قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود


قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

موسیقی تیتراژ پایانی سریال تلویزیونی «وفا» به آهنگسازی علیرضا کهن‌دیری و خوانندگی محمد اصفهانی به سهم خود آغاز گر فصل تازه‌ای از فعالیت‌های یک خواننده صاحب سبک در عرصه موسیقی بود.

خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری‌بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره‌بازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در پنجاه و سومین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «وفا» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، آهنگسازی علیرضا کهن دیری و خوانندگی محمد اصفهانی رفتیم که پس از پخش در شبکه اول سیما تبدیل به یکی از پرشنونده ترین و پرمخاطب ترین موسیقی تیتراژهایی شده که در دهه هشتاد پیش روی مخاطبان تلویزیون قرار گرفت. موسیقی که فارغ از جذابیت‌های محتوایی و مضمونی سریال «وفا» که به شدت مورد توجه بینندگان قرار گرفت، دربرگیرنده شرایطی شد که می‌توان از آن به عنوان آغاز فصل تازه فعالیت‌های خواننده توانمندی چون محمد اصفهانی یاد کرد.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

سریال تلویزیونی «وفا» به کارگردانی محمدحسین لطیفی در نوروز سال ۱۳۸۵ از شبکه سوم سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه‌ای که محوریت آن در اعتراض به سیاست‌های خصمانه رژیم صهیونیستی علیه فارغ از جذابیت‌های محتوایی سریال «وفا» این موسیقی تیتراژ اثر بود که به واسطه حضور یک هنرمند توانمندی چون علیرضا کهن دیری، ترانه پرمحتوای اهورا ایمان و خوانندگی محمد اصفهانی توانست طعم شیرین تماشای این سریال را مضاعف کند جمهوری اسلامی ایران در قالب یک مجموعه عاشقانه – جنایی روی آنتن رفت و به دلیل حال و هوای متفاوت و جغرافیای اغلب صحنه‌های فیلم که در کشور لبنان تصویربرداری شد، تبدیل به یکی از سریال‌های پرمخاطب دهه هشتاد سیما شد.

سریال وفا درباره عشق جوانی ایرانی یهودی به نام ژوبین پناهی به دختری لبنانی-ایرانی به نام وفا است که به جرم جاسوسی برای اسرائیل در ایران زندانی شده است. او به دلیل مشکلات روحی و روانی ناشی از کشته شدن پدر و مادرش در انفجار بمبی در قبرس و دوری از دختر مورد علاقه اش وفا در تیمارستان بستری شده است. ژوبین توسط یک جاسوس اسرائیلی که اسم مستعارش خرچنگ است از تیمارستان فراری داده می‌شود و پس از تغییر قیافه و با هویت جعلی همراه خرچنگ از ایران به اردن و منزل دیوید می‌رود؛ سپس او طبق نقشه قبلی دیوید برای دیدن وفا به لبنان می‌رود و بعد از مدتی دیوید و خرچنگ به او اضافه می‌شوند. ژوبین پس از بی توجهی‌های وفا واقعیت را به او و پدرش می‌گوید و وفا از ژوبین می‌خواهد که به او فرصت دهد. وفا بعد از چند روز پیشنهاد ژوبین را برای فرار قبول می‌کند. اما این تازه آغاز ماجرای دیگری است که منجر به بروز اتفاقات مهم‌تری می‌شود. اتفاقاتی که عمده آن مبتنی برعملیات خرابکارانه ای است که صهیونیست‌ها در کشورمان طراحی کرده بودند. شرایطی که منجر به ورود نیروهای امنیتی به داستان شده و روایت‌هایی را پیش روی مخاطبان قرار می‌دهند که در شکل و چارچوب خود تازه و بدیع به نظر می‌آمد.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

پوریا پورسرخ در نقش ژوبین پناهی، هانیه توسلی در نقش وفا ابوزید، فرهاد اصلامی در نقش سعید خاوری، فرهاد قائمیان در نقش ارمیا نیکو نظر معروف به خرچنگ، الیزابت امینی در نقش فروغ، رضا ایرانمنش در نقش حسین ابوزید، عدی رعد در نقش پلیس لبنانی، لیدا عباسی در نقش اشرف شوکلات، مجید یاسر در نقش حسین حق شناسی بازیگران اصلی سریال تلویزیونی «وفا» بودند.

اما همان طور که گفته شد، فارغ از جذابیت‌های محتوایی و داستانی که سریال «وفا» داشت و توانست فصل نوینی از سریال‌های تلویزیونی سیما با مضامین امنیتی – سیاسی را در یک بستر عاشقانه به وجود آورد، این موسیقی متن و تیتراژ اثر بود که به واسطه حضور یک هنرمند توانمند و خوش ذوقی چون علیرضا کهن دیری، ترانه پرمحتوای اهورا ایمان و خوانندگی محمد اصفهانی با حنجره ای منحصر به فرد و قابل اتکا برای هر ملودی و موسیقی توانست طعم شیرین تماشای سریال متفاوتی چون «وفا» را دو چندان کند. کما اینکه موسیقی تیتراژ این مجموعه به قدری مورد توجه مخاطبان قرار گرفت که مدتی بعد توانست جایزه بهترین خوانندگی تیتراژ دهمین جشن حافظ را نیز از آن خود کند.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

طبیعتاً محمد اصفهانی هم به عنوان یک خواننده صاحب سبک و توانا نیازی به معرفی ندارد، فقط ذکر این نکته خالی از لطف نیست که او به واسطه همین توانمندی‌های متکی بر آموزه‌های موسیقی اش در محضر هنرمندانی چون محمدرضا شجریان و علی جهاندار و توجه به غنای ادبیات کشورمان بود که هرگاه در پروژه‌ای مانند سریال وفا حضور پیدا می‌کرد، مخاطب بدون درنگ منتظر شنیدن اثری فاخر و ماندگار از او بود. ملودی که به واسطه انتخاب مناسب اشعار و موسیقی اش در کنار صدای مخملین اصفهانی محصولی را پیش روی مخاطب قرار می‌داد که به معنا و مفهوم مطلق کلمه موسیقی است و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

کما اینکه در این زمینه می‌توانیم به موسیقی تیتراژهای سریال‌ها و مجموعه‌هایی چون «یه تیکه زمین»، «ارمغان»، «زیرهشت»، «ولایت عشق»، تا ثریا»، «معصومیت از دست رفت»، «پهلوانان نمی میرند»، «اخراجی ها» اشاره کنیم که جملگی به واسطه حضور مثلث مستحکمی از ترانه سرا، آهنگساز و محمد اصفهانی به عنوان خواننده توانسته‌اند تبدیل به ماندگار ترین موسیقی تیتراژهای این سال‌های سریال‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی کشورمان شوند.

علیرضا کهن دیری آهنگساز سریال تلویزیونی «وفا» هم چندی پیش بود که درباره تجربه همکاری خود با محمد اصفهانی گفته بود: کار با آقای اصفهانی برای من متفاوت است، چون صدایش را دوست دارم و وقتی کاری به او پیشنهاد می‌دهم احساس می‌کنم خیلی به هم نزدیک هستیم و آنچه را که برای کار مشترک لازم است با یکدیگر داریم.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

البته که در این میان موضوع محتوا هم یکی از مهم‌ترین مولفه‌های ساخت یک موسیقی تیتراژ با کیفیت و ماندگار است که اگرچه طی سال‌های اخیر به دلیل ورود برخی از مسائل مالی و اقتصادی در خرید و فروش ایمان: منطق، منطق باندبازی است! وگرنه کدام منطق حکم می‌کند که از یک آلبوم ۷-۸ ترکی، فقط یک یا دو ترانه سرا ترانه داشته باشند؟ چرا باید ترانه‌سرایان سریال‌های ماه رمضان، همه ساله ثابت باشند؟ یا مثلاً چرا خواننده‌ها و گروه‌های موسیقایی خاص حق کار کردن در سریال‌ها را دارند؟ موسیقی تیتراژها بسیار شرایط نامتعادلی را در این حوزه فراهم کرده و موجب تنزل آثار موسیقایی این حوزه شده است، اما بی تردید عنصر جدایی ناپذیری از پروسه ساخت موسیقی برای تیتراژ سریال هاست که رسیدن به مرز استاندارد دهه‌های هفتاد و هشتاد را دوباره به ما یادآوری می‌کند.

شرایطی که اهورا ایمان شاعر و ترانه سرای شناخته شده کشورمان که علاوه بر سرودن ترانه موسیقی تیتراژ سریال وفا در بسیاری از پروژه‌های پرمخاطب دیگر حضور داشته، معتقد است: ترانه طی سال‌های اخیر، حوزه‌ی کنش‌مندی بوده و شاید اغراق نباشد که بگوییم ترانه‌سرایی یکی از جذاب‌ترین مقوله‌ها برای جوانان و نوجوانان بوده است. بنابراین شاهد افزایش ترانه و ترانه‌سرا بوده‌ایم اما باید دید این افزایش کمی، آیا با ارتقاء کیفی و تاثیرگذاری مثبت بر قطعات موسیقایی نیز همراه بوده یا خیر؟ به نظر من جواب منفی است.

ایمان در بخش دیگری از صحبت‌هایش اذعان می‌کند: اگر نگاهی به دهه‌های ۲۰ تا ۴۰ بیاندازیم، متوجه می‌شویم که این تیم‌های هنری بوده‌اند که قطعات ماندگار و ارزشمندی را در تاریخ موسیقی و ترانه ثبت کرده‌اند، نه اشخاص. این همکاری‌های گروهی گاه در طول چند دهه ادامه داشته و زمینه‌ی همکاری هرچه بهتر را بین اعضا گروه، بر بستری از شناخت مهیا می‌کرده. اما متاسفانه در زمانه کنونی، منطق موجود میان همکاری‌های هنری، خود همکاری نیست؛ بلکه هم جیب شدن و هم منفعت شدن بین افراد است.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

وی در ادامه این گفتگوی رسانه‌ای با انتقاد بر برخی از شرایط حاکم بر تولید آثار موسیقایی ادامه داده است: معمولاً رابطه عاطفی و کنش‌های فکری مشابهی بین اعضای گروه‌های موسیقی وجود ندارد و به همین دلیل انرژی عاطفی-هنری خاصی از این گروه‌ها ساطع نمی‌شود. جالب است که معمولاً هم این خواننده‌ها هستند که بیشترین منفعت را چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی از آثار موسیقایی می‌برند. […] روزانه چیزی حدود ۱۰۰ ترک موسیقی فارسی ضبط و به طرق مختلف منتشر می‌شوند. اما سوال من این است که چه تعداد از این‌ها در بدو تولد نمی‌میرند؟ چه تعدادی از آن‌ها حاصل روند شتابزده تولید نیستند و کیفیت هنری‌شان را قربانی سرعت و مسائل دیگر نکرده‌اند؟ برای تولید چه تعدادی از آن‌های زمانی معقول (یکی دو سال) صرف شده؟ چه تعداد از آن‌ها حداقل برای یکسال از سوی مخاطبان شنیده می‌شوند و ماندگاری نسبی پیدا می‌کنند؟

این شاعر و ترانه سرا در همین گفتگو بازهم به روابط پشت پرده موسیقی تیتراژها در سریال‌های تلویزیونی انتقاد کرده و می‌گوید: منطق، منطق باندبازی است! وگرنه کدام منطق حکم می‌کند که از یک آلبوم ۷-۸ ترکی، فقط یک یا دو ترانه سرا ترانه داشته باشند؟ چرا باید ترانه‌سرایان سریال‌های ماه رمضان، همه ساله ثابت باشند؟ یا مثلاً چرا خواننده‌ها و گروه‌های موسیقایی خاص حق کار کردن در سریال‌ها را دارند؟

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

به هر حال انچه اهورا ایمان و دیگر هم صنفانش طی سالهای اخیر به آن اشارات جدی داشته و دارند، موضوع بسیار مهمی است که می‌تواند در لابه لای این خاطره بازی‌های رسانه‌ای مورد توجه، تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اینکه چرا طی سال‌های اخیر علیرغم تمام تلاش‌هایی که در حوزه تولید ترانه‌های دارای محتوای مناسب و موسیقی‌های استاندارد صورت گرفته اما دیگر مانند دهه‌های هفتاد و هشتاد شاهد تولید و انتشار آثار شاخص کمتری در حوزه موسیقی تیتراژها همانند موسیقی تیتراژ سریال «وفا» هستیم؟ این پرسش به همراه چندین پرسش و ابهام دیگر موضوعات مهمی هستند که می‌توانند مورد توجه بیشتری قرار گیرند.


خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری‌بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره‌بازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در پنجاه و سومین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «وفا» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، آهنگسازی علیرضا کهن دیری و خوانندگی محمد اصفهانی رفتیم که پس از پخش در شبکه اول سیما تبدیل به یکی از پرشنونده ترین و پرمخاطب ترین موسیقی تیتراژهایی شده که در دهه هشتاد پیش روی مخاطبان تلویزیون قرار گرفت. موسیقی که فارغ از جذابیت‌های محتوایی و مضمونی سریال «وفا» که به شدت مورد توجه بینندگان قرار گرفت، دربرگیرنده شرایطی شد که می‌توان از آن به عنوان آغاز فصل تازه فعالیت‌های خواننده توانمندی چون محمد اصفهانی یاد کرد.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

سریال تلویزیونی «وفا» به کارگردانی محمدحسین لطیفی در نوروز سال ۱۳۸۵ از شبکه سوم سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه‌ای که محوریت آن در اعتراض به سیاست‌های خصمانه رژیم صهیونیستی علیه فارغ از جذابیت‌های محتوایی سریال «وفا» این موسیقی تیتراژ اثر بود که به واسطه حضور یک هنرمند توانمندی چون علیرضا کهن دیری، ترانه پرمحتوای اهورا ایمان و خوانندگی محمد اصفهانی توانست طعم شیرین تماشای این سریال را مضاعف کند جمهوری اسلامی ایران در قالب یک مجموعه عاشقانه – جنایی روی آنتن رفت و به دلیل حال و هوای متفاوت و جغرافیای اغلب صحنه‌های فیلم که در کشور لبنان تصویربرداری شد، تبدیل به یکی از سریال‌های پرمخاطب دهه هشتاد سیما شد.

سریال وفا درباره عشق جوانی ایرانی یهودی به نام ژوبین پناهی به دختری لبنانی-ایرانی به نام وفا است که به جرم جاسوسی برای اسرائیل در ایران زندانی شده است. او به دلیل مشکلات روحی و روانی ناشی از کشته شدن پدر و مادرش در انفجار بمبی در قبرس و دوری از دختر مورد علاقه اش وفا در تیمارستان بستری شده است. ژوبین توسط یک جاسوس اسرائیلی که اسم مستعارش خرچنگ است از تیمارستان فراری داده می‌شود و پس از تغییر قیافه و با هویت جعلی همراه خرچنگ از ایران به اردن و منزل دیوید می‌رود؛ سپس او طبق نقشه قبلی دیوید برای دیدن وفا به لبنان می‌رود و بعد از مدتی دیوید و خرچنگ به او اضافه می‌شوند. ژوبین پس از بی توجهی‌های وفا واقعیت را به او و پدرش می‌گوید و وفا از ژوبین می‌خواهد که به او فرصت دهد. وفا بعد از چند روز پیشنهاد ژوبین را برای فرار قبول می‌کند. اما این تازه آغاز ماجرای دیگری است که منجر به بروز اتفاقات مهم‌تری می‌شود. اتفاقاتی که عمده آن مبتنی برعملیات خرابکارانه ای است که صهیونیست‌ها در کشورمان طراحی کرده بودند. شرایطی که منجر به ورود نیروهای امنیتی به داستان شده و روایت‌هایی را پیش روی مخاطبان قرار می‌دهند که در شکل و چارچوب خود تازه و بدیع به نظر می‌آمد.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

پوریا پورسرخ در نقش ژوبین پناهی، هانیه توسلی در نقش وفا ابوزید، فرهاد اصلامی در نقش سعید خاوری، فرهاد قائمیان در نقش ارمیا نیکو نظر معروف به خرچنگ، الیزابت امینی در نقش فروغ، رضا ایرانمنش در نقش حسین ابوزید، عدی رعد در نقش پلیس لبنانی، لیدا عباسی در نقش اشرف شوکلات، مجید یاسر در نقش حسین حق شناسی بازیگران اصلی سریال تلویزیونی «وفا» بودند.

اما همان طور که گفته شد، فارغ از جذابیت‌های محتوایی و داستانی که سریال «وفا» داشت و توانست فصل نوینی از سریال‌های تلویزیونی سیما با مضامین امنیتی – سیاسی را در یک بستر عاشقانه به وجود آورد، این موسیقی متن و تیتراژ اثر بود که به واسطه حضور یک هنرمند توانمند و خوش ذوقی چون علیرضا کهن دیری، ترانه پرمحتوای اهورا ایمان و خوانندگی محمد اصفهانی با حنجره ای منحصر به فرد و قابل اتکا برای هر ملودی و موسیقی توانست طعم شیرین تماشای سریال متفاوتی چون «وفا» را دو چندان کند. کما اینکه موسیقی تیتراژ این مجموعه به قدری مورد توجه مخاطبان قرار گرفت که مدتی بعد توانست جایزه بهترین خوانندگی تیتراژ دهمین جشن حافظ را نیز از آن خود کند.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

طبیعتاً محمد اصفهانی هم به عنوان یک خواننده صاحب سبک و توانا نیازی به معرفی ندارد، فقط ذکر این نکته خالی از لطف نیست که او به واسطه همین توانمندی‌های متکی بر آموزه‌های موسیقی اش در محضر هنرمندانی چون محمدرضا شجریان و علی جهاندار و توجه به غنای ادبیات کشورمان بود که هرگاه در پروژه‌ای مانند سریال وفا حضور پیدا می‌کرد، مخاطب بدون درنگ منتظر شنیدن اثری فاخر و ماندگار از او بود. ملودی که به واسطه انتخاب مناسب اشعار و موسیقی اش در کنار صدای مخملین اصفهانی محصولی را پیش روی مخاطب قرار می‌داد که به معنا و مفهوم مطلق کلمه موسیقی است و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

کما اینکه در این زمینه می‌توانیم به موسیقی تیتراژهای سریال‌ها و مجموعه‌هایی چون «یه تیکه زمین»، «ارمغان»، «زیرهشت»، «ولایت عشق»، تا ثریا»، «معصومیت از دست رفت»، «پهلوانان نمی میرند»، «اخراجی ها» اشاره کنیم که جملگی به واسطه حضور مثلث مستحکمی از ترانه سرا، آهنگساز و محمد اصفهانی به عنوان خواننده توانسته‌اند تبدیل به ماندگار ترین موسیقی تیتراژهای این سال‌های سریال‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی کشورمان شوند.

علیرضا کهن دیری آهنگساز سریال تلویزیونی «وفا» هم چندی پیش بود که درباره تجربه همکاری خود با محمد اصفهانی گفته بود: کار با آقای اصفهانی برای من متفاوت است، چون صدایش را دوست دارم و وقتی کاری به او پیشنهاد می‌دهم احساس می‌کنم خیلی به هم نزدیک هستیم و آنچه را که برای کار مشترک لازم است با یکدیگر داریم.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

البته که در این میان موضوع محتوا هم یکی از مهم‌ترین مولفه‌های ساخت یک موسیقی تیتراژ با کیفیت و ماندگار است که اگرچه طی سال‌های اخیر به دلیل ورود برخی از مسائل مالی و اقتصادی در خرید و فروش ایمان: منطق، منطق باندبازی است! وگرنه کدام منطق حکم می‌کند که از یک آلبوم ۷-۸ ترکی، فقط یک یا دو ترانه سرا ترانه داشته باشند؟ چرا باید ترانه‌سرایان سریال‌های ماه رمضان، همه ساله ثابت باشند؟ یا مثلاً چرا خواننده‌ها و گروه‌های موسیقایی خاص حق کار کردن در سریال‌ها را دارند؟ موسیقی تیتراژها بسیار شرایط نامتعادلی را در این حوزه فراهم کرده و موجب تنزل آثار موسیقایی این حوزه شده است، اما بی تردید عنصر جدایی ناپذیری از پروسه ساخت موسیقی برای تیتراژ سریال هاست که رسیدن به مرز استاندارد دهه‌های هفتاد و هشتاد را دوباره به ما یادآوری می‌کند.

شرایطی که اهورا ایمان شاعر و ترانه سرای شناخته شده کشورمان که علاوه بر سرودن ترانه موسیقی تیتراژ سریال وفا در بسیاری از پروژه‌های پرمخاطب دیگر حضور داشته، معتقد است: ترانه طی سال‌های اخیر، حوزه‌ی کنش‌مندی بوده و شاید اغراق نباشد که بگوییم ترانه‌سرایی یکی از جذاب‌ترین مقوله‌ها برای جوانان و نوجوانان بوده است. بنابراین شاهد افزایش ترانه و ترانه‌سرا بوده‌ایم اما باید دید این افزایش کمی، آیا با ارتقاء کیفی و تاثیرگذاری مثبت بر قطعات موسیقایی نیز همراه بوده یا خیر؟ به نظر من جواب منفی است.

ایمان در بخش دیگری از صحبت‌هایش اذعان می‌کند: اگر نگاهی به دهه‌های ۲۰ تا ۴۰ بیاندازیم، متوجه می‌شویم که این تیم‌های هنری بوده‌اند که قطعات ماندگار و ارزشمندی را در تاریخ موسیقی و ترانه ثبت کرده‌اند، نه اشخاص. این همکاری‌های گروهی گاه در طول چند دهه ادامه داشته و زمینه‌ی همکاری هرچه بهتر را بین اعضا گروه، بر بستری از شناخت مهیا می‌کرده. اما متاسفانه در زمانه کنونی، منطق موجود میان همکاری‌های هنری، خود همکاری نیست؛ بلکه هم جیب شدن و هم منفعت شدن بین افراد است.

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

وی در ادامه این گفتگوی رسانه‌ای با انتقاد بر برخی از شرایط حاکم بر تولید آثار موسیقایی ادامه داده است: معمولاً رابطه عاطفی و کنش‌های فکری مشابهی بین اعضای گروه‌های موسیقی وجود ندارد و به همین دلیل انرژی عاطفی-هنری خاصی از این گروه‌ها ساطع نمی‌شود. جالب است که معمولاً هم این خواننده‌ها هستند که بیشترین منفعت را چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی از آثار موسیقایی می‌برند. […] روزانه چیزی حدود ۱۰۰ ترک موسیقی فارسی ضبط و به طرق مختلف منتشر می‌شوند. اما سوال من این است که چه تعداد از این‌ها در بدو تولد نمی‌میرند؟ چه تعدادی از آن‌ها حاصل روند شتابزده تولید نیستند و کیفیت هنری‌شان را قربانی سرعت و مسائل دیگر نکرده‌اند؟ برای تولید چه تعدادی از آن‌های زمانی معقول (یکی دو سال) صرف شده؟ چه تعداد از آن‌ها حداقل برای یکسال از سوی مخاطبان شنیده می‌شوند و ماندگاری نسبی پیدا می‌کنند؟

این شاعر و ترانه سرا در همین گفتگو بازهم به روابط پشت پرده موسیقی تیتراژها در سریال‌های تلویزیونی انتقاد کرده و می‌گوید: منطق، منطق باندبازی است! وگرنه کدام منطق حکم می‌کند که از یک آلبوم ۷-۸ ترکی، فقط یک یا دو ترانه سرا ترانه داشته باشند؟ چرا باید ترانه‌سرایان سریال‌های ماه رمضان، همه ساله ثابت باشند؟ یا مثلاً چرا خواننده‌ها و گروه‌های موسیقایی خاص حق کار کردن در سریال‌ها را دارند؟

قصه «وفا» با محمد اصفهانی تماشایی‌تر شد/ حکایت عشق و آتش و دود

به هر حال انچه اهورا ایمان و دیگر هم صنفانش طی سالهای اخیر به آن اشارات جدی داشته و دارند، موضوع بسیار مهمی است که می‌تواند در لابه لای این خاطره بازی‌های رسانه‌ای مورد توجه، تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اینکه چرا طی سال‌های اخیر علیرغم تمام تلاش‌هایی که در حوزه تولید ترانه‌های دارای محتوای مناسب و موسیقی‌های استاندارد صورت گرفته اما دیگر مانند دهه‌های هفتاد و هشتاد شاهد تولید و انتشار آثار شاخص کمتری در حوزه موسیقی تیتراژها همانند موسیقی تیتراژ سریال «وفا» هستیم؟ این پرسش به همراه چندین پرسش و ابهام دیگر موضوعات مهمی هستند که می‌توانند مورد توجه بیشتری قرار گیرند.

کد خبر 5465116


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

جدول افزایش قیمت بنزین را ببینید/ وضعیت تغییرات در عید نوروز