات: ۱۲۰
عنوان کتابها همیشه مخاطب را قبل از خواندن آنها درگیر پیشداوری میکند. عنوان تنهایی پرهیاهو هم موضوع تنهایی یک شخص یا اشخاصی در کتاب را در تصور ما جا میدهد. رنجِ تنهایی و غمی را که با خود دارد همۀ ما بهنحوی تجربه میکنیم.
در این رمان غمگین قرار است شاهد تنهایی متفاوت مردی بهنام «هانتا» باشیم. شاید تنهایی او از تناقض شدیدی که درگیر آن است ناشی میشود؛ اینکه او عاشق کتابهاست اما شغل او بازیافت کتاب است. او تنها زندگی میکند و ۳۵ سال است که به همین کار مشغول است. از طرفی رابطه عاشقانه او با کتابها و شخصیتهای آنها باعث شده در دنیای درونی خود تنها نباشد. کتاب پر است از جملههای تأثیرگذار و البته تأملبرانگیز که لذت خواندن آن را با وجود تلخی ملموسش دوچندان میکند.
هروقت که دستگاه پِرِسم در آخرین مرحله، کتابهای زیبا را با فشار بیست اتمسفر خرد میکرد، صدای درهمشکستن اسکلت آدمی را میشنیدم و احساس میکردم که دارم جمجمه و استخوان کلاسیکها را خرد میکنم.
۵. گتسبی بزرگ
مترجم(پیشنهادی): رضا رضایی
ناشر (پیشنهادی): ماهی
تعداد صفحات: ۲۱۰
فرصتهای ازدسترفته، آدمها و روابط ازدسترفته، همواره ردی از خود در ناخودآگاه آدمی به جای میگذارند که نتیجهاش رنج است. پذیرفتن یا نپذیرفتن این رنج مسیرهای متفاوتی در زندگی آدمها ایجاد میکند. فیتزجرالد، در رمان غمگین و نمادین گتسبی بزرگ، از رنجِ ازدسترفتهها میگوید. گتسبی مرد ثروتمندی است که مهمانیهای مجلل خانۀ او از زبان مردم شهر ساحلی که در آن زندگی میکند نمیافتد. هیچکس نمیداند او ثروتش را از کجا آورده و دلیل اینهمه بریزوبپاش در مهمانیها چیست؟ گتسبی نماد شخصیتی جاهطلب است که البته غم بزرگی در دل دارد.
در سالهایی که جوانتر و بهناچار آسیبپذیرتر بودم، پدرم پندی به من داد که تا به امروز آن را در ذهن خود مزهمزه میکنم. او گفت: «هروقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری، یادت باشه که تو این دنیا همه مردم مزایای تو رو نداشتن.»
۶. اشتباه در ستارههای بخت ما
مترجم: (پیشنهادی): مهرداد بازیاری
ناشر (پیشنهادی): چشمه
تعداد صفحات: ۲۴۷
بیماریها بهویژه در دنیای امروز جزء جداییناپذیر زندگی ما هستند. ورود بیماری به بدن هر شخص چالشهای جسمی و روحی زیادی به همراه دارد و ممکن است مسیر زندگی فرد را برای همیشه تغییر دهد. درد و محدودیتها بخشی از بیماریاند که نویسنده کتاب «اشتباه در ستارههای بخت ما» سعی دارد از زاویه متفاوتی به آن نگاه کند.
داستان از رابطه عاشقانه دو جوان مبتلا به سرطان میگوید و درد ناجوانمردانهای که با آن روبهرو هستند. کتاب اشتباه در ستارههای بخت ما روایت تلاش، امید و شور به زندگی است؛ حتی زمانی که زندگی رو به پایان است. حس همدردی با شخصیتهای اصلی کتاب و حس رنجی که میبرند تأثیر زیادی در نگرش مخاطب به زندگی دارد. این یعنی نویسنده توانسته است به هدفش از نوشتن کتاب برسد.
در این دنیا نمیتوانی انتخاب کنی که آسیب نبینی، ولی میتوانی انتخاب کنی که چهکسی به تو آسیب برساند.
۷. دکتر ژیواگو
مترجم (پیشنهادی): علیاکبر خبرهزاده
ناشر (پیشنهادی): نگاه
تعداد صفحات: ۸۴۰
بوریس پاسترناک نویسنده اهل روسیه و از برندگان نوبل ادبیات است. او نوشتن کتاب دکتر ژیواگو را در سال ۱۹۵۶ به اتمام رساند؛ اما این اثر در کشورش روسیه اجازه چاپ نیافت. به همین دلیل، اولین بار در ایتالیا در سال ۱۹۵۶ و دومین بار بعد از ۳۲ سال در روسیه منتشر شد. نویسنده داستان پزشکی بهنام «ژیواگو» را روایت میکند که اتفاقا شاعر است و البته درگیر رابطه عاشقانه با دو زن. چالشهای داستان بهدلیل مقارن بودن زمان داستان با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه است که زندگی دکتر ژیواگو را دستخوش تغییر میکند.
در این داستان همه آنچه را در یک داستان عاشقانه انتظار میرود میخوانیم، آنهم با چاشنی جنگ و تبعاتی که دارد. ترکیب این دو رنج عجیبی به شخصیت اصلی آن تحمیل میکند و این کتاب را به یک رمان عاشقانه غمگین تبدیل میکند.
او سرش را بلند کرد و از بالای تپه با نگاه تهی خود فضای بیرنگ و بوی پاییز و گنبدهای صومعه را احساس کرد. چهرهاش با بینی برگشته درهم فرو رفت. گردن برافراشت. اگر بچه گرگی این حرکت را انجام میداد، دلیل بر این بود که میخواهد زوزه بکشد. پسربچه چهرهاش را با دست پوشانید و بغضش ترکید.
۸. سیزده دلیل برای اینکه…
مترجم (پیشنهادی): فرمهر امیردوست
ناشر (پیشنهادی): میلکان
تعداد صفحات: ۲۲۴
جی اشر در کتاب سیزده دلیل برای اینکه راوی داستان زندگی دختری بهنام «هانا بیکر» است. هانا در روابطش بارها شکست میخورد و همین موضوع او را افسرده میکند. افسردگی هانا را بهسمت خودکشی سوق میدهد؛ اما قبل از هر اقدامی دلایل تصمیمش را که مربوط به ۱۳ نفر است در ۱۳ ماجرا و هرکدام در یک کاست ضبط میکند. او میخواند بعد از مرگش هرکدام از این کاستها به افراد موردنظرش برسد.
نویسنده بهواسطه این داستان ما را به آگاهی بیشتر و درک بیشتر از رنجی که در دنیای نوجوانان وجود دارد دعوت میکند و به اهمیت نقش تکتک افراد جامعه در به سلامت عبور کردن نوجوانان از این دوره حساس اشاره میکند.
بستهای بهاندازه جعبه کفش جلوی در ورودی خانه قرار دارد. در جلویی خانه ما، شکاف خیلی کوچکی برای نامه دارد؛ بنابراین هر چیزی که ضخیمتر از یک صابون باشد، پشت در قرار میگیرد. روی بسته با خطی ناخوانا و شتابزده نوشته شده: برسد بهدست کلِی جنسن.
۹. قصه عشق
مترجم: (پیشنهادی): افشین هاشمی
ناشر (پیشنهادی): علم
تعداد صفحات: ۲۳۴
کتاب قصه عشق نوشته «اریک سگال»، نویسنده آمریکایی است که ماجرای عشق «الیور» و «جنی» را روایت میکند. الیور پسر خانوادهای مرفه است که در رابطه با پدرش مشکل دارد. او عاشق جنی میشود که از قضا فقیر و ندار است. آن دو قصد دارند باهم ازدواج کنند؛ ولی پدر الیور مخالف است و به او میگوید در صورت سرگرفتن این ازدواج از حمایت مالی محروم خواهد شد. به نظر تا اینجا قدری داستان کلیشهای میآید. منتها قصه عشق این دو جوان با شروع ازدواجشان تازه آغاز میشود که نتیجه آن یک رمان غمانگیز زیباست.
این رمان غمگین و عاشقانه و البته فیلمی که بر اساس آن در سال ۱۹۷۰ بهکارگردانی «آرتور هیل» ساخته شد پرفروشترین رمان و فیلم آن سال در آمریکا بود.
واقعا اگر از حق نگذریم، آدم پشتسر یک دختر جوانمرگ ۲۵ساله چه میتواند بگوید که خدا را خوش بیاید؛ بگوید از حیث زیبایی پنجهآفتاب بود و از هر انگشتش یک هنر میبارید یا بگوید شیفته موتسارت بود و باخ یا حتی بگوید عاشق بئاتلس بود و عاشق من!
۱۰. سال بلوا
ناشر (پیشنهادی): ققنوس
تعداد صفحات: ۳۴۲
کتاب سال بلوا از دیگر آثار شناختهشده عباس معروفی است. او این بار بهسراغ درد مشترک بخش بزرگی از جامعه یعنی زنان رفته است. فضاسازی و شخصیتپردازی از جمله ویژگیهای بارز قلم عباس معروفی است که او در این کتاب هم از آنها بهره گرفته است تا رنجها و محدودیتهای زنان را روایت کند. درک بالای او از رنجهای زنان و البته بیان زیبا و تأثیرگذارش در جایگاه نویسندهای مرد شگفتانگیز است.
بچه که بودم خیال میکردم همهچیز مال من است. دنیا را آفریدهاند که من سرگرم باشم. آسمان، زمین، پدر، مادر، درختها، اسبها، کالسکه و حتی آن گنجشکها برای سرگرمی من به وجود آمدهاند. بعدها یکییکی همهچیز را ازم گرفتند. مایعی در رگهام جاری بود که میگفت این مال شما نیست، راحت باشید. پسری که عاشق کبوترها و خرگوشها بود، خودش را به درختی دار زد. چرا؟ مادر گفت بماند برای بعد. کاش تولد من هم میماند برای بعد؛ به کجای دنیا برمیخورد؟
۱۱. جایی که عاشق بودیم
مترجم: (پیشنهادی): فرانک معنوی
ناشر (پیشنهادی): میلکان
تعداد صفحات: ۳۵۲
افسردگی و تمایل به خودکشی از رایجترین احوالات دوران نوجوانی است. موضوع اصلی کتاب «جایی که عاشق بویم» هم همین موضوع است. خانم نیون ماجرای دختر و پسری نوجوان را تعریف میکند که هر دو بهدلایلی در مرز خودکشیکردناند. آشنایی این دو منجر به تغییر در فکر و روحیه آنها میشود. آنها تصمیم میگیرند بیشتر با محیط و محل زندگیشان آشنا شوند. این کار مشترک آنها را بیشتر به هم نزدیک میکند. همراهشدن با ماجراجویی و تصمیمات این دو هیجانانگیز و همراه با تلخی و شیرینیهای زیادی است که برای مخاطب جذاب است.
کتاب جایی که عاشق بویم را در سال ۲۰۱۵ سایت آمازون به عنوان بهترین رمان عاشقانه، و سایت گودریدز بهعنوان بهترین رمان نوجوانان انتخاب کرد.
ذهن من غیرقابلتوصیفترین ماشینه. همیشه وزوز میکنه، زمزمه میکنه، پرواز میکنه، میچرخه، شیرجه میزنه و بعد تو گل دفن میشه.
۱۲. چیزهای تیز
مترجم: (پیشنهادی): مهدی فیاضیکیا
ناشر (پیشنهادی): میلکان
تعداد صفحات: ۳۵۰
«کامیل پریکر» خبرنگاری است که با بیماری خودآزاری درگیر است. او طی مأموریتی باید به زادگاهش برود تا درمورد قتل دو دختر نوجوان تحقیق کند. بازگشت او به شهری که کودکی خود را در آنجا سپری کرده و همچنین رویارویی با مادرش چالشی روحی برای او در پی دارد. او ضمن تحقیقاتش٬ به خاطرات کودکی و ریشه مشکلات روحی که با آنها درگیر است میرسد. داستان در واقع روانشناسی ـ معمایی است. به همین دلیل هم جذاب و پرکشش است. با مطالعه این کتاب مخاطب بیش از پیش نسبت به اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن در روان و ناخودآگاه انسان آگاه میشود.
همیشه برای کودکی خودم احساس اندوه میکنم. هیچوقت احساس نکردم مادرم میتواند مرا آرام کند. هیچوقت نگفت دوستم دارد و من هیچوقت فکر نکردم دوستم دارد.
۱۳. گرسنگی؛ سرگذشت بدن من
مترجم: (پیشنهادی): نیوشا صدر
ناشر (پیشنهادی): چترنگ
تعداد صفحات: ۳۰۵
«گرسنگی» زندگینامه خودنوشت رکسانه گی است. رکسانه به چاقی مفرط دچار است. چاقی او ریشه در اتفاقاتی دارد که در نوجوانی برای او رخ داده است. چاقی و اضافهوزن مسئلهای است که هرکسی ممکن است به آن دچار شود و برای لاغرشدن رژیم و چالشهای مختلفی را تجربه کند. منتها داستان رکسانه متفاوت است؛ هم بهدلیل شدت چاقی و هم مسئله روانی که گرفتار آن است. این کتاب با توجه به شهامت نویسنده در بیان صادقانه جزئیاتِ دردناکِ زندگیاش، بسیار الهامبخش است و بر آگاهی مخاطب میافزاید. در سال ۲۰۱۷، این کتاب در سایت گودریدز نامزد بهترین کتاب زندگینامه شد.
این چیزیست که به بیشتر دخترها تعلیم داده میشود: اینکه باید کوچک و ظریف باشیم، نباید فضایی را اشغال کنیم، باید دیده شویم و شنیده نشویم، و وقتی دیده شویم، باید باعث لذت مردها باشیم، موردپسند جامعه باشیم.
۱۴. زمین بر پشت لاکپشتها
نویسنده: جان گرین
مترجم: (پیشنهادی): فاطمه جابیک
ناشر (پیشنهادی): میلکان
تعداد صفحات: ۲۳۰
داستان درمورد «ایزا»، دختری ۱۶ساله با اختلال وسواس مزمن است. نویسنده بهخوبی توانسته زندگی نوجوان مبتلا به این اختلال را به تصویر بکشد؛ بهطوری که در تمام کتاب احساس اضطراب میکنید. منتقلشدن این احساس به خواننده بهخاطر قرارگرفتن در جریان ذهنی ایزا و در واقع خوددرگیری اوست. در تمام کتاب، احساس میکنید در کنارش هستید و قرار است با او به مبارزه با این اختلال بروید.
کتاب پر از جملات تأثیرگذاری است که مخاطب را به فکرکردن وامیدارد. اگر بهدنبال یک داستان هیجانی و تا حدی غمانگیز با موضوعی متفاوت هستید، «زمین بر پشت لاکپشتها» را از دست ندهید. این کتاب در سال ۲۰۱۷ در فهرست کتابهای برگزیده گودریدز و آمازون قرار گرفت.
در زندگی به جایی میرسید که دیدن زیبایی جهان برایتان کافی است. نیازی نیست عکسش را بگیری یا نقاشیاش کنی یا حتی به یادش بیاوری. خودش کافی است.
۱۵. ما دروغگو بودیم
مترجم: (پیشنهادی): مهرآیین اخوت
ناشر (پیشنهادی): هیرمند
تعداد صفحات: ۲۴۸
چالشهای زندگی خانوادههای ثروتمند و بحران نوجوانی موضوع اصلی کتاب «ما دروغگو بودیم» است. داستان درمورد خانواده ثروتمند «سینکر» است. در این خانواده، والدین نوهها را تشویق میکنند در جلبتوجه پدربزرگشان با یکدیگر رقابت کنند. این رقابت، که ناسالم و پر از حسادت و دروغ است، تبعات زیادی برای اعضای خانواده در پی دارد.
کادنس دختری ۱۵ساله و نوه دختری خانواده سینکر است. پدر و مادر او بهتازگی از یکدیگر جدا شدهاند و او بههمراه مادرش به جزیره خانوادگیشان میرود. در همین زمان، او دچار حادثهای میشود که در نهایت به ازدسترفتن بخشی از حافظه او منجر میشود. اینکه چگونه و چرا این اتفاق افتاده است سؤالی است که کادنس جوابی برای آن پیدا نمیکند. در همین زمان است که بخش رازآلود رمان خود را نشان میدهد و مخاطب را برای یافتن پاسخ با خود همراه میکند.
«امیلی لاکهارت» برای این رمان غمگین جوایز و افتخارات زیادی دریافت کرده که از جمله آنها میتوان به بهترین کتاب نوجوان سایت آمازون در سال ۲۰۱۴ اشاره کرد.
از مغز خراب مزخرفم متنفرم. متنفرم که چقدر همیشه مریضم، چقدر آسیبدیدهام. متنفرم که ظاهرم عوض شده و توی مدرسه مردود شدهام و ورزش را کنار گذاشتهام و با مادرم بد تا میکنم. متنفرم که هنوز بعد از دو سال اینقدر میخواهمش.
شما بگویید
حتما بهاندازه رنج بشر داستان و قصه غمانگیز وجود دارد و جای همه آنها در این فهرست خالی است. شما برایمان از رمانهای غمانگیزی که خواندهاید بگویید. ماجرای کدام رمان غمگین قلب شما را به درد آورده است؟