داستان کوتاه طنز معلم و اولیا شاگرد!
داستان کوتاه طنز داستانی خنده دار است که علاوه بر ایجاد شادی داستان آموزنده نیز هست. نویسنده داستان طنز از بزرگنمایی، تغییر موقعیتهای معمولی و بر هم زدن تناسبات برای خلق طنز استفاده میکند.
معلمه پدرشاگردش رو احضار میکنه مدرسه...فرداش پدره میاد میگه چی شده؟مشکل چیه؟ معلمه میگه بچه ی شما خیلی خنگه..!😁😁پدر:یعنی چی؟🤔
معلم:الان بهتون میگم..نگاه کنید...به شاگردش میگه برو ببین من تو حیاط مدرسه ام؟😳پسره میره و میادمیگه نه خانم معلم توحیاط نبودید..معلم میگه شایدتودفترمدیرم برو اونجا رو ببین
پسره دوباره میره ومیاد میگه نه خانم اونجا هم نبودید...معلم به پدرپسره میگه ببینید..ببینیدچقدر بچتون خنگه...😶
پدر میگه: خب شاید رفتی مرخصی ....!!!!😜😜😜