تفاوت چهره خیلی زیاد جیران واقعی با پریناز ایزدیار / داستان جیران چیست!؟
پریناز ایزدیار در نقش جیران طرفداران بسیاری را جذب خود کرده ولی چهره او با جیران واقعی تفاوت های زیادی دارد .
نخستین بار ناصرالدین شاه برق چشمان نافذ جیران را در یکی از باغهای روستا تجریش دید. فی الفور احوالش را جویا شد و وقتی به تهران برگشت افرادی را پی او فرستاد. نام اصلیاش «خدیجه تجریشی» بود.
پایش که به ارگ ناصرالدین شاه باز شد، فروغالسلطنه لقب گرفت و البته شاه به خاطر چشمان زیبایش او را «جیران» صدا کرد؛ طوری که سالها بعد اغلب زنان دربار یادشان رفت این سوگلی ناصرالدین شاه نام اصلیاش چه بود.
شاه جیران را در یکی از سفرهایش به شمیران دیده بود. پدرش باغبان بود و ساکن روستای تجریش. البته در باب این آشنایی روایتهای متعددی نوشته شده.
«تقی دانشور» ملقب به اعلمالسلطنه در کتاب خاطرات خود از نخستین ملاقاتهای ناصرالدین شاه و خدیجه تجریشی مینویسد: «شاه روزی در اطراف شمیران و تجریش سواره به شکار بلدرچین رفته بود. غفلتاً چند بلدرچین روی درخت توتی پریدند و شاه برای زدن آنها زیر درخت توت رفت. دختری دهاتی بالای درخت رفته و مشغول خوردن توت بود. دخترک اعتنایی به شاه نکرد.
ولی شاه فریفته جمال دختر دهاتی شد و بر سبیل مزاح خطاب به وی گفت: دختر! زن من میشی؟ دخترک شانههایش را بالا انداخت و بدون آنکه بداند طرف صحبتش شاه مملکت است، گفت: تو که داخل آدم نیستی. من زن شاه میشم! و بعد با لفظ برو گم شو! مکالمه را تمام شده حساب کرده بود. اما وقتی ملازمان شاه ترسان و لرزان او را شیرفهم کردند که اینمرد با این لباس و این خدم و حشم شاه مملکت است، جیران از درخت پایین پرید و با رفتاری مؤدب و شرمسار، عذرخواهی کرده بود. شاه جوان که از همان ابتدا شیفته سکنات و وجنات او شده بود، او را به ارگ سلطنتی دعوت کرد و از او خواست تا با شاه ازدواج کند.»
جیران نه زیبا بود و نه خاص
ماجرای راه یافتن دختری روستایی از تجریش به کاخ سلطنتی شباهت زیادی به داستانهایی دارد که در ادبیات کهن اغلب سرزمینها خوانده و شنیدهایم؛ ناصرالدین شاه لقب فروغالسلطنه را به خدیجه خانم تجریشی داد. او آنقدر در نظر شاه زیبا بود که شاه اسم او را جیران گذاشت. آنقدر به این زن علاقهمند شد که تصمیم گرفت جیران را به عقد دائم خود در آورد. اما برای رسیدن به این هدف با چالشی همراه بود؛ زمان خواستگاری از جیران، ناصرالدین شاه ۴ زن عقدی دائم داشت. به همین دلیل تصمیم گرفت یکی از زنان عقدی خود را طلاق دهد.
ماجرای باز شدن پای جیران از روستای تجریش به حرمسرای ناصرالدین شاه، اسم و لقبی که از شاه گرفته بود و حالا گرفتن جای یکی از زنهای عقدی دائم شاه هرکدام به تنهایی کافی بود تا جیران در میان زنان حرمسرا دشمن و بدخواه بسیار داشته باشد.