«دکتر استرنج در مالتی‌ورس جنون»؛ جنون‌آمیزترین ماجراجویی دنیای مارول

فرارو- فیلم «دکتر استرنج در مالتی‌ورس جنون» دقیقا همان چیزی است که ما از آثار سم ریمی انتظار داریم؛ کسی که هم استاد فیلم‌های ابرقهرمانی است (مثل «مرد عنکبوتی») و هم دستی در سینمای وحشت دارد (مثل «مردۀ شریر»). او در این فیلم هیجان و هراس و خونریزی را به شکلی هیجان‌آور و نشاط‌انگیز درهم‌آمیخته و این ترکیب فوق‌العاده را با استفاده از بازی‌های درخشان سه بازیگر اصلی برای ما به نمایش گذاشته است.

به گزارش فرارو؛ فیلمنامه‌نویس این فیلم یعنی مایکل والدرون هم کارش را عالی انجام داده است. او از بین همۀ خطوط داستانی پیچیده و درهم و برهمی که در دنیای سینمایی مارول جریان دارند، یک ماجراجویی منسجم و جذاب برای دکتر استرنج بیرون کشیده است.

داستان این فیلم دربارۀ رو به رو شدن دکتر استرنج (با بازی بندیکت کامبربچ) و واندا ماکسیموف (الیزابت اولسن) با نتایج انتخاب‌هایی است که قبلا انجام داده‌اند؛ دکتر استرنج باید با نتیجۀ کار‌هایی رو به رو شود که برای نجات دنیا در «انتقام‌جویان؛ جنگ بی‌نهایت» انجام داد و واندا هم باید با آن واقعیت دروغینی که در «وانداویژن» از اندوه خودش ساخت مواجه شود.

شاید کسانی که بخواهند تازه با این فیلم وارد دنیای مارول شوند، وسط این ماجرا یک مقداری احساس سرگشتگی و گیجی پیدا کنند، اما واقعیت این است که اصل داستان همان حکایت سادۀ قدیمی است که می‌گوید برای دست یافتن به شادی و خوشبختی نباید هر چیزی را زیر پا گذاشت.

این داستان پر از چیز‌های جالب و شگفت‌انگیز و ترسناک است؛ از دو کتاب جادویی که نمادی از خیر و شر هستند گرفته تا کلی سفر‌های عجیب و غریب بین جهان‌های مختلف. دکتر استرنج باید زحمت این ماجراجویی را به خودش بدهد تا نگذارد دنیایی که در آن زندگی می‌کند از هم فروبپاشد؛ در این ماجراجویی شخصیت آمِریکا چاوز (سوچیل گومز) هم که یک جور‌هایی شاگرد جدید اوست او را همراهی می‌کند. چاوز از یک دنیای دیگر آمده و از استرنج می‌خواهد تا کمکش کند که هم بچه‌هایش را دوباره پیدا کند و هم از شر هیولا‌هایی که در تعقیبش هستند خلاص شود.

گومز و اولسن در این فیلم واقعا مثلث درخشان و گروه «انتقامجوی» فوق‌العاده‌ای را در کنار کامبربچ شکل داده‌اند. گومز به بهترین شکل نقش مادر غمگینی را ایفا کرده که می‌خواهد هر طور شده دوباره پیش بچه‌هایش برگردد؛ ما تک‌تک اضطراب‌ها و ترس‌هایی را که شخصیت چاوز متحمل می‌شود در بازی گومز احساس می‌کنیم. کامبربچ هم آنقدر درخشان است که حتی در این معرکۀ پر از جلوه‌های ویژه می‌تواند شور و احساس عمیق شخصیت استرنج را به مخاطب فیلم منتقل کند.

این فیلم واقعا شاداب و با طراوت از کار درآمده که بخشی از این به خاطر طنز ظریف و به اندازۀ آن است؛ طنزی که هم در بعضی از دیالوگ‌ها خودنمایی می‌کند و هم موسیقی هیجان‌آور و پرنشاط دنی الفمن آن را برجسته و ملموس کرده است؛ و البته شاید مهم‌تر از این‌ها بخش مهمی از جاذبه و لذت فیلم در تعداد زیاد ابرقهرمان‌هایی باشد که از دل داستان‌های مختلف مارول ناگهان به درون خط داستانی این فیلم می‌پرند و ما را تا لحظۀ آخر هیجان‌زده و سرشار از لذت نگه می‌دارند.

این فیلم در یک کلام مثل یک جور سفر هیجان‌انگیز در دل دنیای مارول است که ما را به نوعی به اعماق تاریک‌تر و ترسناک‌تر (و البته هیجا‌ن‌انگیزتر) قصه‌های ابرقهرمانی می‌برد؛ یک سفر واقعا هیجان‌انگیز!

منبع: timeout.com